محمود احمدینژاد ماههاست که سکوت کرده و همین سکوت سبب طرح شائبههایی درباره برنامههای آتی او شد از جمله آنچه برای انتخابات در سر دارد. روزی خبر دیدارهای او با بقایی و مشایی منتشر میشود اما تکذیب نمیکند. در روزهای قبل از آغاز پیش ثبت نام مجلس نیز، بارها برنامه او برای ورود به بهارستان مطرح شد اما احمدینژاد باز هم سکوت کرد. البته این سکوت این سری زیاد طول نکشید چون عصر روز گذشته کانال تلگرامی دولت بهار منتسب به احمدینژاد به نقل از دفتر وی هرگونه فعالیت انتخاباتی احمدینژاد را تکذیب کرد و نوشت: « طی هفتههای اخیر، برخی جریانات ورشکسته سیاسی و عناصر مغرض معلومالحال با انتشار شایعات بیاساس و جعل اخبار کاملاً کذب و بیاعتبار نظیر ثبتنام آقای احمدینژاد برای انتخابات، رایزنی با گروهها و عناصر سیاسی و ائتلاف پنهان و آشکار با آنان، دادن فهرست مستقل و یا مشترک انتخاباتی و یا حمایت از افراد خاص، کوشیدهاند تا از موقعیت سیاسی، محبوبیت اجتماعی و جایگاه ممتاز ایشان در قلوب شریف ملت بزرگ ایران سوءاستفاده نموده و از این طریق وضعیت بهشدت نابسامان خود را ترمیم کنند. اینک و در پی پرسشهای مکرر اقشار مختلف از هموطنان عزیز ضمن تکذیب همه خبرهای جعلی مورد اشاره و شایعات بیاساس مذکور، مؤکداً تصریح مینماید که جناب آقای احمدینژاد هیچ برنامه و فعالیت انتخاباتی نداشته و نخواهند داشت.»
با این حال، احمدینژاد یارانش را مامور زنده نگه داشتن نامش کرده است مانند نماینده تبریز در مجلس!
*نامههای احمدینژاد به رهبری
«احمد علیرضابیگی» اخیرا گفته است: «احمدینژاد درباره اوضاع و احوالی که در کشور در جریان است، نامهای به مقام معظم رهبری نوشته بود. گذشت زمان نشان داد که همه اینها درست بوده است؛ جابهجاییهایی که در برخی نهادها صورت گرفت، همه اینها قرینههایی هستند که اثبات میکنند آنچه ایشان بیان میکرده، درست بوده است. همه با گذشت زمان به این واقعیت پی بردهاند.» وی در گفتگویی، با اشاره به اینکه رئیسجمهور پیشین بنا ندارد اپوزیسیون نظام باشد، افزود: آقای احمدینژاد بنا ندارد رضا پهلوی شود. بنا ندارد مانند سایر کسانی که به دنبال موجسواری هستند، عمل کند.» احمدینژاد پیش از این نیز، چند نامه دیگر هم به رهبری نوشته بود مانند سال 96 که نامه او منتشر شد. در بخشی از این نامه که تابناک منتشر کرد، آمده بود: «به دلیل غفلت مسئولین و اثرگذاری برنامههای دشمنان، بحرانهای رکود بیسابقه اقتصادی، نقدینگی، بانکی، بیکاری، فقر و فاصله طبقاتی و تولید به وضعیت حادی رسیده و هر لحظه ممکن است کشور و مردم را با شرایط غیر قابل پیشبینی و مدیریت مواجه سازد. فشار سنگین و بیسابقه اقتصادی، تبلیغی و عاطفی در کنار فشارهای سیاسی، روحی و روانی، بسیاری از مردم و خانوادهها را در معرض آسیبهای جدی و در هم شکستگی قرار داده و فضای آینده را در ذهن عموم مردم به خصوص جوانان عزیز تیره ساخته است.»
در حالی خبرهایی از نامههای احمدینژاد به رهبری منتشر میشود که تیر 99 حجتالاسلام امیریفر از یاران گذشته و از منتقدان امروز محمود احمدینژاد تاکید کرده بود: «متاسفانه به دروغ شایعه میکنند که احمدینژاد با رهبری دیدار کرده در حالی که ۳ سال است وی به هر دری میزند و التماس میکند با رهبری ملاقات کند اما به او وقت ملاقات با رهبری را نمیدهند. همچنین هماهنگی سپاه با احمدینژاد تکذیب میشود، سپاهیان به هیچ عنوان با کسی که سابقه سرپیچی از فرامین مقام معظم رهبری دارد، پیمانی نمیبندند مگر اینکه احمدینژاد نامهای به مقام معظم رهبری بزند و از گذشته خود رسما اعلام برائت کند. آن وقت نظام تصمیم میگیرد آیا میشود نه به عنوان فرد اول بلکه فرد دوم و معاون اول با احمدینژاد کنار بیاید.»
*ادعای نقش دو دختر چوپان در اتومبیلهای اهدایی به نمایندگان
علیرضابیگی مانند احمدینژاد با اظهارات جنجالی و حاشیه همراه است که نمونه آن ادعایش درباره اهدای اتومبیل شاسی بلند به نمایندگان است که سر و صدای زیادی بلند کرد. علیرضا بیگی به تازگی از ردپای یک نفر سوم در این پرونده هم سخن گفت. او میگوید: «من به عنوان نماینده مردم نمیتوانم کار ضابط را انجام دهم؛ همین اندازه هم که این مستندات را به دست آوردهام، کار بزرگی انجام دادهام چون کسی نمیتواند آنها را نفی کند؛ پیدا کردن ارکان آن شرکت در کوهدشت لرستان، پیدا کردن قراردادها و لیست اسامی، خارج از توان متعارف یک نماینده است. اما همین اندازه هم که پیدا کردم، وقتی اسامی را میگویم پاسخ میدهند که از کجا معلوم این آدم داماد فلانی است! خب این را شما باید تحقیق کنید!» وی درپاسخ به این سوال که «شرکتی که در کوهدشت بوده، ارتباط خاصی با تهران داشته است؟ » ، گفته است: «آن بندگان خدا دو دختر چوپان هستند که در شهرشان نشستهاند و از کارت ملیشان برای ثبت این شرکت با سرمایه ۱۰۰ هزار تومان استفاده شده است.» این نماینده ادعا کرد: «نفر سومی در این شرکت حضور دارد که در شرکت دیگری با معاون منابع انسانی مجلس شریک است. فرد سوم، این دو خانم را پیدا و یکیشان را رئیس هیاتمدیره و دیگری را مدیرعامل کرده است؛ خودش هم در همان شرکت سوم، با آن معاون مجلس شریک است. من مدارک را به آنها هم ارائه دادم اما تعدادی از نمایندگان عضو هیات نظارت جزو ذینفعان هستند که اساسا طبق قانون نمیتوانند رای داشته باشند. ضمن اینکه موضوع رسیدگی به این قضیه در صلاحیت آنها نیست و تنها باید تشخیص بدهند این کاری که نماینده انجام داده در چارچوب وظایف نمایندگی هست یا خیر.»