به گزارش اقتصادنیوز به نوشته پولیتیکو، در ۱۹ ژوئن ۲۰۱۹، کماندوهای سپاه پاسداران ایران بر نفتکش سوئدی Stena Impero که با پرچم بریتانیا در آبهای عمان در حال حرکت بود، سوار شده و آن را توقیف کردند. دو ماه بعد، ایران خدمه و کشتی را آزاد کرد، اما شرکتهای کشتیرانی و بیمهگران وحشت کردند.
امروز نگرانیهای غرب از بابت امنیت کشتیرانی در تنگه هرمز بار دیگر افزایش یافته است، به طوری که اخیراً نیروی دریایی ایالات متحده در تلاش ادعایی خود برای ایمن نگهداشتن کشتیها، نیرویی متشکل از ۳ هزار ملوان و تفنگداران دریایی را به آنجا اعزام کرده است. این تصمیم پس از یک رشته حملات به کشتیهای تجاری و توقیف های متقابل، از جمله دو مورد در ماه گذشته، اتخاذ شد. اما اینکه نیروهای آمریکایی تا چه حد میتوانند از درگیری مسلحانه با ایران اجتناب کنند، مشخص نیست.
توقیف Stena Impero آنقدر دراماتیک بود که باید یک فیلم هالیوودی از آن ساخت. کماندوها از یک هلیکوپتر و از چهار قایق تندرو که ناگهان در کنار آن ظاهر شدند، بر روی نفتکش سوار شدند. کماندوها کشتی و ۲۳ خدمه را به بندری در ایران برده و آنها را به عنوان مهرههایی در یک رویارویی با بریتانیا که یک نفتکش ایرانی را توقیف کرده بود، نگه داشتند.
و از زمان، اوضاع بدتر شد.
در ژانویه ۲۰۲۱، ایران یک نفتکش شیمیایی با پرچم کره جنوبی را در تنگه هرمز توقیف کرد. چند ماه بعد، موشکی که تصور میشد توسط اسرائیل شلیک شده بود، به یک کشتی باری ایرانی آسیب رساند و چند ماه بعد، یک نفتکش ژاپنی با پرچم لیبریا که توسط یک اسرائیلی مستقر در لندن اداره میشد، مورد حمله هواپیماهای بدون سرنشین قرار گرفت.
این اتفاقات خطرناک در تنگه حیاتی هرمز و همچنین خلیج فارس و دریای عمان ادامه یافته و پس از اینکه ادعا شد در ماه ژوئن تلاش شد دو کشتی که در آبهای بینالمللی در حال تردد بودند توقیف شود، اکنون نشانههایی از افزایش تنشها وجود دارد.
کورمک مکگری، تحلیلگر دریانوردی خاطرنشان کرد: «مشکل اصلی در تنگه هرمز روابط خصمانه بین ایران و ایالات متحده است. بله، کشتیهایی که مورد حمله قرار گرفتهاند کشتیهای با پرچم ایالات متحده نیستند، اما بیشتر محمولههای آنها مربوط به شرکتهای آمریکایی است، بنابراین این اقدامی علیه آمریکا تلقی میشود».
این یک مشکل است زیرا نمیتوان با این قضیه مانند دزدان دریایی به راحتی بر آنها چیره شد یا آنها را تهدید کرد. همچنین باید به یاد داشت که در زمان صلح، کشتیهای تجاری از خصومتهای دولتها در امان هستند، اما اگر احساس کنند که این تضمین در حال از بین رفتن است، تعداد کمی از شرکتها جرئت حملونقل را خواهند داشت و جهان مجبور به عقبنشینی به سمت خودکفایی خواهد شد. همچنین باید در نظر داشت که تنگه هرمز مهمترین نقطه ترانزیت نفت در جهان است. حدود ۳۰ درصد نفت خام جهان از آن عبور میکند. در واقع، هرجومرج در تنگه این پیام را میفرستد که دولتها میتوانند بدون هرگونه پیامد، به کشتیها حمله کنند.
و مانند همیشه، به نظر میرسد که تصور میکنند تنها راهحل آنها کمکخواستن از ارتش آمریکا باشد.
ادعا میشود ورود نیروی دریایی و تفنگداران دریایی ایالات متحده، خبر خوبی برای نفتکشهای غربی است. دریاسالار دوم اندرو لوئیس، فرمانده سابق ناوگان دوم ایالات متحده گفت: «طبق گزارشها، این طرح برای نیروی دریایی و تفنگداران دریایی است تا تیمهای امنیتی مسلح را روی کشتیهای تجاری مستقر کنند». لوئیس خاطرنشان کرد: «آنها واقعاً حرفهای هستند و میدانند که چه کاری انجام میدهند. آنها تهاجمی اما حرفهای هستند و رویههای اساسی دریایی را درک میکنند».
در واقع، این تاکتیک ایران آنقدر مؤثر است که احتمال دارد برخی دیگر از کشورها در آبهای محلی خود به آن رو بیاورند. مکگری خاطرنشان کرد: «ما باید نگران نقاط اشتعال ژئوپلیتیکی و نحوه کشتیرانی در آن مناطق باشیم. دریای بالتیک یا تنگه تایوان با تنگه هرمز فرق دارد، اما مالکان کشتی همچنان باید به آن توجه کنند».
به عنوان مثال، هنگامی که تسای اینگ ون، رئیسجمهور تایوان با کوین مککارتی، رئیس کنگره آمریکا ملاقات کرد، چین با اعزام یک «ناوگان بازرسی» به تنگه تایوان تهدید کرد که ۲۴۰ کشتی که از آن عبور میکنند را «بازرسی» خواهد کرد. حتی قبل از آغاز جنگ اوکراین، روسیه چندینبار سیستم خودکار تشخیص کشتیها در دریای سیاه را فریب داد. حالا روسیه میتواند با استفاده از تاکتیک ایران، مسیر کشتیرانی دریای باتیک که زیر بینی ناتو قرار دارد را مختل کند.
این بدان معناست که ممکن است کشورهای دیگر لازم ببینند نیروی دریایی خود را برای اسکورت کشتیهای تجاری اعزام کنند. اما حتی نیروی دریایی ایالات متحده با ۳۰۰ کشتی و حدود ۳۵۰ هزار پرسنل فعال نمیتواند هر یک از هزاران کشتی تجاری جهان را اسکورت کند. لوئیس گفت: «اسکورت کشتیهای تجاری بار شدیدی بر نیروها تحمیل میکند و به نیروی انسانی زیادی نیاز دارد. اسکورت کشتیها مسئولیت اصلی نیروی دریایی نیست».
بنابراین، بقیه به این پندار افتادهاند که دریاهای جهان به چند پاسبان دیگر نیاز دارند.
در حال حاضر، نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا وظیفه خود را در این مورد انجام میدهد. برای مثال، در ماه ژوئن، نیروی دریایی بریتانیا همراه با نیروی دریایی ایالات متحده به کمک یک کشتی تجاری در تنگه هرمز آمد. با این حال، سایر کشورها کار زیادی انجام ندادهاند. اما میتوان انتظار داشت یونان، ژاپن، سنگاپور، کره جنوبی و آلمان که بیشترین کشتیها را دارند، اقدامی انجام دهند.
مالکانی که برای هزینه پایینتر و راحتی بیشتر، کشتی خود را تحت پرچم کشورهای دیگر ثبت میکنند، نمیتوانند ناوگانی برای حفاظت از کشتیهای خود اعزام کنند. برای مثال، پاناما که دارای بزرگترین ناوگان کشتیهای تجاری دنیا است، امکان اعزام نیروی برای محافظت از این کشتیها را ندارد. سوئد نیز مثال دیگری از کشوری است که توان دریایی کافی برای محافظت از کشتیهای خود را ندارد.
علاوه بر این، مشخص نیست که چگونه نیروی دریایی ایالات متحده، تفنگداران دریایی ایالات متحده یا هر نیروی دیگری میتواند بدون خطر درگیری مسلحانه، با اقدامات دریایی ایران که یک اقدام جنگی نیست مواجه شپند. لوئیس اذعان کرد: «ایرانیها، روسها، چینیها احمق نیستند. آنها در منطقه خاکستری (بین جنگ و صلح) خواهند ماند. آنها این امکان را دارند که کارهایی بکنند که سایر کشورها نمیتواند آنها را انجام دهند».