توافق جمهوری اسلامی و آمریکا بر سر مبادلۀ زندانیان و آزادسازی بخشی از ارزهای بلوکه شدۀ ایران در خارج از کشور، گامی کوچک اما در جهت صحیح و درست است.
این گام کوچک میتواند مسیر توافقهای مهمتر و حیاتیتر را بین دو طرف تا حدودی هموار کند. آنچه میتواند در این میان محل نقد باشد، کُندی بیش از اندازۀ روند این نوع توافقات و تصمیمگیریهاست و نه اصل آنها.
کسانی که روی برخورد نظامی بین آمریکا و ایران شرط بستهاند و یا جز به سرنگونی نظام از هر راهی نمیاندیشند، طبیعی است که از این نوع توافقات کوچک عصبانی شوند و به تحقیر و ریشخند آن برخیزند، اما کسانی که همچنان به دیپلماسی و تغییر و تحولات مسالمتآمیز برای غلبه بر بحرانهای موجود پایبندند، قاعدتاً نباید در تحقیر و ریشخند این گونه توافقات، با آن دستۀ دیگر همراه شوند.
در مورد نوع استفاده از ارزهای آزادشده هم بحثهای زیادی قابل طرح است. قاعدتاً با آنها نمیتوان تسلیحات یا سایر کالاهای تحریمشده را وارد کرد و یا آنها را به گروههای مورد حساسیت آمریکا و متحدانش در منطقه رساند، اما بعید است در سایر زمینهها محدودیت و ممنوعیتی برای استفاده از آنها وجود داشته باشد.
در این میان، برخی افراد، اختصاص احتمالی این ارزها به واردات دارو و غذا را به باد استهزاء گرفتهاند. این در حالی است که برخی از داروهای حیاتی در بازار ایران کمیاب و یا نایاب شده و قیمت برخی از اقلام غذایی هم سر به فلک کشیده است. از قضا اگر این ارزها به رفع مشکل مردم در این دو زمینه از طریق واردات این دو کالا کمک کند، بهترین استفادۀ ممکن از آنها صورت گرفته است!