بازار؛ گروه بین الملل: سایت تحلیلی میدل ایست آی اخیرا در مقاله ای با عنوان «آیا مصر و ایران می توانند صفحه تنش چند دهه را برگردانند؟» با قلم «علی بکیر» در مورد تلاشهای دیپلماتیک اخیر جهت بهبود روابط بین مصر و ایران منتشر نموده است. ترجمه متن مقاله در ادامه می آید.
در میان شکافی که بیش از چهار دهه به طول انجامید، اخیرا تلاشهای دیپلماتیک جهت بهبود روابط بین مصر و ایران آشکار شده است. در طی سال گذشته رسانههای متعدد از تلاشهای آنها برای دستیابی به نزدیکی گزارش ارائه داده اند بدون اینکه این تلاش ها تا به امروز نتایج ملموسی داشته باشند.
«حسین امیرعبداللهیان»، وزیر امور خارجه ایران تاکید کرد: مصر کشوری مهم در جهان اسلام است و ما روابط طبیعی و رو به رشد تهران و قاهره را به نفع دو کشور، دو ملت و منطقه میدانیم. اما او گفت که هیچ مذاکره مستقیمی با مصر صورت نگرفته است.
در طی چند ماه گذشته به نظر می رسد که شتاب بیشتری در این مورد وجود داشته است. در ماه مه یک نماینده پارلمان ایران گفت که مذاکرات ایران و مصر در عراق در حال انجام است و وعده از سرگیری روابط دوجانبه در آینده نزدیک داده شده است. دو ماه بعد یک دیپلمات ایرانی تصریح کرد که تهران و قاهره در تلاش هستند تا روابط خود را به سطح سفیر ارتقا دهند.
اما قویترین و سطح بالاترین پیام تا کنون در ماه می گذشته از سوی آیتالله علی خامنهای رهبر ایران منتشر شد که اعلام کرد تهران برای بهبود روابط دیپلماتیک با مصر آماده است. بیانیه وی در دیدار با سلطان عمان این تصور را ایجاد کرد که مسقط می تواند نقشی محوری در مذاکرات ایفا کند.
همه این تحولات حاکی از پیشرفت چشمگیر در تلاش برای عادی سازی روابط ایران و مصر است. با این حال، مصر هرگونه بحث در مورد عادی سازی با ایران را رد کرده است. این تناقض می تواند نشان دهد که قاهره در حال مذاکره با کشورهای حوزه خلیج فارس به ویژه عربستان سعودی و امارات است. از سوی دیگر مصر میتواند خود را بهعنوان بازیگر مهمی قرار دهد که به راحتی با صحبت از عادیسازی تحت تأثیر قرار نمیگیرد، در عوض خواستار امتیازات مهمتری است.
نقش منطقه ای
روابط دیپلماتیک دو کشور ایران و مصر در پی انقلاب ۱۹۷۹ ایران قطع شد. بحثهای کنونی پیرامون عادیسازی بالقوه در چارچوب تنشزدایی بیسابقه در خاورمیانه معنا مییابد، با چندین بازیگر منطقهای که در چند سال گذشته روابط را عادی کردهاند، از جمله مصر با قطر و ترکیه و ایران با عربستان سعودی و امارات. مذاکرات عادی سازی بین مصر و ایران را باید در چارچوب پویایی درون خلیج فارس و روابط مصر و خلیج فارس نگریست. به طور سنتی قاهره از تنشهای ایران و خلیج فارس برای ارتقای نقش منطقهای خود بهره میبرد و خود را به عنوان نگهبان منطقهای کشورهای شورای همکاری خلیج فارس معرفی میکرد.
بنابراین قاهره به طور مداوم از عادی سازی روابط خود با تهران خودداری کرده و در ازای آن انتظار دستاوردهایی از جمله حمایت مالی دارد. در پاسخ، ایرانیها از موقعیت برای ایفای نقش بزرگتری در مسئله فلسطین و جلب حمایت مردم عرب استفاده کردهاند. تهران همیشه نگران بوده است که محور ترکیه-مصر-خلیج قارس بتواند نفوذ منطقه ای آن را کاهش دهد. اما پویایی های منطقه ای در سال های اخیر به طور قابل توجهی تغییر کرده است.
هم عربستان سعودی و هم امارات تمایلی به ادامه حمایت مالی از مصر مانند دهه گذشته ندارند. این امر دولت مصر را تحت فشار قرار داده و آن را برای یافتن جایگزین هایی از جمله عادی سازی با کشورهایی مانند ترکیه و احتمالاً ایران تحت فشار قرار داده است
هم عربستان سعودی و هم امارات تمایلی به ادامه حمایت مالی از مصر مانند دهه گذشته ندارند. این امر دولت مصر را تحت فشار قرار داده و آن را برای یافتن جایگزین هایی از جمله عادی سازی با کشورهایی مانند ترکیه و احتمالاً ایران تحت فشار قرار داده است. به همین ترتیب عادی سازی روابط ایران و عربستان سعودی و امارات، استراتژی سنتی قاهره را مختل کرد و مصر انگیزه خود را برای حفظ تنش با ایران از دست داد.
علاوه بر این، بسیاری از کشورهای منطقه پیشبینی میکنند که ایالات متحده در نهایت توافقی با ایران در مورد برنامه هستهایاش منعقد خواهد کرد که احتمالاً منافع بازیگران منطقه را نادیده میگیرد. به این ترتیب، آنها دلیل کمی برای ادامه خصومت با تهران، با هدف جلوگیری از عوارض آینده در دوران پس از توافق آمریکا و ایران می بینند.
همکاری ژئوپلیتیکی
در همین حال تهران قصد دارد از پیشرفت خود در روابط با عربستان سعودی برای کسب امتیازات منطقه ای استفاده کند. رقابت آنها مانع تلاش های تهران برای به دست آوردن قلب ها و اذهان در منطقه و جلب حمایت عمومی عمده در سراسر جهان اسلام شده است. این روابط یک مانع قابل توجه را از بین می برد و به تهران اجازه می دهد تا مصر را به عنوان شریک بالقوه بعدی عادی سازی و احتمالاً اردن را نیز هدف قرار دهد.
عادی سازی روابط بین مصر و ترکیه انگیزه بیشتری را برای تهران فراهم می کند تا دسترسی خود به قاهره را تسریع بخشد. تهران همیشه نگران بوده است که محور ترکیه-مصر-خلیج فارس بتواند نفوذ منطقه ای آن را کاهش دهد. فراتر از آن، رابطه نزدیکتر با مصر می تواند به تهران در مقابله با تلاش های آمریکا و اسرائیل برای منزوی کردن ایران و نشان دادن آن به عنوان یک بازیگر سرکش کمک کند.
عادی سازی روابط با مصر می تواند شهرت ایران را در جهان عرب افزایش دهد و در را برای افزایش همکاری های ژئوپلیتیکی باز کند
ایران همچنین با گسترش دامنه نفوذ خود در جهان عرب و اسلام و منزوی ساختن اسرائیل در حوزه عمومی به دنبال این است که از پیامدهای حمله احتمالی اسرائیل به برنامه هستهای خود محافظت کند. دستیابی به کشورهای عربی مانند عربستان سعودی و مصر در خدمت این استراتژی است.
علاوه بر ژئوپلیتیک، قاهره و تهران با چالش های مالی شدیدی روبرو هستند که تمایل آنها را برای ارزیابی مجدد روابط افزایش می دهد. در میان مشکلات عظیم اقتصادی و تورم بی سابقه، مصر وام ها و حمایت های بین المللی را با توجه به اصلاحات اجباری پذیرفته است. ایران به نوبه خود زیر بار تحریم های آمریکا دست و پنجه نرم کرده است. عادی سازی بین این دو کشور می تواند راه هایی را برای همکاری های اقتصادی مهم باز کند.
با این حال با توجه به اینکه ایران میتواند منافع اقتصادی و ژئوپلیتیکی بیشتری از عادیسازی بهدست آورد، قاهره احتمالاً دستاورد بالایی طلب می کند و میتواند از مذاکرات به عنوان کارتی برای افزایش بیشتر ارزش خود در نزد اسرائیلیها و آمریکاییها استفاده کند. این فرآیند عاری از چالش نیست. توشه تاریخی و خصومت ریشهدار بین مصر و ایران را نمیتوان نادیده گرفت و پویاییهای پیچیده منطقهای میتواند بر مسیر این روند تأثیر بگذارد.
در عین حال تحولات اخیر و پویاییهای منطقهای در حال تغییر، بارقهای از امید را با محیطی مساعد برای گفتگو و آشتی ارائه میدهد. تقویت ثبات منطقه ای و همکاری اقتصادی مشوق های قانع کننده ای برای مصر و ایران برای دنبال کردن روابط نزدیک تر است. ماه های آینده برای تعیین اینکه آیا آنها می توانند بر موانع غلبه کنند و فصل جدیدی را آغاز کنند، بسیار مهم خواهد بود.