به گزارش رکنا، زن 37 ساله ای که برای شکایت از همسرش به کلانتری مراجعه کرده بود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شفای مشهد ماجرای خود را گفت: پدرم وضع مالی خوبی داشت اما من موفق نشدم. در ازدواج اولم و به دلیل اعتیاد همسرم به مواد مخدر من از او طلاق صنعتی گرفتم.
از همان روز برای اینکه استقلال مالی داشته باشم در یکی از مراکز دارویی مشهد مشغول به کار شدم و تصمیم گرفتم دیگر ازدواج نکنم. اما یک روز که در یکی از مراکز دولتی مشغول انجام کارهای اداری مرتبط با کارم بودم، متوجه ظاهر غیرعادی مردی 50 ساله شدم، اما توجهی به آن نکردم. با وجود این، آن مرد. دنبالم آمد و آدرس محل کارم را گرفت. دیری نگذشت که با پیشنهاد ازدواج جمال مواجه شدم و گفتم نه، اما او تسلیم نشد. مدام به محل کارم می آمد و با زبانی خاص بر پیشنهاد خود اصرار می کرد. بالاخره فریب زبان چاق او را خوردم و با اینکه خانواده ام نیز به شدت مخالف این ازدواج بودند، به دفتر ازدواج رفتم و 5 سال با او ازدواج کردم، زیرا فکر می کردم آقای کمال مردی با تجربه و متفاوت از دیگران است. !
ابتدا روزهای خوبی را با او سپری کردم، به باغ رفتیم و با دوستانمان خوش گذراندیم و «جمال» خیلی به من ابراز عشق و علاقه کرد، اما ۲ سال بعد که پدرش از دنیا رفت. و مخارج مراسم و کفن و دفن بر گردنش افتاد. برای مخارج زندگی به من پول نداد. او در 3 سال گذشته حتی یک شب را در آپارتمان اجاره ای من سپری نکرد. وی اظهار داشت که همسر و فرزندانش از این ازدواج باخبر می شوند و به همین دلیل شب های خود را در تنهایی و ترس سپری کرده است. در این روزها یک دستگاه پراید با تسهیلات بانکی خریدم و او که شرکت بازاریابی خودرو داشت مدام از وضعیت بد اقتصادی گلایه می کرد.
با این حال وقتی مهمانی دوستانه می گرفتم، او در جمع دوستانم ظاهر می شد. در یکی از همین دوره ها بود که متوجه نگاه های کثیف و هوس آلود او به دوستانم شدم و تازه فهمیدم «جمال» چند سال پیش لانه مجردی دیگری را اجاره کرده بود و با دوستانش خوش و بش می کرد. او هم مرا فریب داد و به بهانه اینکه وضعیت مالی خوبی ندارد، حساب بانکی من را هم زیر نظر داشت. زمانی که متوجه خیانت های او شدم، تنها چند ماه به پایان دوره 5 ساله ازدواج موقت باقی مانده بود. برای همین به خانه مادرم رفتم تا از او جدا شوم اما «جمال» با یکی قرارداد جعلی او مدعی است که هنوز 5 سال از ازدواجمان باقی مانده است و باید به زندگی با او ادامه دهم. در ضمن همیشه آزارم میده که برگردونم و این زندگی خیانتانه رو ادامه بدم. اما کسی که به همسر اولش خیانت کرده و حالا به من هم خیانت کرده است، دیگر قابل اعتماد نیست، اما ای کاش…
با دستور ویژه سرگرد احسان سبقبر (رئیس کلانتری شفای مشهد) معاونت اجتماعی مددکاری، تحقیقات حقوقی و مشاوره ای در خصوص شکایت این زن جوان آغاز شد.