بازار؛ مبادله: به طور معمول، قبل از شروع چرخه های رونق، سهام کوچک شروع به احساس نشانه هایی از بهبود می کند و پول جدید به این گروه سرازیر می شود. در پایان چرخه رونق، بوی خطر ابتدا به گوش بازیگران خرد خرد می رسد و رکود آنها مدت ها قبل از صدرنشینی کل بازار آغاز می شود.
از طرفی بورس باید در فرآیندی باشد که نقدینگی را در جامعه ساماندهی کند. به همین دلیل دولت نمی تواند جایگاه نمادهای بزرگ را به عنوان رهبران اصلی بازار نادیده بگیرد. زیرا در عدم تعادل های پولی، انرژی و … بیشترین فشار به نمادهای بزرگ وارد می شود.
در واقع هزینه های رویکرد دولت در مدیریت اقتصاد در قالب کنترل مستمر بر قیمت فروش ارز، قیمت های دستوری و قطع بیشتر گاز و برق بر صنایع بزرگ تحمیل می شود. در این فضا، شرکت های کوچکی که کمتر تحت تاثیر محدودیت های تحریمی قرار می گیرند، می توانند حاشیه سود خود را تا حدودی حفظ کنند، اما موتور محرکه این شرکت ها، شرکت های هلدینگ و غول های صنعتی هستند. بنابراین با ادامه فشار تحریم ها بر شرکت های بزرگ، شرکت های کوچک نیز تحت تاثیر قرار می گیرند اما نه به اندازه شرکت های بزرگ.
شروین شهریاری معتقد است که نسبت شاخص کل به هم وزن یکی از معیارهای قضاوت عملکرد سهام بزرگ نسبت به سهام کوچک است. این نسبت در پنج سال اخیر در کانالی با کف 2.6 و سقف 4 واحد نوسان داشته و اکنون در محدوده 3.1 قرار دارد. این نسبت احتمالاً در سال آینده به سمت پایینهای خود پیش میرود و با شکستن حمایت 2.6 واحدی، پایینهای جدیدی را ثبت میکند.
از سوی دیگر، با توجه به نرخ بالای سود مورد انتظار، منابع ورود به بورس در کوتاه مدت محدود باقی خواهد ماند. این منابع که طبیعتاً به دنبال حداکثر بازدهی در یک محیط تورمی هستند، بهتر می توانند در سهام کوچکتر مانور دهند. اما زمانی که این سوال به واقعیت تبدیل می شود، نمادهای بزرگ تعادل بازار سهام.
شروین شهریاری کارشناس بازار سرمایه به مقایسه شرکت های بزرگ و کوچک پرداخت و گفت: فروش و سود ناخالص شرکت های سهامی کوچک در هفت سال اخیر روند صعودی اندکی داشته است و سهم فروش بنگاه های کوچک از کل فروش شرکت های پذیرفته شده از 17 درصد در سال 1396 به 21 درصد در سال 2019 و در شرایط فعلی به 23 درصد افزایش یافته است. 19 درصد در سال 2017 به 23 درصد در سال 2019 و 26 درصد از کل شرکت های بورسی در سال 2013. از نظر نسبت قیمت به فروش، شرکت های کوچک و 50 شرکت بزرگ تقریباً در یک سطح هستند (1.3 واحد در مقابل 1.3 واحد).
وی افزود: قطعا در شرایط خاصی شرکت های بزرگ صنعتی با توجه به سیاست های حمایتی از شاخص کل رشد بیشتری خواهند داشت در واقع تزریق نقدینگی به سهام شرکت های بزرگتر که وزن زیادی در سبد اهرمی دارند. وجوه منجر به اجتناب از کاهش ارزش بازار سهام می شود در نتیجه شکاف بین ارزش بازار شرکت های بزرگ و کوچک افزایش می یابد.
شهریاری تصریح کرد: تعداد شرکتهای با ارزش بازار کمتر از 100 میلیون دلار هم اکنون به رکورد بیش از 600 مورد رسیده است که لزوماً تفاوت ارزشگذاری قابل توجهی با شرکتهای بزرگتر ندارد.
وی در ادامه گفت: نسبت شاخص کل به وزن برابر یکی از معیارهای ارزیابی عملکرد سهام بزرگ نسبت به سهام کوچک است که این نسبت در پنج سال گذشته در کانالی با کف 2، 6 نوسان داشته است. و سقف 4 واحدی است و اکنون در محدوده 3.1 قرار گرفته است “این نسبت احتمالاً در سال آینده به سمت پایین ترین حد خود پیش می رود و پس از شکستن حمایت 2.6 واحدی، پایین ترین سطح را به ثبت می رساند.”
تاثیر افزایش شاخص دلار بر قیمت های جهانی
در معاملات جاری، لازم است پیشبینیها برای قیمت مواد خام، تقویت شاخص دلار به 105 واحد، کاهش 0.25 واحدی نرخ سود و احتمال توقف بیشتر بر خلاف پیشبینیها ایجاد شود. فضای جدید به طور کلی افزایش شاخص دلار و قیمت ها رابطه معکوس دارند. بنابراین با افزایش شاخص دلار قیمت های جهانی روند نزولی را در پیش گرفته اند. به طور کلی، در رابطه با بازار جهانی، میخواهیم به این نتیجه برسیم که تقاضا همچنان ضعیف است. افزایش شاخص دلار نیز به افزایش کاهش قیمت منجر شده است. این موضوع بر معاملات نمادهای بزرگ سهام تاثیر می گذارد زیرا بیشتر صادراتی هستند.
دلار آزاد نیز رو به رشد بوده و در محدوده 68 هزار تومان معامله می شود، نیما نیز نزدیک به 50 هزار تومان است. اما هنوز اثر آن در صورت های مالی شرکت های بورسی منعکس نشده است و اگر بازار معاملات طبق اطلاعیه ها پیش برود، شرایط شرکت های صادرکننده بهتر خواهد شد.
برخی چارتیست ها معتقدند شاخص کل رفتار خاصی دارد و با این جو مثبت، شاخص کل به شدت به محدوده 2200 می رسد.
تحلیل بازار نشان می دهد این هفته طوفانی آغاز شد و اکثر نمادهای بزرگ با صف خرید مواجه شدند اما ارزش معاملات پایین بود. در واقع تقاضا برای خرید کم بود و صف های بزرگی تشکیل نمی شد. این الگوی مثبت نشان داد که عرضه در روزهای آینده افزایش خواهد یافت. رفتار بازار پس از رشد اندک نشان می دهد که هیچ تغییری در روند فرسایش یک سال و نیم اخیر رخ نداده است.
برخی چارتیست ها معتقدند شاخص کل رفتار خاصی دارد و با این جو مثبت، شاخص کل به شدت به محدوده 2200 می رسد.
برخی معاملات اولیه هفته گذشته را نتیجه خوش بینی و برخی دیگر واقعیت بازار می دانند. البته بازار به تمام معنا ارزشمند است و به همین دلیل در شرایط انتخاب ترامپ فضای مثبتی ایجاد شد. اساساً به دلیل افت قیمت و قرار گرفتن در نقاط پایین در چند سال اخیر، بازار چندان ریسکی نیست. تنها مانع حرکت، خطرات ژئوپلیتیکی بوده است.
اما طی دو ماه آینده نه باید خیلی خوشبین باشیم و نه خیلی بدبین. سرعت تغییرات و دگرگونی ها با حضور ترامپ می تواند ناگهان آنقدر عجیب و غیرمنطقی باشد که از آن برای واکنش بازار سوء استفاده شود. بنابراین بازار باید با احتیاط دنبال شود، تحولات بنیادی بازار حاکی از آن است که نمادهای بزرگ در بهترین قیمت و شرایط هستند.