به گزارش خبرنگار مهر، زینب علیپور تهرانی از خبرنگاران و فعالان رسانه ای مجرب در عرصه خبر بود که بیش از دو دهه در مطبوعات کشور فعالیت کرد. او چندین سال از نارسایی کلیه رنج می برد و سرانجام روز شنبه 5 آبان ماه بر اثر ایست قلبی درگذشت.
زینب علیپور تهرانی در رسانه های مختلف فعالیت کرد و سال ها در عرصه سینما و تلویزیون قلم زد. بسیاری از اهالی فرهنگ و هنر او را با فعالیت رسانه ای در تولید فیلم و سپس سال ها کار در روزنامه جام جم می شناسند. با این حال رسانه ها از این روزنامه نگار پرتلاش و کارکشته به خاطر لبخند همیشگی، تمرین و تلاش بی وقفه و عشق به خانواده و مادرش یاد می کنند. در این گزارش چند تن از مجریان، تهیه کنندگان و مسئولان رسانه از همکاری خود با زینب علیپور گفتند.
خاطره سفر به مشهد و حرم امام رضا (ع)
محیا اسناوندی مجری تلویزیون در واکنش به درگذشت زینب علیپور تهرانی به تلخی و شوک این حادثه اشاره کرد و به خبرنگار مهر گفت: از ابتدای فیلم با وی در ارتباط بودم و از طریق مجتبی احمدی که اولین نفر بود با وی آشنا شدم. برای کار در این روزنامه زینب برای تهیه گزارش در یکی از پروژه ها حضور یافت. اولین باری که او را دیدم اوایل دهه 90 بود و تعجب کردم که چطور ممکن است یک نفر در اولین ملاقات اینقدر صمیمی و صمیمی باشد. بعد از آن دوستی همیشه با من در ارتباط بود و به بهانه هر برنامه با هم صحبت می کردیم. در برنامه های «آواز باران»، «صبح بخیر ایران»، «خانه زندگی» و برنامه های رادیویی شخصاً حاضر می شد یا با تلفن تماس می گرفت و سلام می کرد. او حتی برای ازدواجم با من تماس گرفت و به من تبریک گفت و ابراز خوشحالی کرد.
وی یادآور شد: به یاد دارم که یک بار با مادرش با قطار به مشهد رفته بود و در شبکه های اجتماعی برای من پیام صوتی گذاشت و گفت: من در قطار هستم، هنوز نرسیده ام، اما چون می دانم که شما عاشق آن هستید. امام». خیلی ممنون رضا (ع) منتظر هستی. “من اینجا هستم تا بیایم و برای شما دعا کنم.” من همیشه پیام صوتی شما را به یاد خواهم داشت. من می دانم که او واقعاً می خواست زندگی کند و این حتی در صفحه اجتماعی او نشان داده شد. در حوزه خصوصی مهربان و خوش اخلاق بود و به نظر من خوشبختی در شناخت او با این روحیات است.
خبرنگاری جوان، پرشور و پرشور که عاشق کارش است.
محمود گبارلو مجری برنامه و منتقد سینما نیز در یادداشتی ویژه درباره زینب علیپور نوشت:
باورنکردنی است… دیگر نمی توانم در سالن ها و سالن های یک جشنواره قدم بزنم و لبخند شیرین دختر خبرنگار را ببینم که با خوشحالی به من سلام کرد و عصبانی نشم. هیچ وقت نتوانستم درخواست او را برای مصاحبه یا داستان رد کنم. او درخواست او را با عشق و احترام انجام داد و من خجالت میکشم که آن را بیپاسخ بگذارم جایی که می رفت، وقتی تلفن را جواب داد، گفت من «علیپور» هستم و وقتم را به او دادم.
بزرگترین تاسف و تاسف من از دست دادن دختری نجیب و تنهاست، خبرنگاری جوان، پرشور و پرشور که به شغلش عشق می ورزید و با وجود همه ناملایمات و مشکلات و بیماری ها تسلیم نشد و چقدر به راحتی سرمایه ای گرانبها برای او بود. آینده مطبوعات ما به دلیل بی توجهی نظام پزشکی شکست خوردیم. مشکلی که ما خبرنگاران همیشه با آن روبرو هستیم.
خانم زینب علیپور دلمان برایتان تنگ شده است… شما گوهر گرانبهایی برای رسانه های سینمایی بودید و حضورم در رسانه را مدیون افراد خوبی چون شما هستم.»
حتی دیالیز هم باعث بی حوصلگی نشد.
فرشید شکیبا مدیر واحد دوبلاژ تلویزیون نیز به سال ها حضور زینب علیپور در جشنواره های صدا و سیما اشاره کرد و گفت: خبرنگاران حتی در زمانی که سر کار نیستند بیشتر وقت خود را صرف تولید محتوا می کنند و بیشتر فکر او به کار اختصاص دارد. مرحومه زینب علیپور از جمله خبرنگارانی بود که کارش را با جان و دل زندگی می کرد و کارش فقط پول درآوردن نبود، بلکه لحظه هایش را سپری کرد. او را از دهه 80 می شناسم و در بسیاری از جشنواره ها و همایش ها مهمان ما بود. ارتباط صمیمانه با اهالی فرهنگ و هنر، تسلط و درک همه جانبه از کار آنها همیشه برجسته بود. از پیگیری اخبار خسته نمی شد و همیشه با دیگران گفتگوی آرام داشت. این سالها که از بیماری و دیالیز رنج میبرد، بیتابی نکرد و با همان روحیه روزهای اول به کارش ادامه داد. خبر تلخ از دست دادن این خبرنگار برای اهالی رسانه، فرهنگ و هنر باورنکردنی بود. روحشان قرین رحمت الهی و یادشان جاویدان باد و خداوند متعال به مادر و خانواده محترمشان در این روزهای سخت صبر عنایت فرماید.
شادی و خنده های همیشگی.
محمود محمودی تهیه کننده تلویزیون نیز درباره این خبرنگار پیشکسوت سینما و تلویزیون گفت: زینب علیپور تهرانی که اصرار داشت با «ت» برایش بنویسند. او همیشه سخت کار می کند. روزنامه نگار بودن کار سختی است. او آنقدر کارش را دوست داشت که به ندرت با تلفن مصاحبه می کرد. برای انجام مصاحبه حضوری به محل می آمد. او به لوکیشن «دست فرمون» رسید و با حوصله با همه عوامل صحبت کرد. دفعه قبل برای برنامه «تنظیم» بود اما این بار به محل اجرای برنامه نیامد و وقتی علت را جویا شدم گفت که حوصله اش سر رفته و مشکلات کلیوی دارد و نیاز به دیالیز دارد. همیشه با همان شادی و خنده های همیشگی اش از او یاد می کنم و انگار حتی کسالت و بیماری با این همه نشاط به او نمی رسید. او امید زیادی به زندگی داشت و فکر می کنم اگر امید به زندگی 100 سال باشد برای او 1000 سال می شود. او خیلی به مادرش وابسته بود و صحبت در مورد مرگ او باورنکردنی است. او خبرنگاری پرجنب و جوش و با انگیزه بود و جامعه رسانه ای که سابقه طولانی دارد به خوبی از او صحبت کرده است و من حتی یک نفر را ندیدم که بخواهد نکته تاریکی درباره شخصیت او بگوید.
آخرین گفتگوی ما درباره سفر دو نفر با مادرشان بود.
مجتبی احمدی تهیه کننده و کارگردان برنامه «تهران 20» نیز در یادداشتی ویژه درباره زینب علیپور نوشت:
«خبرنگاری مورد اعتماد با لبخندی همیشگی!
از دست دادن طعم تلخش دوباره درخشید و لبخند دختری را که همه حرف هایش را با همان زبان لبخند به دیگران می گفت از دنیا دریغ کرد.
حتی به اعتراضش هم خندید!
به نگرانی آنها خندید!
فقط نگران مادرش بود…
زینب علیپور تهرانی همکار روزگار خبر و خبرنگار هفته نامه سروش روزنامه بانی فیلم…
روزنامه نگاری آموزش دیده، صبور، با ملاحظه و قابل اعتماد که عاشقانه به حرفه اش دلبسته بود و سخت تلاش می کرد…
شاید این دنیای فانی را رها کرد و رفت و به زودی پدر بزرگوارش را در بهشت ملاقات کرد، اما هرکس او را می شناسد نگران تنهایی مادر زینب است، مادری که همیشه از او صحبت می کرد، همراهش بود او و نقاشی های دو نفره اش به خاطر همراهانش گم نمی شود!
البته رسانه ها جای خالی شما را حس خواهند کرد!
خبرنگاری که حتی در دنیای حرفه ای اش همیشه با لبخندی همیشگی از خانواده سینما و تلویزیون سوال می کرد و سخت ترین هنرمندان و کارگردانان را مجبور به پاسخگویی با این بی نظیر و…
آخرین صحبتی که با هم داشتیم در مورد سفر دو نفره با مادرش بود…
اما او بهشتی شد و مادرش در غم او نشست.
روحت شاد
دعای خیر مادر با او در بهشت باشد.»