ستاره سابق فوتبال ایران گفت: از خداداد عزیزی گلایه دارم که چرا در دوران حضورش در کادر فنی تیم ملی صحبت و انتقاد نکرد. پس الان که در تیم ملی نیست حق اعتراض ندارد و نباید از قلعه نویی انتقاد کند.
مجتبی محرمی نامی ماندگار در تاریخ باشگاه پرسپولیس و فوتبال ایران است. فوتبالیستی که یکی از بهترین ها بود. او زمانی پیراهن شماره 8 پرسپولیس را بر تن کرده و خاطرات خوبی از خود در ذهن فوتبالدوستان به جا گذاشته است. شرح گفت و گو با ایرنا درباره مسئولیت جدید باشگاه پرسپولیس را می خوانید:
از بازگشتت به پرسپولیس بگو. سمت جدید تحت عنوان استعدادیاب و مدیر فنی و سرپرستی تیم های پایه پرسپولیس.
آنها را کنار بگذارید. من مجتبی محرمی هستم، کارگر پرسپولیس! آمده ام تا در خدمت تیمی باشم که بهترین روزهای فوتبالم را در آن سپری کردم. نمی گویم استعدادیاب هستم، سرپرستی فنی و تیم های اصلی پرسپولیس را بر عهده ندارم، من یک کارگر هستم.
شما قطعاً شرح شغل و انتظاراتی در این موقعیت جدید دارید.
باید اینجوری باشه من می خواهم کار کنم، دنبال حرکت هستم، اینجا نیستم که پول مفت بگیرم. اگر چیزهایی را که در این سال ها در فوتبال به دست آورده ام را در سنگر بشناسم و بتوانم یاد بدهم، به وظیفه خود عمل کرده ام.
برنامه شما چیست؟ آیا این انتظاراتی را که در مورد آن صحبت کردید برآورده می کنید؟
تصمیم دارم هر روز صبح به آکادمی باشگاه پرسپولیس بروم و تا آخر بمانم. من وارد میدان شده ام و تمام تلاشم را برای کمک انجام خواهم داد. می خواهم به تیم های پایه پرسپولیس کمک کنم، چون آکادمی پرسپولیس باید خروجی داشته باشد و استعدادها را کشف کند. بازیکنانی که در تیم های پایه پرسپولیس هستند باید پله پله پیشرفت کنند و روزی به بزرگسالان برسند. همه تلاش خواهیم کرد تا اتفاقات خوبی در پرسپولیس رقم بخورد. آکادمی پرسپولیس باید به تیم های بزرگسالان بازیکن تزریق کند.
رفتن محسن خلیلی از آکادمی پرسپولیس با حاشیه های زیادی همراه بود، ماجرا چه بود؟
من در جدایی از محسن خلیلی نیستم و نمی خواهم باشم. به من ربطی ندارد، فقط می توانم یک نکته را در مورد محسن خلیلی بگویم. او در این دوران که مدیر آکادمی باشگاه پرسپولیس بود، زحمت زیادی کشید. او سعی کرد وارد آکادمی شود، وقتی وارد آکادمی شدم متوجه شدم که با قبل فرق کرده است. انصافاً تفاوت تجهیزات پایه پرسپولیس امروز با گذشته از کف تا سقف است. زمین تمرین، رختکن، خوابگاه ها و امکانات پزشکی و رفاهی آکادمی فوق العاده است و باید حقیقت را گفت. اینکه محسن خلیلی از پرسپولیس جدا شده به این معنا نیست که او از شایستگی هایی که در دوران حضورش پشت سر گذاشته حرفی نزده است. من همیشه در زندگیم حقیقت را گفته ام.
در تمرین بزرگسالان هم حضور داشت. وضعیت تجهیزات چگونه است؟
هر وقت وقت داشته باشم این کار را انجام می دهم. گاریدو مربی تیم بزرگسالان پرسپولیس است و باید بروم یاد بگیرم. من هرگز از این که بگویم به دنبال یادگیری هستم نترسیدم. هفته پیش رفتم دیروز انجام دادم و دوباره می روم. ما باید با بزرگترها رابطه خوبی داشته باشیم، با افشین پیروانی هم صحبت کردم و او خوب صحبت کرد.
آیا گاریدو شما را می شناسد؟
بله، ما با هم دوست هستیم و رابطه نزدیکی داریم. (خنده)
آیا در این مورد جدی هستید؟
ما خیلی خوب هستیم، شاید جالب باشد که بدانید وقتی به تمرین پرسپولیس رفتم همه صمیمی بودند و برای امضا و عکس یادگاری آمده بودند. مربیان و بازیکنان پرسپولیس رابطه بسیار خوبی داشتند. این برای گاریدو جالب بود و از اطرافیانش پرسید این مرد (من) کیست که اینقدر محبوب است و همه او را دوست دارند؟
نظر شما در مورد Garrido چیست؟
در این مدتی که او را از نزدیک دیدم، او فردی سرگرم کننده، مهربان، محترم و دوست داشتنی است و در کارش بسیار جدی است. برای من جالب است که ببینم او چقدر برای پرسپولیس زحمت می کشد و انرژی زیادی برای تمرین می گذارد.
آیا گاریدو در پرسپولیس پیروز می شود؟
او تاکنون موفق بوده و تیمش نتایج بسیار خوبی در لیگ برتر کسب کرده است و اولین فرصت برای قهرمانی است. پرسپولیس خوب بازی می کند و صدر جدول می شود و بار دیگر مثل فصل گذشته قهرمان می شود. در تمرین زمانی که من حضور داشتم انگیزه بازیکنان بالا بود. آنها با انرژی زیادی تمرین می کردند و همه امیدوار بودند که در پایان فصل یک موفقیت بزرگ را جشن بگیرند. وقتی با بازیکنان صحبت کردم، همه گفتند که ما شایسته قهرمانی در این فصل هستیم و باید آن را کسب کنیم.
اما آنها برای قهرمانی رقبای سرسختی دارند، سپاهان، تراکتور…
قهرمانی در لیگ برتر آسان نیست و تیمی که قهرمان شود مسیر سختی را پشت سر می گذارد. همه تیمها وقتی مقابل پرسپولیس قرار میگیرند انگیزه بالایی دارند و برای اثبات خودشان با دل و جان بازی میکنند، اما پرسپولیس همیشه پرسپولیس است و عنوان پرافتخارترین تیم ایران را در اختیار دارد.
رقیب سنتی پرسپولیس یعنی استقلال در لیگ بیست و چهارم شرایط خوبی ندارد، نظر شما چیست؟
استقلال همیشه برای ما رقیب قابل احترامی بوده و رقیب بزرگی برای پرسپولیس است. من دوست دارم استقلال در اوج باشد، نمی دانم چرا استقلالی ها نتوانستند نتایج خوبی در این فصل بگیرند اما مطمئنم در مسیر پیشرفت قرار خواهند گرفت. استقلال حق این پست نیست، اگر خوب باشند برای پرسپولیس خوب است. اگر برید از یک بازیکن استقلال بپرسید دوست دارید پرسپولیس ضعیف باشد، به شما می گوید که دوست ندارد پرسپولیس در انتهای جدول باشد. این دو تیم رقیب هم هستند اما رقابتی مبتنی بر احترام دارند. . استقلال و پرسپولیس آبروی فوتبال ایران هستند.
چند روز پیش درباره امیر قلعه نویی صحبت کردید.
نباید تعریف کنم؟ امیر قلعه نویی بچه محل دوست و همبازی من بود. ما 50 سال است که با هم دوست هستیم، می دانید این یعنی چه؟ نیم قرن است که با هم زندگی می کنیم، امیر هنوز برای من مثل یک برادر است. وقتی در استقلال، سپاهان، تراکتور، گل گهر و همه جا تمرین می کردم، در بازی با پرسپولیس، وقتی بلیت می خواستم، به جای رفتن به باشگاه پرسپولیس به سراغش رفتم و گرفتم. قلانوی اکنون سرمربی تیم ملی است و افتخار می کنم که هم تیمی و دوست دیروزم به این مرحله رسیده است. نمی دانم چرا برخی به آن انتقاد می کنند، به خاطر خدا این انتقادات خوب نیست. تیم ملی می برد، انتقاد می کنند، مشکلشان چیست؟ حالا که کره شمالی را بردیم، عده ای به جای خوشحالی از اینکه یک قدم به جام جهانی نزدیکتر شده اند، لب به انتقاد گشوده اند. به نظر من این انتقادات غیرواقعی و مغرضانه است.
اگر بخواهید در مورد بازی ایران و کره شمالی صحبت کنید، چه می گویید؟
اول از همه باید خوشحال باشیم که بردیم، نیمه اول توپ و میدان در اختیار تیم ملی بود و سه گل به حریف زدیم و کره شمالی حرفی برای گفتن نداشت. اگر بازیکنان در زدن ضربات آخر دقت می کردند حتی می توانستند گل های بیشتری وارد دروازه حریف کنند. آیا امیر قلعه نویی در این موضوع نقشی نداشت؟ در نیمه دوم بازیکن ایران از زمین اخراج شد و رقیب به او فشار آورد، آیا باید از او انتقاد کرد؟ گناه شما چیست؟ وقتی تیمی سه گل عقب است و یک بازیکن بیشتر دارد حمله کردن طبیعی است؟ آیا چنین چیزی برای بزرگترین تیم های جهان اتفاق افتاده است؟ ایران با دیدن نیمه پر لیوان با پروازی خسته کننده وارد لائوس شد و بازی در زمینی ناهموار برگزار شد. من طرفدار امیر قلانوی هستم، زمانی که ویلموتس از تیم ملی رفت مصاحبه کردم و گفتم قلانوی سرمربی تیم ملی شود. او بهترین مربی ایران است و نتایجش در تیم ملی عالی بوده است. باید نقد شود اما برخی حرف ها مغرضانه است.
به نظر شما نباید از تیم ملی انتقاد کرد؟
چرا نباید از تیم ملی انتقاد کنیم؟ اما باید درست و اصولی باشد. منتقدان باید به جای اینکه مغرضانه و برای منافع شخصی به امیر قلعه نویی و تیم حمله کنند حرفی بزنند که به تیم ملی کمک کند. یکی دو روز آخر شایعه ای خواندم که آنقدر تعجبم کرد که نزدیک بود سرم را به دیوار بزنم. گفتند در انتخاب وحدت وجود ندارد و چند جناح وجود دارد. من خودم در اردوی تیم ملی حضور داشتم و به جرأت می توانم بگویم این تیم یکی از یکدست ترین هاست. همه پشت هم هستند، دوستان و هم عقیده هستند. یک روز می گویند چرا قلانوی مقابل محمد محبی بازی می کند و روز دیگر قائدی را وسط می گذارند. در تمام دنیا از تیم ملی کشورشان حمایت می کنند و از آن تیم حمایت می کنند، اما در ایران برعکس است. آیا چیزی مهمتر از پرچم و کشور وجود دارد؟ این تیم با پرچم ایران و برای موفقیت کشور کار می کند و به جای خوشحالی از اینکه ما سریع ترین صعود به جام جهانی را داریم دنبال تفرقه می روند.
اگر این کار را با تیمی انجام دهند که به شایستگی در بالای جدول است، منتقدان عربستان و استرالیا چه باید بکنند؟ مربی این کشورها باید به دار آویخته شود! همین ژاپن به سختی و با تفاضل گل کره شمالی را شکست داد. توصیه من این است که دست از این حسادت بردارید.
خداداد عزیزی یکی از منتقدان تیم ملی است، نظر شما در مورد انتقادات او چیست؟
خداداد را دوست دارم، او یکی از بهترین بازیکنان فوتبال ایران بود. من با او در تیم ملی بازی کرده ام و به او احترام می گذارم اما انتقاداتش را قبول ندارم. از خداداد گلایه می کنم که چرا در زمانی که در تیم ملی بود صحبت نکرد و چرا آن زمان انتقادی نشد؟ خداداد عزیزی به عنوان مشاور در تیم ملی بود، تکلیف مشاور مشخص است، مشاور باید مخفیانه نظرش را بدهد. باید حرفش را به قلانوی می گفت نه رسانه ای و تلویزیونی. حالا وقتی مربیان کناری می خواهند به هم چیزی بگویند، با دست جلوی دهانشان را می گیرند تا کسی متوجه حرف آنها نشود. عزیزی اگر انتقاد یا نظری داشت باید در جلسات با قلانوی مطرح می کرد. نفر اول سرمربی است. خداداد یا هر کس دیگری می تواند و می تواند نظرات خود را به سرمربی منتقل کند، اما در نهایت اجباری نیست که سرمربی باید قبول کند. اگر خداداد را ببینم به او می گویم رفتارش اشتباه بوده است. البته…
البته چی؟
نمی دانم چرا جواد خبانی در مورد تیم کشورش اینطور صحبت می کند. او از یک طرف ادعا می کند که تیم ملی را دوست دارد و از طرف دیگر هر کاری می کند تا آن را به حاشیه ببرد. من یک بار با جواد ختانی به دلیل اینکه در مورد من اشتباه قضاوت کرده بود اختلاف داشتم.
چه زمانی
در جام ملت های 1996 که بازی ایران و کویت به پنالتی ختم شد، پشت توپ ایستادم و به تیرک دروازه زدم، خیلی ناراحت شدم چون توپم گل نشد. احتمالاً شعر «خنده تلخ من از اشک غم انگیزتر است» را شنیده اید. دقیقا حال و هوای من بعد از ضربه پنالتی مثل شعر بود. جواد ختانی که گزارش بازی را می داد و می گفت محرمانه است، خندید و حاشیه سازی کرد. خاگینی و عزیزی با همه اختلاف دارند. این دو نفر وقتی رو در روی تلویزیون می نشینند تنش می گیرند. مگر نمی گویند صدا و سیما یار دوازدهم تیم ملی است اما متاسفانه تلویزیون دشمن تیم ملی شده است؟