افزونه پارسی دیت را نصب کنید Sunday, 17 November , 2024
1

صحبت های کودکانه دختر راز دزدی های پدر را فاش کرد!

  • کد خبر : 435338
صحبت های کودکانه دختر راز دزدی های پدر را فاش کرد!

به گزارش رکنا، چند روز پیش زن جوانی با پلیس تماس گرفت و مدعی شد که برادر شوهرش دزد است. زن جوان گفت: از زمانی که برادر شوهرم با همسر دومش ازدواج کرده، وضعیت مالی او از این به بعد شده است. مشکوک بودم تا اینکه وقتی دختر کوچک برادر شوهرم برای بازی با بچه […]

به گزارش رکنا، چند روز پیش زن جوانی با پلیس تماس گرفت و مدعی شد که برادر شوهرش دزد است.

زن جوان گفت: از زمانی که برادر شوهرم با همسر دومش ازدواج کرده، وضعیت مالی او از این به بعد شده است. مشکوک بودم تا اینکه وقتی دختر کوچک برادر شوهرم برای بازی با بچه هایم به خانه ما آمد، از او پرسیدم پدرت چه کار می کند و او پاسخ داد که او و عمویم در حال بالا رفتن از دیوار خانه ها هستند. تصور میکنم داره دزدی میکنه

پس از این تماس تحقیقات آغاز شد و در اولین گام به بررسی سابقه پدرم و برادر همسرش شایان پرداختند. تنها رکورد قبلی پدرام در پرونده اش دستگیری مهریه بود، اما ارزش اتهام را دارد دزدی او چندین بار از خانه اش دستگیر شد.

در ادامه تحقیقات، کارآگاهان با بررسی تصاویر به دست آمده از سارقان منزل که توسط دوربین های مداربسته و مربوط به تصاویر پدرام و شایان ثبت شده بود، به راز سرقت های خود پی بردند، بنابراین کارآگاهان پس از هماهنگی با بازپرس پرونده وارد عمل شدند. دستگیر شدند. در بازرسی از منزل پدرام، وسایل سرقتی از منازل شمال پایتخت به دست آمد.

مرد جوان که با اسناد و مدارک پلیس مواجه شده بود به سرقت های سریالی در منزل با همدستی برادر همسرش اعتراف کرد.

تحقیقات برای شناسایی سایر جرایم احتمالی اعضای این باند ادامه دارد.

دزدی برای پرداخت بدهی

پدرام مترجم فرانسوی است و پس از زندانی شدن به خاطر جهیزیه همسر اولش آزاد شد و صحنه سرقت از خانه در شمال تهران را به صحنه برد.

چگونه وارد این سرقت ها شدید؟

با شکایت همسر اولم برای دریافت مهریه اش زندانی شدم. خوشبختانه همه هم سلولی هایم دزد بودند. زمانی که در زندان بودم همسرم از من طلاق گرفت و خانواده ام تمام دارایی خود را به او دادند. یکی از هم سلولی های من در زندان شایان بود. وقتی فهمید به خاطر مهریه زندانی شده ام، پیشنهاد سرقت به من را داد. تمام زندگی ام نابود شد، قبول کردم. از طرفی وقتی آزاد شدم به خانه شایان سر می زدم و بعد از دیدن خواهرش عاشقش شدم و با هم ازدواج کردیم.

آیا همسرت می دانست که تو دزدی می کنی؟

برادرش دزد بود و بالاخره فهمید که ما با هم کار کردیم.

آیا در سرقت ها نقش داشتید؟

گاهی اوقات چیزهایی را که ما دزدیده ایم، مانند طلا یا فرش های گران قیمتش را می فروشد. یک زن می تواند این چیزها را راحت تر بفروشد و هیچکس به او شک نکند.

سبک سرقت های شما چگونه بود؟

من یک پارکور حرفه ای هستم و مانند یک عنکبوت از دیوارها بالا می روم. گاهی به بالکن می رفتم و با بریدن شیشه بالکن های طبقه اول وارد می شدیم و دزدی می کردیم. گاهی از در ورودی وارد می شدیم. به این صورت که وقتی در را برای خروج یا ورود باز می کردند به بهانه اینکه مهمان یکی از طبقات هستیم وارد می شدیم و سپس با کلید در را باز می کردیم و سرقت می کردیم.

دخترت از کجا فهمید که از دیوار مردم بالا می روی؟

گاهی جلوی دخترم که ازدواج اولم است با همسرم یا برادرش درباره دزدی هایمان صحبت می کردیم. مثلا داشتم به همسرم می گفتم چطور از دیوار بالا رفتم، او شنیده بود و به زن برادرم گفته بود.

لینک کوتاه : https://iran360news.com/?p=435338

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.