بازار؛ مصطفی بصیریان (کارشناس ارشد اقتصاد انرژی):
1- فرض کنید با خودروی خود که به طور متوسط در هر 100 کیلومتر 7 لیتر بنزین مصرف می کند، در جاده ای بدون ترافیک و با سرعت مطلوب از نظر مصرف سوخت (50-80 کیلومتر در ساعت) رانندگی می کنید. باک ماشین شما 45 لیتر گنجایش دارد و با یک محاسبه دستی، امکان سوخت گیری 600 کیلومتر دیگر را خواهید داشت (برای ایمن بودن 3 لیتر در ته باک نگه دارید!).
2- عوامل متعددی در اشتباه شدن محاسبات شما تأثیر می گذارد: 2-1- افزایش سرعت تا 120 کیلومتر در ساعت باعث افزایش مصرف سوخت تا 12 لیتر در 100 کیلومتر می شود. یعنی باید 350 کیلومتر دیگر سوخت گیری کنید. این یعنی 250 کیلومتر کمتر از حالت بهینه سفر. 2-2- فرض کنید در مسیر با ترافیک زیادی مواجه می شوید و باید کل مسیر را با سرعتی در حدود 10-20 کیلومتر همراه با توقف های زیاد طی کنید. در این صورت مصرف سوخت آن به 14 لیتر در 100 کیلومتر افزایش می یابد. این یعنی 300 کیلومتر کمتر از حالت بهینه. 2-3- صاف یا پر پیچ و خم بودن جاده، نوع رانندگی و شرایط آب و هوایی از دیگر عوامل موثر بر میزان مصرف سوخت است.
3- فرض کنید در حاشیه شهری مثل تهران نیستید، بلکه در یکی از محله های آن زندگی می کنید و هر روز باید ساعت 8 در محل کار خود باشید. با توجه به تعاریف رایج اقتصادی و مدل عرضه و تقاضا، با افزایش قیمت بنزین و هزینه حمل و نقل، برای کاهش هزینه ها باید به استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی به جای خودروی شخصی توجه کرد. سپس شروع به جستجوی گزینه ها می کنید. چه گزینه هایی را در مقابل خود می بینید؟
4- تقاضای بنزین را به 3 قسمت اصلی دسته بندی می کنم. هر یک از این بخشها واکنشهای متفاوتی نسبت به تغییر قیمت بنزین نشان میدهند: بخشی وجود دارد که من آن را «هارد هستهای» مینامم، با این تعریف که «در هر شرایطی و هر قیمتی که بنزین دارد، شخص «باید یک ماشین شخصی.” .” برای استفاده و گزینه جایگزینی ندارد. بخش دیگری از تقاضا برای بنزین – که من آن را “بهزیستی” می نامم – مصرف کننده ای است که مجبور نیست از خودروی شخصی استفاده کند، اما به دلایل شخصی نمی خواهد. استفاده از وسایل حمل و نقل این گروه معمولاً استفاده از تاکسی های اینترنتی یا تاکسی ها (که بخشی از هسته سخت هستند) را با استفاده از ماشین شخصی جایگزین می کنند که در واقع تغییری در “تقاضای کل بنزین” و تقاضای گروه برای بنزین ایجاد نمی کند. به نظر می رسد رفاه” لازمه پوشش “هسته” باشد. بخش سوم تقاضای بنزین شامل کسانی می شود که استفاده از حمل و نقل عمومی را در میان گزینه های خود قرار می دهند، اما به دلیل کیفیت نامطلوب این بخش ترجیح می دهند از خودروی شخصی استفاده کنند. این بخش را «انعطاف پذیر» بنامید.
5- یکی از اندازه گیری های آماری و ضروری که باید انجام شود، تعیین میزان مشارکت هر یک از سه گروه «هسته سخت»، «انعطاف پذیر» و «بهزیستی» در ترکیب جمعیتی شهرها و درک تابع تقاضا است. از بنزین بررسی نه چندان دقیق من بر اساس داده های مرکز آمار نشان می دهد که نسبت گروه «رفاه» حدود 11 درصد، گروه «انعطاف پذیر» 31 درصد و گروه «سخت» 58 درصد است. خوب است اگر کسی می تواند به آمار و ارقام تکیه کند، نسبت این گروه ها را با دقت بیشتری تعیین کند!) بر این اساس، تقریباً 69 درصد تقاضای بنزین با افزایش قیمت تغییر نخواهد کرد. در عین حال، همه گروه «انعطافپذیر» به سمت استفاده از حملونقل عمومی متمایل نمیشوند (بخشی از این گروه به استفاده از خودروی شخصی ادامه میدهند و بخشی نیز لزوماً به استفاده از اینترنت و «هاردکور» روی میآورند. تاکسی). ) بر اساس مشاهدات گذرا، برآورد من این است که گروه انعطاف پذیر به سه دسته 10٪ تقسیم می شود. این بدان معناست که افزایش قیمت بنزین احتمالا تقاضای بنزین را 10 درصد کاهش می دهد.
۶- توسعه حمل و نقل عمومی، کلید کاهش تقاضای بنزین: توسعه این بخش در چارچوب تقاضای “هسته سخت” – که مجبور به استفاده از ماشین شخصی برای رفتن به سر کار یا امور روزمره خود هستند – و “هسته انعطاف پذیر” – است که به دلیل شرایط موجود مایل به استفاده از این بخش هستند. کیفیت پایین خدمات -. حمل و نقل عمومی خیر، تقاضا برای بنزین را کاهش می دهد. همچنین با کاهش ترافیک مصرف افرادی که همچنان از خودروی شخصی استفاده می کنند کاهش می یابد (طبق بندهای 1 و 2). علاوه بر این، افزایش قیمت بنزین اغلب به دلیل ایجاد نارضایتی اجتماعی (2 بازنده) پیامدهای منفی برای سیاست گذار دارد، در حالی که برنده مشخصی وجود ندارد و بنابراین انگیزه انجام آن را به شدت کاهش می دهد. اما توسعه حمل و نقل عمومی علاوه بر نکات مثبت فوق، موجب تقویت سرمایه اجتماعی دولت و سیاست گذاران (2 برنده مشخص) می شود، در حالی که بازنده ای ندارد و در نتیجه انگیزه انجام آن را دوچندان می کند.
7- کاهش تقاضای بنزین در مسیرهای بین شهری با کاهش سرعت حداکثر تا 90 کیلومتر و کنترل دقیق آن امکان پذیر است.
8- الزام دولت به ارگان ها، ادارات، شرکت ها و شرکت های تابعه خود برای راه اندازی مجدد خدمات کارگری، علاوه بر کاهش استفاده از خودروهای شخصی، با کاهش ترافیک منجر به کاهش تقاضای سوخت می شود.
9- پس از اتخاذ و اجرای موارد فوق، برای جلوگیری از قاچاق سوخت می توان استفاده از راهکارهای سهمیه بندی و قیمت گذاری را مد نظر قرار داد.