سه گانه اصلی بلاک چین بیان کرد که توسعه دهندگان باید بین تمرکززدایی، مقیاس پذیری و امنیت یکی را انتخاب کنند، اما سه گانه جدید انتخابی بین محصولات، مشتریان و تاییدیه های نظارتی پیشنهاد می کند که مانند قبل، از بین این سه، فقط دو مورد انتخاب شود.
در سه گانه فناوری، به خصوص در مورد اتریوم، مدت هاست که شبکه به عنوان یک سیستم با تمرکززدایی قوی و امنیت بالا شناخته شده است، اما از نظر ظرفیت و مقیاس پذیری دارای محدودیت های جدی است. امروزه، اگرچه این اولویتها هنوز باید متعادل باشند، بلاک چینها به حدی پیشرفت کردهاند که اکثر کاربران آنها را در هر سه معیار خوب میدانند. به اندازه کافی آنها می دانند
برای بسیاری، تغییر اتریوم از یک سیستم اجماع اثبات کار (PoW) به یک اثبات سهام (PoS) و راهاندازی شبکههای لایه دوم نقطه عطفی در متعادل کردن این گزینهها بوده است. اتریوم همچنان امنیت و عدم تمرکز را به عنوان لایه پایه ارائه می کند، در حالی که شبکه های لایه دوم مقیاس پذیری گسترده ای را ارائه می دهند.
انتقال به این سه گانه جدید در اوایل سال 2024 اتفاق افتاد، درست زمانی که تأییدیه های بیت کوین و اتریوم ETF در ایالات متحده صادر شد و مقررات MiCA (بازارهای دارایی های دیجیتال) تقریباً به طور همزمان در اروپا اجرا شد. این دو رویداد بزرگ به همراه قوانین نظارتی جدید در سایر کشورها برای دارایی های دیجیتال، تغییرات اساسی در بازار ایجاد کرده است.
بسیاری از شرکتهای بزرگ در دنیای داراییهای دیجیتال محصولات و مشتریان دارند، اما فاقد تاییدیههای نظارتی هستند. بیش از ۷۰ درصد از داراییهای دیجیتال و تراکنشهای ارزهای دیجیتال خارج از مرزهای نظارتی انجام میشوند و بسیاری از شرکتهای فعال در این زمینه تلاش خود را برای دریافت مجوزهای لازم در بازارهای اصلی در طول رکود اخیر کاهش دادهاند. نتیجه این است که این شرکت ها دارای پایگاه مشتری موجود و محصولات دیجیتال متنوع هستند، اما فاقد تاییدیه های نظارتی برای عملیات داخلی و رشد درآمد جدید هستند.
گروه دوم شرکت های دارایی دیجیتال بومی در بازارهای تنظیم شده هستند. این شرکت ها دارای محصولات و تاییدیه های نظارتی هستند، اما مشتری ندارند و بر ایجاد دارایی های دیجیتال در محیط های کنترل شده تمرکز کرده اند. اگرچه این شرکت ها از همتایان سنتی خود جلوتر بوده و مجوزهای لازم را برای محصولات خود دریافت کرده اند، اما هیچ پایگاه مشتری موجودی برای فروش ندارند.
در نهایت، ما بزرگترین و پیشرفته ترین موسسات مالی را داریم. بانکها پایگاههای مشتریان بزرگی دارند و از فرآیندهای انطباق با مقررات Nesita تأیید شده پیروی میکنند، اما معمولاً هیچ دارایی دیجیتالی برای ارائه ندارند.
بر خلاف سه گانه فناوری بلاک چین، در این سه گانه جدید، راه حل کاملی برای مطابقت با این نهادها و ایجاد اتحادی که همه تأییدیه های نظارتی، طیف گسترده ای از محصولات و پایگاه عظیم مشتری را فراهم می کند، وجود ندارد و همیشه وجود خواهد داشت. موانع متعددی برای چنین همگرایی وجود دارد.
اولین و مهمترین مانع خود نهادهای نظارتی هستند که البته دلیل موجهی دارند. آنها به وضوح بین انواع محصولاتی که معتقدند برای مشتریان عمومی مناسب و ایمن هستند و محصولاتی که آماده پذیرش توسط سرمایه گذاران حرفه ای هستند، تمایز قائل می شوند. داراییهای دیجیتال و ارزهای دیجیتال بهعنوان پرخطر و بیثبات شناخته میشوند و برای افرادی که از حقوق و دستمزد تا چک حقوق زندگی میکنند، ایده خوبی نیست.
دومین مانع بزرگ تفاوت فرهنگ ها جزو این مؤسسات است. حتی معتبرترین و با مدیریت خوب ترین شرکت های ارزهای رمزنگاری شده نیز وجودی کاملاً متفاوت با بزرگترین بانک های جهانی دارند. اینها افرادی هستند که حتی زمانی که بسیاری از دوستان و خانواده آنها به آنها گفتند که ارزهای دیجیتال یک کلاهبرداری هستند، شرکت خود را راه اندازی کردند. قطعا فرهنگ این افراد برای کار در بانک های بزرگ مناسب نخواهد بود.
با این حال، در پایان، انتظار می رود که مانند سه گانه فناوری، بازار به سطحی از بلوغ می رسد که در آن “به اندازه کافی” برای انواع مختلف مشتریان و پیشنهادات وجود دارد. افراد ریسک گریز می توانند آن را در یک اکوسیستم تنظیم شده بیابند، اما نه در میان موسسات مالی سنتی و محافظه کار! کاربران انفرادی نیز بالاخره دریچه ای کم خطر و سازمان یافته به دنیای دارایی های دیجیتال خواهند یافت.
خبر فوق به نقل از رسانه اسمارتک نیوز در وبسایت اسمارتک نوشته شده است در تاریخ 2024-10-19 22:00:00