افزونه پارسی دیت را نصب کنید Tuesday, 22 October , 2024
1

نگاه سنگین ناپدری به زن جوان / فرار زن جوان از خانه در حضور ناپدری

  • کد خبر : 393826
نگاه سنگین ناپدری به زن جوان / فرار زن جوان از خانه در حضور ناپدری

به گزارش رکنا، زن 45 ساله در گفت و گو با مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری مشهد گفت: در آن زمان نوجوان بودم و صحبت های پسرخاله ام قلبم را شکست. وقتی موضوع را به مادرم گفتم، گفت: من با عمه شما صحبت می کنم، این حرف ها را در ابتدای زندگی به دل نگیرید! […]

به گزارش رکنا، زن 45 ساله در گفت و گو با مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری مشهد گفت: در آن زمان نوجوان بودم و صحبت های پسرخاله ام قلبم را شکست. وقتی موضوع را به مادرم گفتم، گفت: من با عمه شما صحبت می کنم، این حرف ها را در ابتدای زندگی به دل نگیرید! اگر شوهرت را دوست داری! عاشقت می شود

هر بار که به مادرم می گفتم دختر دیگری را دوست دارم، باز هم مرا تشویق به ادامه زندگی مشترک می کرد تا اینکه مدتی بعد قاسم شروع به مصرف مواد افیونی کرد و اختلافات خانوادگی ما شدت گرفت.

در حالی که 2 دختر داشتم روزهای سختی را سپری می کردم زیرا هیچ علاقه ای بین ما وجود نداشت.

بالاخره حدود 10 سال پیش که دختر کوچکم 8 سال بیشتر نداشت، از قاسم طلاق گرفتم و به خانه پدری ام برگشتم، اما خودم احساس می کردم پدرم برای تامین مخارج زندگی من بسیار سخت شده است. و فرزندانم

در همین حین خانه ای اجاره کردم و در کارخانه بسته بندی مواد غذایی مشغول به کار شدم تا سربار خانواده ام نباشم. چیزی نگذشته بود که دختر بزرگم ازدواج کرد و با جهیزیه اندکی که به او دادم، رفت تا سرنوشت خودش را بجوید و من با دختر دیگرم تنها ماندم.

هنوز 3 سال از طلاقم نگذشته بود که یک روز یکی از همکارانم از من خواستگاری کرد و گفت طوری از من و دخترم مراقبت می کند که خوشبخت ترین زن دنیا شوم. او مدعی بود برای من خانه ای اجاره می کند و هزینه های من و دخترم را می پردازد تا دیگر نیازی به کار در کارخانه نداشته باشم، اما وقتی قرارداد موقت او را بستم و با وعده های فریبرز سر کار نیامدم، ناگهان همه چیز تغییر کرد. و خبری از آن وعده های زیبا و فریبنده نبود.

دوباره سر کار برگشتم اما شوهرم بعد از اتمام کار اجازه نداد خانه را ترک کنم. سرماخوردگی خیلی جزئی هم به من داد! گاهی واقعاً از ازدواجم پشیمان می شدم و از این رابطه سرد و بی رحمانه پشیمان می شدم، اما با همین شرایط به این زندگی ادامه دادم زیرا نتوانستم برای بار دوم طلاق بگیرم تا اینکه احساس کردم دخترم نگاه غیر عادی به من دارد. همسرم عذاب می کشد و دوست ندارد در خانه تنها بماند!

با سرپرستی آزمایشی سرهنگ محمد ولیان رئیس کلانتری مصلی مشهد اقدامات روانشناختی و مشاوره ای و بررسی های کارشناسی در خصوص این حادثه در مشاوره و مددکاری اجتماعی کلانتری آغاز شد.

داستان واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی

سیدهلیل سجادپور / خراسان

لینک کوتاه : https://iran360news.com/?p=393826

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.