به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، پس از توقف عملیات رمضان در دشت های شرق بصره علیه نیروهای زرهی دشمن، انتخاب منطقه کوهستانی محدودتر برای عملیات، حفظ ابتکار عمل نیروهای جمهوری اسلامی ضروری تلقی شد. ایران. ، به طوری که نقاط قوت و ضعف داخلی دشمن در زمین های ناهموار، زمینه ساز تقویت تدریجی مهارت ها می شود.
به گزارش ایسنا، در کنار این مهم، آزادسازی مناطق کوهستانی جبهه میانه از اشغال دشمن و تامین امنیت مرزهای این منطقه نیز مورد بحث و بررسی قرار گرفت. بنابراین عقب راندن دشمن از غرب شهر سومار و آزادسازی ارتفاعات مرزی آن و همچنین پیشروی در صورت امکان به سمت شهر مندلی عراق، هدف عملیات مسلم بن عقیل قرار گرفت که طراحی و فرماندهی آن انجام شد. به طور مشترک توسط ارتش و سپاه از تاریخ 7/9 تا 1361/7/13.
در این عملیات، منطقه آزاد شده با پیشروی نیروهای خودی که ابتدا با سرعتی غافلگیرکننده و سپس به تدریج و با مقاومت طولانی آنها در برابر نیروهای عراقی رخ داد، تثبیت شد.
به این ترتیب بیش از 100 کیلومتر مربع از خاک ایران آزاد و حدود 30 کیلومتر مربع از خاک عراق تصرف شد و نیروهای داخلی ضمن تامین امنیت دشت سومار، بر تنگه های مرزی تسلط یافتند و شهر مندلی نیز در اختیار گرفت. مناظر او و در مناظر او اسیر شد. در نتیجه امکان پیشروی در عمق خاک دشمن فراهم شد.
حماسه لشکر سی و یکم عاشورا در عمل.
پس از غروب آفتاب، اقامه نماز و صرف شام، در اولین ساعات تاریکی از ساعت 19:00 روز 18 اسفند 1361، دو گردان شهید مدنی و شهید صدوقی از لشکر 31 عاشورا از دو محور سمت راست و چپ، از طریق بزرگراه حفاری به سمت پاسگاه خرابه (کوت قلعه) به سمت رودخانه فصلی چمدم حرکت کردند و با تقسیم جاده ها به سمت سلمان کاللو، تپه سرخ 320 و تنگه سن پیشروی کردند.
ساعت 22:00 18 اسفند 1361 دو گردان خط شکن مشغول بازکردن معابر و عبور از نیروهای کمین دشمن بودند. رزمندگان خط شکن با توکل به خداوند رحمان و توسل به ائمه معصومین (ع) آماده مقابله با نیروهای متجاوز بودند.
امداد الهی و امداد غیبی در آن فضای وهم آلود نازل شد و در مدت بسیار کوتاهی ابرهای سیاهی در آسمان و بر فراز رزمندگان دلاور تیپ 31 عاشورا پدیدار شد. باران صدای حرکت رزمندگان را بر روی سنگریزه ها و شن ها خنثی کرد و آرامش و آرامش را در دل آنها ایجاد کرد.
پیش بینی مهدی باکری
قبل از شروع عملیات، مهدی باکری در یکی از جلسات بررسی منطقه و طراحی عملیات، در پاسخ به سوال فرماندهان مبنی بر تاثیر مهتابی در شب و خاک شنی بر عملیات، گفت: اگر خدا بخواهد. ، خداوند ماه را با ابرها تنظیم می کند.
فداکاری برای افشا نشدن عملیات.
عملیات با رمز «یا ابوالفضل العباس» در ساعت 22:30 روز 18 مهر 1361 طبق اعلام فرمانده تیپ 31 عاشورا آغاز شد. نیروهای تخریب میادین مین را پاکسازی کردند و جاده ها را باز کردند. تصادفاً یک مین منفجر شد و نزدیک بود منفجر شود که یکی از نیروهای گردان شهید مدنی خود را روی آن انداخت و با جان خود آن را خاموش کرد.
سربازان گردان شهید صدوقی پس از درگیری با دشمن، 320 تپه سرخ را به تصرف خود درآوردند و 4 نفر از نیروهای دشمن را به اسارت گرفتند که یکی از آنها انگلیسی صحبت می کرد.
اما در محور سمت راست، در ارتفاع سلمان کشته، دشمن مقاومت کرد و این تپه سوق الجیشی را تا ساعات اولیه بامداد نگه داشت. در نهایت فشار و استقامت نیروهای اسلام، عراقی های مستقر در سلمان قلی را مجبور به عقب نشینی کرد و تپه و پاسگاه به تصرف گردان های شهید مدنی و سلمان درآمد.
رزمندگان گردان شهید مدنی و سلمان تا ظهر 18 اسفند 1361 در ارتفاع مهم سلمان مقتول حضور داشتند. در حالی که با آتش شدید دشمن روبرو می شود.
سیداحمد موسوی فرمانده گردان شهید مدنی از مهدی باکری خواست با شلیک تیپ و توپخانه اردوگاه از تمام نیروهای خود برای حفظ این ارتفاع مهم استفاده کند اما به دلیل نبود ابزار و ماشین آلات مهندسی، تدارکات، آمبولانس و تخلیه مردم مجروحان و شهدا؛ فقدان سرپناه و موقعیت های کافی، برای جلوگیری از تلفات بیش از حد، نیروهای باقی مانده بسیار اندک بودند. حوالی ساعت 16:30 بعدازظهر 18 اسفند 1361 عقب نشینی کردند و دشمن این ارتفاع را پس گرفت.
مقاومت در برابر حمله شدید دشمن.
فشار دشمن به سمت کله قندی و تنگه «سن واپا» افزایش یافت، اما گروهان سوم و نیروهای باقی مانده از دو گردان شهید صدوقی به فرماندهی علی اکبر، رئیس جانشین گردان، مانع از پیشروی دشمن شدند به سمت تپه های سرخ و کله قندی و با تدبیر فرماندهان، چند روز پیش تانک های سنگین دشمن مقاومت کردند. سپس محور به گردان امام سجاد(ع) واگذار شد و از این گردان برای درگیری با قرارگاه دشمن در تنگه سن واپا و کله قندی استفاده شد.
در همین حال، به دستور صدام، نیروهای جدیدی به منطقه اعزام شدند و تلاش کردند تا تمامی مناطق آزاد شده را پس بگیرند. در 21 اسفند 1361 چند روزی گذشت و آفتاب به نفع آنها تغییر کرد و با یگان های مکانیزه راهپیمایی سنگینی را برای عبور از تنگه سن واپا و تصرف مواضع از دست رفته آغاز کردند.
در این شرایط، سربازان گردان امام سجاد علیه السلام با وجود پراکندگی نیروها و تقدیم شهدا و مجروحان فراوان در روزهای اخیر، با استعانت از خداوند متعال و به کارگیری اراده آهنین، در مقابل تهاجم دشمن ایستادگی کردند. کمپینگ با صبر
غافلگیری بعثی ها
برای نجات و به کارگیری مهمات، بنا به توصیه فرمانده گردان، به هر یک از سربازان گفته شد که بدون هماهنگی شلیک نکنند و به دنبال فرصت باشند تا زمانی که نیروهای دشمن به جایی برسند که به راحتی با سلاح های سبک منهدم شوند. .
چون دشمن بیش از حد شلیک کرده بود و آتشی در مقابل آنها نبود، تکاوران عراقی بر اثر آتش شدیدشان فکر می کردند که هیچ موجود زنده ای در خط باقی نمانده است. بنابراین رقصندگانی که حتما جایزه صدام را به همراه تانک ها و پ.م. پیشروی می کردند و نمی دانستند که رزمندگان امام سجاد علیه السلام فعلاً و به وقتش سکوت می کنند. آنها شلیک می کنند تا هیچ تیری هدر نرود.
وقتی اولین دشمن از تپه بالا رفت و خواست وارد سنگر کمین شود، با اولین گلوله مواجه شد و پس از اصابت به پیشانی خود به زمین افتاد. در این هنگام بود که طبق هماهنگی قبلی، صدای الله اکبر فرمانده گردان از بی سیم به گوش رسید و رزمندگان گردان مستقر در خط، همزمان با ایستادن او فریاد الله اکبر و رهبر خمینی سر دادند. . تیراندازی کردند و کماندوهای عراقی کشته شدند.
در نتیجه این حرکت هماهنگ و با شجاعت و رشادت رزمندگان، نیروهای باقیمانده بعثی از غیرمنتظره بودن این وضعیت در شوک فرو رفتند و در ترس و اضطراب به پناهندگی پرداختند.
مثل خون برای دشمن
مدت زیادی گذشت و تقریباً شب شد. فرمانده گردان برای حمله به مهاجمان برنامه ریزی کرد و 20 نفر داوطلب را انتخاب و منصوب کرد که با استفاده از تاریکی شب و فرصت به عنوان شکارچی با رعایت نکات احتیاطی و تانک و پ.م. پایه های باقی مانده را هدف قرار دادند که به قدرت الهی انجام شد و هشت دستگاه دیگر با تلاش و اراده شکارچیان منهدم شد.
صبح که شد، نیروهای باقی مانده دشمن دو کیلومتر عقب نشینی کرده بودند. پس از آن حادثه مهندس تیپ در تقاطع سن واپا خاکریز ایجاد کرد و اقداماتی برای تقویت مواضع آغاز شد.
نیروهای رژیم بعث که وفادارترین آنها بودند، وقتی از این محور احساس ناامیدی کردند و با تاکید صدام هیچ کاری برای توجیه شکست خود انجام ندادند، بلافاصله از این محور عقب نشینی کردند و تلفات و خسارات زیادی را فردای آن روز برای پاتک گذاشتند. محور تیپ حضرت رسول (ص) را از ارتفاع 402 الحمدالله هدف قرار دادند، با وجود آتش زیاد، در آن محور شکست خوردند و عقب نشینی کردند.
منابع:
1- جمعی از نویسندگان، اطلس جنگ ایران و عراق، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ چهارم 1398، صفحه 58.
2- عبدی قشلاقی، مصطفی، شناسنامه لشکر 31 عاشورا در دفاع مقدس، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز تحقیقات و اسناد دفاع مقدس، چاپ اول 1400، صفحات 141، 142، 143، 144.
27215