افزونه پارسی دیت را نصب کنید Wednesday, 30 October , 2024
2

عشقی قدیمی منجر به دستور کشتن همسر شد + عکس و جزئیات

  • کد خبر : 383599
عشقی قدیمی منجر به دستور کشتن همسر شد + عکس و جزئیات

به گزارش رکنا، تاریخچه این جنایت وحشتناک بعدازظهر 21 تیرماه ساعت 14 مشخص شد که رهگذران دود غلیظی را در منطقه ماونت پارک پردیس شاندیز مشاهده کرده اند که از بقایای سوخته یک خودروی سفید ال 90 برخاسته است، اما داستان ماشینی که سقوط کرد. از بالای کوه پارک رنگی از وحشت به خود گرفت. […]

به گزارش رکنا، تاریخچه این جنایت وحشتناک بعدازظهر 21 تیرماه ساعت 14 مشخص شد که رهگذران دود غلیظی را در منطقه ماونت پارک پردیس شاندیز مشاهده کرده اند که از بقایای سوخته یک خودروی سفید ال 90 برخاسته است، اما داستان ماشینی که سقوط کرد. از بالای کوه پارک رنگی از وحشت به خود گرفت. جسد سوخته راننده نیز پشت فرمان دیده شد.

خودروهای پلیس با آژیر خود خیلی زود وارد منطقه شدند و آتش نشانان نیز برای کمک تماس گرفتند، اما با مشخص شدن منشاء آتش سوزی و فرضیه مجرمانه، حادثه رانندگی بسیار مشکوک شد. به دلیل اینکه بررسی ها نشان می داد خودروی مذکور عمدا به آتش کشیده شده و اثری از تصادف به دلیل اتصال کابل های برق خودرو وجود ندارد، تقویت شد، بنابراین اقدام پلیس در زمانی که گروهی رنگ و بوی مجرمانه به خود گرفت. کارآگاهان زبده پلیس آگاهی خراسان رضوی به سرکردگی سرهنگ ولی نجفی (رئیس اداره قتل عمد) با دستور قاضی گلمکانی (بازپرس در زمان حادثه) در محل حادثه حاضر شدند و محدوده تحقیقات در این زمینه ). شعبه اول دادسرای عمومی و انقلاب ترگبه و شاندیز با کشف یک دستگاه تلفن نیمه سوخته در داخل خودرو وارد شهرستان مهرگان شد.

با وجود اینکه راننده کمربند ایمنی بسته بود، گوشی در کف ماشین بود. بررسی تخصصی محتویات گوشی رازی پنهان را فاش کرد و مشخص شد که راننده خودرو که «وحید» نام داشت با همسرش اختلافات شدید خانوادگی داشته است. مدتی بعد با انتقال جسد به پزشکی قانونی، سرنخ های پلیس بر اساس تجربیات ارزشمند کارآگاه «نجفی» به زنی به نام اعظم که همسر مقتول بود رسید. تحقیقات میدانی و محتاطانه در مورد اختلافات خانوادگی این زوج نیز به ردیابی پسر خاله اعظم منجر شد که پیامک های او رازی بین آنها رد و بدل شد.

جنایت

به همین دلیل کارآگاهان ابتدا به روستای کورده در اطراف اتوبان آسیایی مشهد – چناران رفته و در یک عملیات غافلگیرانه دانیال (پسر عموی اعظم 24 ساله) را دستگیر و سپس دستبندهای قانونی را بر روی دستان اعظم (همسر مقتول) بستند. دو متهم که ناگهان با ترفندهای فنی کارآگاهان مواجه شدند، چاره ای جز بیان حقیقت و افشای جنایت هولناک ناشی از عشقی خائنانه نداشتند. آنها همچنین محمد (جوان خارجی) را که نقش مهمی در این قتل هولناک داشت، فاش کردند.

پس از اعترافات وی بلافاصله کارآگاهان به سراغ «محمد» رفتند و او را دستگیر کردند. «دانیال» متهم 24 ساله، ابعاد دیگری از این جنایت خائنانه را فاش کرد و به سروان اسماعیل عظیمی مقدم (افسر پرونده) گفت: زمانی که عاشق دختر عمویم شدم، شوهرش تنها چیزی بود که ما را از این جنایت باز داشت. ازدواج به همین دلیل.» و به پیشنهاد اعظم. ما او را کشتیم و با شبیه سازی واژگونی ماشین جسدش را آتش زدیم.

این پرونده جنایی پس از تکمیل تحقیقات و بازسازی صحنه جنایت به شعبه پنجم دادگاه کیفری استان خراسان رضوی ارسال و زیر نظر قضات مجرب این شعبه به ریاست قاضی «محمد شجاع پورفدکی» مورد رسیدگی قرار گرفت. “.

در جلسات دادگاه که با حضور وکلای مدافع متهمان برگزار شد، «اعظم» جای متهمان را گرفت و به سوالات تخصصی رئیس جمهور و مشاور قضایی پاسخ داد. وی گفت: حدود 15 سال از زندگی مشترک من و پسر عمویم (وحید) می گذرد اما علاقه ای به او نداشتم و به ناچار این زندگی را با هم ادامه دادیم. اختلافات ما به جایی رسید که مشاجره و درگیری های لفظی به طور فزاینده ای به ضرب و شتم ختم می شد. با وجود این وحید حاضر به طلاق من نشد. دخترم 7 ساله شده بود و تلاش من برای جدایی از او نتیجه ای نداشت تا اینکه در میان این اختلافات و کینه ها عاشق پسر عمویم شدم و به این بهانه او را به کشتن همسرم تشویق کردم…

در آن زمان حجت الاسلام محمد شجاع پورفدکی (رئیس دادگاه) به پیامک های ارسالی ایشان اشاره کرد که در آن بارها تاکید کرده بود: «مگر او (وحید) فوت نشود، می توانم از شرش خلاص شوم! “. و سپس به نقشه های شوم قتل دیگر متهمان اشاره کرد که مورد تایید متهمان قرار گرفت.

متهم این پرونده جنایی در ادامه ماجرای این جنایت هولناک گفت: مدتی بعد در حالی که ارتباط عاطفی خاصی بین ما شکل گرفته بود، قتل را طراحی کردیم. در شب قتل (11 ژوئیه 1400)، دانیل به من مقداری قرص خواب داد تا به همسرم بدهم. با علم به اینکه وحید از کوهنوردی برگشت پاهایش درد می کند، قرص ها را در آب میوه حل کردم و منتظر ماندم. وقتی شوهرم وارد خانه شد و از درد پاهایش شکایت کرد، از دختر 7 ساله ام خواستم پاهای پدرش را ماساژ دهد. آلوده بود. بلافاصله به دانیل پیام دادم که بیاید. مدتی بعد او و دوستش (محمد) وارد اتاق شدند و همسرم را خفه کردند. سپس ساعت 4 صبح جسد را به کوه پارک شاندیز بردیم و همراه با ماشین آتش زدیم.

در ادامه جلسات دادگاه، دانیال به دفاع از خود پرداخت و درباره این جنایت تکان دهنده که مربوط به خیانت باری بود، توضیح داد و گفت: عید نوروز بود که «عزم» مشکلات و اختلافات خانوادگی خود را با من در میان گذاشت و رازهای ماجرا را به من گفت. . زندگی او من که به او علاقه مند شده بودم، پیشنهاد قتل او را پذیرفتم و چندین بار برنامه ریزی کردیم.

در نقشه شوم اول، تصمیم گرفتم «وحید» را هدف چاقو قرار دهم، یعنی ماجرا را برای «محمد» تعریف کردم و از او خواستم که من را همراهی کند، زیرا او افغانستانی است و کسی او را نمی شناسد. نهم خرداد، یعنی حدود یک ماه قبل از قتل، شبانه با هم با نقاب به منزل وحید در شهرک مهرگان رفتیم. وقتی «وحید» با صدای زنگ در در خانه را باز کرد، هدف چاقو زدن ما بود، اما «اعظم» با من تماس گرفت و گفت: می خواستم او را بزنم تا در بیمارستان بستری شود، اما حالا باید او را در بیمارستان بپذیرم!

خلاصه اینکه «وحید» بعد از این ماجرا از غریبه ای شکایت کرد و متوجه مشکل نشد. در ضمن مدتی بعد از این ماجرا دوباره تصمیم به کشتن گرفتیم. شب 20 تیرماه بود که با پیام «اعظم» به خانه او رفتیم.

اعظم قرص هایی را که من به او داده بودم به شوهرش داده بود و او در حالی که هنوز خواب آلود بود سعی می کرد چهار دست و پا به حمام برود. من و محمد آرام آرام وارد اتاق شدیم و اعظم دست شوهرش را گرفت و او را به سمت اتاق کشید. سپس پیراهن وحید را درآورد و به داخل اتاق پرت کرد. من هم با همان پیراهن او را خفه کردم در حالی که محمد دست و پایش را گرفته بود. سپس جسد را در صندلی جلوی خودروی ال90 وحید (مرده) گذاشتیم و سه نفری به سمت شاندیز حرکت کردیم. در راه یک قوطی بنزین 4 لیتری خریدیم تا بدنه را آتش بزنیم. حدود ساعت 5 صبح به کوه پارک شاندیز رسیدیم و از آنجایی که منطقه را می شناختم، ماشین را به بالای کوه رساندم و با کمک «محمد» جسد را پشت فرمان گذاشتیم. وقتی ماشین را هل دادم چند بار شناور شد تا به دامنه کوه رسید اما آتش نگرفت و خودمان پایین رفتیم و با ریختن ظرف بنزین روی ماشین، آن را آتش زدم. با فندک و …

«محمد» شهروند افغانستانی متهم این پرونده نیز اظهارات و اعترافات همدستان خود را تأیید کرد و به این ترتیب پس از پایان مراحل تحقیقات و محاکمه، قضات شعبه پنجم دادگاه کیفری استان خراسان رضوی به آنها رسیدگی کردند. نشستند و در نهایت حکم خود را در مورد این جنایت تکان دهنده ای که مرتکب شدند، اعلام کردند.

بر اساس رای دادگاه با امضای قاضی شجاع پورفدکی (رئیس جمهور) و دادگستری آسیایی یزد (مستشار)، دانیال متهم ردیف اول این پرونده به ارتکاب قتل یک مسلمان. انتقام گرفتن نفس کشیدن از طریق طناب، تحمل 3 سال و نیم حبس به دلیل آتش زدن عمدی خودرو، پرداخت دیه و تحمل 74 ضربه شلاق برای جنایت علیه اموات و همچنین تحمل 80 ضربه شلاق برای نوشیدن مشروبات الکلی و یک سال و یک روز. در زندان به دلیل استفاده از چاقو

از سوی دیگر، قضات شعبه پنجم دادگاه کیفری استان خراسان رضوی «اعظم» (دیگر متهم پرونده) را به اتهام همدستی در چاقوکشی به 25 سال حبس و همچنین 21 ماه حبس محکوم کردند. کمک به جنایت علیه مرده و کمک به قتل. به اتهام آتش زدن عمدی خودرو محکوم شد. بر اساس این حکم قاطع، «محمد» متهم ردیف سوم این پرونده به اتهام مصرف مشروبات الکلی به ۲۵ سال حبس تعزیری و ۸۰ ضربه شلاق و همچنین جرائم علیه اموات و قرار دادن عمدی خودرو به ۱۴ ماه حبس محکوم شده است. در ماه مارس آتش به دلیل اینکه عامل قتل عمدی یک مسلمان است.

رأی صادره در مهلت قانونی 20 روزه طبق قانون قابل تجدیدنظرخواهی در دیوان عالی کشور است که با اعتراض وکلای مدافع متهمان به مرحله دیگری از رسیدگی می رود.

لینک کوتاه : https://iran360news.com/?p=383599

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.