مفاهیمی مانند سیاست های بانک مرکزی و رشد نقدینگی اغلب به موازات سوال ارزش ریال مورد بحث قرار می گیرد، اما سوال اصلی این است که چرا تا این حد افت ریال را تجربه کرده ایم و چگونه می خواهیم آن را اصلاح کنیم. وضعیت موجود؟ یعقوب اندیشه، مدیرعامل انجمن اقتصاد ایران و از اعضای هیئت علمی دانشگاه چمران اهواز در گفتگو با فرارو به این سوالات پاسخ داد:
چاپ پول را افزایش داده ایم، اما تولید را نه.
یعقوب اندیشه گفت: در مورد ارزش ریال یا بی فایده بودن آن ابتدا باید دید که چه میزان از رفاه افراد جامعه از حقوق دریافتی تامین می شود یا چه تعداد کالا و خدمات می توان خریداری کرد، به هر حال می دانیم که واحد پول رایج کشور، ریال است، اگرچه ارزهای رمزنگاری شده تا حدودی در جامعه جا افتاده است، اما در نهایت این ریال است که نقش اصلی را در معاملات ملی ایفا می کند.
این پول توسط دولت ها چاپ می شود و به آن پول دولتی می گویند. دولت موظف است ارزش پول ملی را حفظ کند. این اقدام مورد حمایت بانک مرکزی نیز می باشد اما این پول خود پتانسیل هایی را فراهم کرد که دولت می تواند از آنها برای افزایش تولید استفاده کند. اما تا سقف معینی دولت می تواند از افزایش نقدینگی و در عین حال افزایش تولید داخلی بهره برداری کند. اگر دولتی بتواند با استفاده از سیاست های چاپ پول، تولید ملی را به طور موثر افزایش دهد، موفق خواهد بود. اما اگر قرار نیست تولید داخلی را افزایش دهیم و با چاپ پول و افزایش نقدینگی به بیثباتی و اختلاف دامن بزنیم، قطعاً مسیر اشتباهی را طی کردهایم و این دقیقاً همان کاری است که حداقل در دو دهه گذشته انجام دادهایم. .
وی افزود: چاپ پول را به طور پیوسته افزایش دادهایم اما به همان نسبت افزایش تولید نداشتهایم، این در حالی بود که برخی از کشورهای دنیا در دوران کرونا با چاپ پول رکود را کنترل کردند و در واقع استفاده کردهاند. ابزارهای نقدینگی برای کنترل تورم، بنابراین، پول ابزار مناسبی در دست دولت ها برای کنترل اوضاع است، اما با توجه به نحوه استفاده از آن.
تاکید من این است که برای سنجش ارزش پول ایران بهتر است یک روند را بررسی کنیم. مثلاً در 50 سال گذشته، ایران چقدر کاهش ارزش پول ملی را تجربه کرده است؟ همچنین باید میزان رشد یا کاهش رشد تولید را بررسی کنیم و با کنار هم قرار دادن این معیارها نتیجه دقیقی در مورد وضعیت ارزش پول ملی خواهیم داشت. به هر حال، با این نوع بررسی، بهتر میتوانیم درک کنیم که وضعیت تولید واقعی ما و آنها چگونه با یکدیگر مقایسه میشوند.»
تفریق صفرها منطقی نیست
این کارشناس اقتصادی در ادامه گفت: به نظر من اینکه برخی می گویند باید صفر را از اعداد کم کنیم تاثیر خاصی برای ما نخواهد داشت. این از دست دادن صفرها یک اقدام قراردادی است و بیش از آنکه بر تورم تأثیر بگذارد نمادین خواهد بود. به جای این اقدامات باید به عقب برگردیم و ببینیم با عدم افزایش تولید کجا اشتباه کردیم. به طور کلی رفاه با افزایش بهره وری ایجاد می شود. متأسفانه در کشور ما از نفت و گاز گرفته تا سایر منابع طبیعی، منابع رانتی هستند و وقتی رونق را با این منابع پیوند می زنیم، به ویژه با توجه به اینکه در بحث منابع با ناکارآمدی و فساد مواجه هستیم.
فساد توزیع ثروت را در کشور تغییر می دهد و آن را از جیب مردم به جیب عده ای خاص می فرستد. اگر بر اساس شرایط فعلی نظر بدهم، دولت مانند یک مدیر ساختمان است که باید واحدها را به طرق مختلف شارژ کند و برای ساختمان هزینه کند تا ساختمان از نظر ساخت و ساز آسیب نبیند. دولت های ما از منابع نفت و گاز و مالیات استفاده می کنند. در حال حاضر مردم از کاهش قدرت خرید رنج می برند، در صورت افزایش حقوق ها با کسری بودجه مواجه می شوند و در نهایت چاره ای جز چاپ پول نخواهند داشت و در نهایت دولت دوباره با همان قدرت خرید مردم را از بین می برد. تورمی که ایجاد می کند و دستمزدها بی اثر می شود».
وی افزود: بین تورم و رشد دستمزدها و بین تورم و ثبات قیمت حامل های انرژی و مواردی از این دست ارتباط وجود دارد، مشکلاتی که گفتم زنجیره ای و مثلاً در الگوی افزایش قیمت است، قیمت بنزین ما با مشکل شوک درمانی هم مواجه هستیم. دولت نمی تواند به جای افزایش سالیانه 10 درصدی، به طور ناگهانی قیمت را دو برابر کند. در نهایت، مردم تاوان این تعلل را با افزایش تورم می پردازند، علاوه بر این، برخی افراد که منصوب می شوند، نمی توانند تصمیمات صحیح و بهینه بگیرند، در نهایت هرجا منابع هدر می رود، رفاه مردم نیز به همراه دارد گمشده.
رانت، فساد و جواز دادن هم باعث شده درآمد مردم به یغما برود. متأسفانه در 15 سال گذشته به طور مداوم با مشکل توزیع اجاره در کشور مواجه بوده ایم که گریبان اکثریت مردم را گرفته است. امیدوارم با شایسته سالاری بتوانیم حداقل در این بخش بهتر عمل کنیم.»