بازار؛ گروه بین الملل: فاصله گرفتن از اقتصاد نفتی یکی از اهداف دولت های مختلف ایران در سال های اخیر بوده است. وابستگی کشور به اقتصاد نفتی از زمانی که ایران تحت تحریمهای فزاینده و بیسابقهای از زمان دولت محمود احمدینژاد قرار گرفت، آسیبهای خود را نشان داد؛ تحریمهایی که ابتدا فروش نفت به اروپا محدود شد و سرانجام با گذشت سالها، فروش نفت ایران در بازارهای جهانی به پایین ترین سطح ممکن رسیده است.
این امر زنگ خطر وابستگی کشور به اقتصاد نفتی را به صدا درآورد. اگرچه هنوز از عزم جدی دولت ها برای کاهش وابستگی به اقتصاد نفتی خبر چندانی منتشر نشده است، اما این وابستگی در نهایت در دولت سیزدهم منجر به افزایش بی سابقه و بعضاً غیرمنطقی مالیات بر درآمد شهروندان شد که البته جرقه ای نیز در پی داشت. اعتراضات بزرگ البته در این مقاله قصد نقد سیاست های دولت قبل را نداریم. اما باید این سوال را مطرح کرد که دولت چگونه می تواند هزینه های عمومی را بدون افزایش مالیات های غیر منطقی بر درآمد شهروندان تامین کند؟ به نظر می رسد پاسخ به این سوال کلید حل مشکلات مالی دولت در تامین هزینه ها و نیازهای عمومی به ویژه در تخصیص یارانه ها خواهد بود.
چرا حتی در صورت لغو تحریم ها باید از نفت دور بمانیم؟
مهمترین مشکل اقتصاد نفتی این است که نوسانات قیمت نفت از یک سو و تقاضا از سوی دیگر می تواند همه بخش های اقتصاد ملی را تحت الشعاع قرار دهد. به عنوان مثال، از ابتدای سال 2024 تاکنون، بازار نفت رکود عجیبی را پشت سر گذاشته و در روزهای اخیر قیمت آن حتی به زیر 70 دلار در هر بشکه کاهش یافته است. از آنجایی که درآمدهای نفتی برای محاسبه و تامین بودجه سال آینده مهمترین بخش درآمد کلی دولت ایران محسوب میشود، چنین وضعیتی ممکن است منجر به هرجومرج در محاسبه بودجه ارائه شده به مجلس شود.
آنچه در سالهای اخیر با آن مواجه بودهایم که منجر به انباشت حجم زیادی از بدهیهای عمومی نزد بانک مرکزی میشود و یکی از عوامل مهم کاهش شدید ارزش ارز به حساب میآید، استقراض بانک مرکزی است. عدم تطابق محاسبات بودجه با درآمد واقعی حاصل از فروش نفت توسط دولت که دلیل اصلی آن نیز می باشد.
فرض کنید در زمان محاسبه بودجه قیمت نفت حدود 80 دلار در نظر گرفته شود و تمام اقلام بودجه بر اساس این رقم محاسبه شود. با گذشت چند ماه از سال مالی جدید، به دلیل وضعیت اقتصاد جهانی و کاهش تقاضا، قیمت نفت تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. به راحتی می توان میزان کسری بودجه ای که دولت تا اواسط سال آینده با آن مواجه خواهد شد محاسبه کرد که در نهایت باعث می شود دولت برای تامین کسری بودجه خود از بانک مرکزی استقراض کند.
دقیقاً آنچه در سالهای اخیر با آن مواجه بودهایم و منجر به انباشت حجم زیادی از بدهی عمومی نزد بانک مرکزی میشود و یکی از عوامل مهم سقوط شدید ارزش ارز محسوب میشود، تصمیم دولت است. . وام های بانک مرکزی که دلیل اصلی آن نیز عدم انطباق محاسبات بودجه با درآمد واقعی فروش نفت توسط دولت است. بنابراین تا زمانی که این دور باطل وابستگی دولت به درآمدهای نفتی وجود داشته باشد، اقتصاد کشور نابسامان خواهد بود. علاوه بر این، به دلیل تحریم ها، حجم فروش نفت نیز کاهش یافته است و مشتریان معدود نفت ایران مانند چین می خواهند قیمت هایی با تخفیف بالا ارائه دهند.
از سوی دیگر، بازار سوختهای فسیلی و ابتکارات مختلف نهادهای مرتبط در سطح بینالمللی نیز نشان میدهد که گذار به سوختهای تجدیدپذیر بهویژه در بخش حملونقل روند جدیتری پیدا کرده است و نمیتواند برای مدت طولانی با روند فعلی ادامه یابد. . روند خوبی بود
لزوم ایجاد درآمد ملی از بخش خدمات و نرم افزار.
با این سخنان و وضعیت اقتصادی کنونی کشور، بدیهی است که افزایش مالیات برای افزایش درآمد دولت و پوشش کسری بودجه امکان پذیر نیست و چنین اقدامی تنها منجر به افزایش اعتراضات عمومی در جامعه خواهد شد. سطح در بخش تولیدی، حقیقت این است که اکثر بخشهای تولیدی ما به دلیل نبود فناوری روز بسیار گران هستند و بخشهای تولیدی مجبورند برای کاهش قیمت تمام شده و حفظ بازار، کیفیت محصول را مدام کاهش دهند. برای بررسی این موضوع بهتر است به بازار لوازم خانگی یا خودروی ایران مراجعه کنید، جایی که هم تولیدکننده ناراضی است و هم مصرف کننده ارزش واقعی محصولات این بخش را بسیار کمتر از قیمت عرضه شده در بازار می داند.
بهترین راه ممکن برای افزایش درآمد ارزی ایجاد بسترهای خدماتی مانند ایجاد و تولید نرم افزارهای کامپیوتری در شاخه های مختلف مدیریت، حسابداری و غیره، بازی ها و اپلیکیشن های مبتنی بر ویندوز و اندروید، صرافی های ارزهای دیجیتال و موارد مشابه است. است
از سوی دیگر، به دلیل وجود تحریم ها، حتی صادرات مربوط به بخش کشاورزی نیز به دلیل عدم توانایی در جمع آوری وجوه در محل فروش، در اختیار فروشنده یا تولیدکننده داخلی قرار نمی گرفت و یا مجبور به انجام مبادلات برای جمع آوری آن ها می شدند. وجوه اقدام به این امر کردند که علاوه بر غیرقانونی بودن این گونه انتقال وجه، بخش قابل توجهی از سود حاصل از فروش به جیب واسطه های معاملات می رود.
البته رفع کامل تحریم ها و بازگشت کشور به حالت عادی بیش از هر موضوع دیگری مهم است، اما فعلا برای رسیدن به این هدف بزرگ راه زیادی در پیش داریم و مشخص نیست تحریم ها تحمیل شده علیه اقتصاد ایران حذف خواهد شد یا خیر و در صورت مثبت بودن پاسخ به این سوال، باید پرسید که رفع این تحریم ها چقدر طول می کشد؟ در حال حاضر بهترین راه ممکن برای افزایش درآمدهای ارزی ایجاد بسترهای خدماتی مانند ساخت و تولید نرم افزارهای کامپیوتری در شاخه های مختلف مدیریت، حسابداری و …، بازی ها و اپلیکیشن های مبتنی بر ویندوز و اندروید، صرافی های ارزهای دیجیتال و … می باشد. مانند چیزها اما باید در نظر داشت که برای جذب سرمایه از این بخش، لازم است قوانین و مقررات لازم برای تسهیل مبادله ارزهای دیجیتال و سایر داراییهای دیجیتال و حمایت قانونی از آنها وضع شود. چرا که در شرایط فعلی امکان استفاده از تراکنش های بین المللی از طریق سامانه هایی مانند سوئیفت وجود ندارد و باید به دارایی های دیجیتال روی آورد.