افزونه پارسی دیت را نصب کنید Wednesday, 27 November , 2024
2

افشاگری تکان دهنده… | تجاوز به این سیاستمدار معروف…

  • کد خبر : 352051
افشاگری تکان دهنده… | تجاوز به این سیاستمدار معروف…

آزار جنسی رجوی در سازمان مشهود نبود. آزار جنسی مسعود تا همین اواخر در سازمان به شدت مخفی نگه داشته می شد. بت‌السلطانی، نسرین ابراهیمی و زهرا سادات میرباقری، اعضای سابق شورای رهبری مجاهدین، با افشاگری‌های شجاعانه خود درباره وضعیت بیماری جنسی مسعود رجوی و حرمسرای او که در شورای رهبری بود، حجاب را برداشتند […]

آزار جنسی رجوی در سازمان مشهود نبود.

آزار جنسی مسعود تا همین اواخر در سازمان به شدت مخفی نگه داشته می شد. بت‌السلطانی، نسرین ابراهیمی و زهرا سادات میرباقری، اعضای سابق شورای رهبری مجاهدین، با افشاگری‌های شجاعانه خود درباره وضعیت بیماری جنسی مسعود رجوی و حرمسرای او که در شورای رهبری بود، حجاب را برداشتند و وحشتناک‌ترین را افشا کردند. و نوع پیچیده استثمار و ستم علیه زنان در این کشور.

رجوی در رابطه با مسائل جنسی سعی کرد این حریم را در پایه و بدنه سازمان کاملاً حفظ کند و زن و مرد را از هم جدا کند و این را دقیقاً در سایه اعتمادی که اعضای فرقه به او داده بودند آسان کرد. او حرمسرا دارد و اعضای شورای رهبری در واقع زنان حرمسرای رجوی بودند. مریم رجوی مراسم ویژه ای برای ورود زنان جدید به حرمسرای مسعود برگزار کرد و طی مراسمی ویژه به نام رقص رهایی، چند زن که شایسته همسری مسعود بودند در لیست همسران رسمی مسعود قرار گرفتند.

خانم بطول سلطانی 43 ساله در سال 1365 از خارج از کشور به عراق آمد و دارای 20 سال سابقه همکاری و عضویت در سازمان مجاهدین بود و به صورت حرفه ای در عراق، انگلیس و فرانسه فعالیت می کرد و توانست به سطح سازمانی ارتقا یابد. شورای رهبری در روابط مجاهدین. پس از سقوط صدام از اشرف خارج شد و وارد اروپا شد. در سطح وسیعی، روابط فرقه ای مجاهدین و سوء استفاده جنسی وحشتناک مسعود رجوی را افشا کرد.

رقص رهایی با مسعود

بت‌السلطانی می‌گوید پس از زمستان 1376 در جلسه بزرگ شورای رهبری، مسعود و مریم رجوی در اردوگاه بدیع‌زادگان واقع در منطقه ابوبره بغداد به من و چند تن دیگر مقام شورای رهبری دادند. و چند روز بعد مریم رجوی با ما تماس گرفت و به ما گفت که شما بر نقطه کور این مرحله غلبه کرده اید. برو دستشویی و کاملا پاک باش، این مراسم حوض شورای رهبری و رقص رهایی با مسعود است. برای من این تاکید معنای خاصی داشت و تنش عجیبی وجودم را پر کرده بود. داشتم دیوونه می شدم، رقص چیه؟ زمان مقرر فرا رسید و من به همراه تعداد زیادی از اعضای شورای رهبری در قرارگاه بادی در مقام رهبری قرار گرفتم. دیدم کم نیستند کسانی که از شورای رهبری خبر داده اند. همه به انتظار نشستیم و یک نفر از دفتر مدیریت سازمان، قسمتی که کارهای اداری و خدماتی مسعود رجوی و مریم رجوی را انجام می دهد، آمد و یک بسته حاوی حوله و لوازم آرایش و آرایش به همه داد و گفت هرکسی که خود را تمیز می کند این کار را نمی کند، حالا او می تواند از فرصت استفاده کند و به دستشویی برود. با ما تماس گرفتند و وارد اتاقی به نام اتاق ایکس شدیم، این اتاق بسیار مرتب و تمیز و آراسته بود و کف آن با ملحفه های سفید بزرگ روی فرش چیده شده بود. کل اتاق نشیمن سفید بود، دو مبل سفید وسط گذاشته بودند. جلوی این دو مبل میزی بود که روی آن یک قرآن، یک آینه، یک شمع، یک جعبه طلایی و یک کیک بزرگ چند طبقه قرار داشت. سپس مریم و مسعود با لباس راحتی که خانواده ها معمولا در خانه می پوشند شوکه شدند. یعنی لباس نرم و گردنبند طلا و پیژامه آستین کوتاه بدون جوراب آورده بود. مریم موهایش را شانه کرده بود و روسری سرش نبود. مسعود روی مبل نشست. یکی از خانم ها از مریم رجوی پرسید: چرا نمی نشینی؟ مریم با لبخند گفت این برای تو و دیگر همسران مسعود است. از صحبت های مسعود کمی جا خوردم، بعد متوجه شدم که عده ای مثل مریم حجاب خود را برداشته اند.

من در آن زمان احساس نمی کردم که انگیزه مسعود رجوی از این روش های فرقه ای جنسی باشد. فکر می‌کنم در آن زمان دیگران نیز همین احساس را داشتند، اما درون من هاله‌ای از ابهام، ترس، شرم و پرسش وجود داشت. مریم رجوی گفت مراسم عقدش با مسعود است. در ادامه مسعود رجوی به قرائت آیاتی از قرآن پرداخت. در میان آنها فرمود: الحمدلله الرحمن الرحیم. و یک بار گفت لحول ولا قوه علی بالله و یک سوره طولانی دیگر خواندم و گفت این سوره احزاب است که مربوط به زنان امیرالمومنین است و بعد مریم گفت یکی یکی به این مبل بیایید . مسعود خطبه عقد می خواند و شما می گویید بله. وقتی همه ازدواج کردند یک برگه سفید A4 بین همه مردم پخش شد و یادم می آید مسعود می گفت تناقضاتت را هر چه هست به مریم بده. این کاغذ را سیاه کنید و درون و ذهن خود را طوری تمیز کنید که گویی این کاغذ اکنون سفید است. دوستت دارم، با هر تناقض جنسی، هر چه که نتوانستی بگویی و با آن مبارزه کردی. و همه شروع به نوشتن کردند. یک نفر بود که می گفت صفر صفر است و هر چه داشت نوشت و گفت. مسعود گفت محال است، مریم رجوی هم گفت که الان ازدواج کرده ای و همسر مسعود هستی و به هر حال بعد از ازدواج هر زنی باید حرفی برای گفتن به شوهرش داشته باشد. مسعود رجوی با آن زن و سایر زنانی که همین وضعیت را داشتند تماس گرفت و از نزدیک با آنها تلفنی صحبت کرد. در این مدت چند زن در شرایط سختی قرار گرفتند و گریه می کردند چون مشکلاتی بود که سال ها در دل خود نگه داشته بودند و آزارشان می داد و خلاصه همه با مسعود و مریم شروع به صحبت کردند. بعداً عده ای از دفتر همان افرادی که کار خدماتی و اداری مسعود و مریم رجوی را انجام می دهند میز را گرفتند و شیرینی پخش کردند و گفتند وسط را خالی کنید. با ژست شهرزادصدر آهنگ تند بیژن مرتضوی پخش شد و در مقابل چشمان متعجبم متوجه شدم خانم های بلندپایه هیات مدیره به وسط ملحفه های خالی نزدیک می شوند و لباس ها را در می آورند. مسعود می گوید: لباس شرک و جاهلیت را از تن درآور و این حوض توست که باید در آن غوطه ور شوی و در اینجا بی نظیر شوی تا در همه عرصه های دیگر نبرد و کار و مسئولیت، همچون کوهی استوار باشی.

در همین حین عده ای در دفتر هرکس را که لباس هایشان را درآوردند جمع کردند و در یک کیسه نایلونی گذاشتند و درب آن را بستند و با ماژیک روی آن نوشتند و بردند. مریم به همه گفت لباس نفاق و نفاق را درآورید و به مسعود نزدیک شوید و یکی شوید و من هم متوجه شدم که مریم و چند نفر دیگر از جمله گیتی گیوه چی و فائزه محبت کار و دیگران به دقت زیر نظر دارند و چند نفر از اعضای ارشد مشغول هستند. صحبت و ترغیب افرادی که برای درآوردن لباس مردد هستند و یکی دو نفر را از جلسه خارج کردند.

در همین حین جلسه توقف کوتاهی داشت و مریم سخنرانی کوتاهی کرد و گفت شما هنر نکرده اید. شما امضای ایدئولوژیک و آرمانی به مسعود داده بودید و در هر بخش یا فصل دوباره آن را می‌دهید، پس استنتاج رهایی برای شما چیست؟ این رقص رهایی توست باور نمیکردی مسعود شوهرت باشه. اگر سقف عقیدتی امضای رهبر عقیدتی، سقف این اتاق است، سقف ازدواج سقف این میز است. شما سوء تفاهم دارید. این به این دلیل است که برخی از شما به سختی می توانید لباس زیر خود را در بیاورید وگرنه خود را در این حوض غوطه ور می کردید. مریم ما را تشویق کرد که صحنه های بوسیدن و عشق ورزی مسعود با زن دیگری را تماشا کنیم. در پایان جلسه همه بسته دیگری از مسعود دریافت کردند و جلسه به پایان رسید. جلسه اول که 5 ساعت به طول انجامید ساعت 4 صبح تمام شد و همه به مقر خود برگشتیم. پس از آن، سلسله جلساتی را با خود مسعود و مریم رجوی آغاز کردند. این تعداد زنان به بردگی سازمان خلق مجاهدین خلق بود.

منابع:

سادات، سید محمد، فتاحی مریم (1401) عوامل جذب در سازمان مجاهدین خلق ایران (1957-1365)، مجله پژوهشی متین، شماره 64.

مطالب فوق برگرفته از: سید اسماعیلی، سید حجت (1392) خدا اشرف از ظهور تا سقوط، تهران، ناشر: مرکز اسناد انقلاب اسلامی

لینک کوتاه : https://iran360news.com/?p=352051

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.