بازار؛ گروه بین المللی: تنش های اخیر بین ایران و اسرائیل عربستان سعودی را در وضعیت نامشخصی قرار داده است. علیرغم رقابت طولانی مدت ریاض با تهران؛ توافق اخیر با ایران، تشدید تنش های منطقه ای و منافع داخلی خود عربستان سعودی، رهبران این کشور را بر آن داشت تا لحن محتاطانه ای اتخاذ کنند. عربستان سعودی این بار پاسخ خود به اقدامات اسرائیل علیه ایران را در قالب حقوقی و نه سیاسی آماده کرده است. ریاض ترور اسماعیل هنیه رهبر حماس در تهران را محکوم کرد و آن را “نقض آشکار” حاکمیت ایران خواند. علاوه بر این، قبل و در حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق در اول آوریل، ریاض به سرعت حمله اسرائیل را محکوم کرد و نسبت به “خطرات جنگ و عواقب ناگوار آن” هشدار داد.
با وجود تنشهای تاریخی عربستان سعودی با ایران، این کشور تلاشهای دیپلماتیک برای جلوگیری از تشدید فاجعهبار انجام داده است. فیصل بن فرحان، وزیر امور خارجه عربستان سعودی در خط مقدم ارتباط با همه طرف های درگیر بوده و از “خود داری” حمایت کرده و تاکید کرده است که “ما به درگیری های بیشتری در منطقه خود نیاز نداریم.” کشور پر انرژی خلیج فارس که هنوز پس از قیام های بهار عربی و وضعیت وخیم غزه در حال بهبود است، اکنون با یک فاجعه بزرگ روبرو است.
عربستان سعودی برای جنگ منطقه ای آماده نیست
به گزارش «سیاست امروز»؛ عربستان سعودی که زمانی مشتاق رویارویی با ایران بود و ملک عبدالله مشتاقانه خواستار حمله آمریکا به ایران قبل از دستیابی به توانمندی های هسته ای بود، اکنون با وضعیت بسیار پیچیده تری مواجه است و نفوذ ایران در منطقه در حال افزایش است. مشکل سردرگمی عربستان بر این پیچیدگی می افزاید. وقتی واشنگتن با تهران به توافق می رسد، سعودی ها احساس می کنند که توسط ایالات متحده رها شده اند. با این حال، آنها نگران عواقب جنگ ایالات متحده یا اسرائیل علیه ایران هستند که احتمالاً بیشترین هزینه را خواهند پرداخت.
عربستان سعودی که زمانی مشتاق رویارویی با ایران بود و ملک عبدالله مشتاقانه خواستار حمله آمریکا به ایران قبل از دستیابی به توانمندی های هسته ای بود، اکنون با وضعیت بسیار پیچیده تری مواجه است و نفوذ ایران در منطقه در حال افزایش است.
امروز سعودی ها اصلاحات اقتصادی و تنوع بخشی را بر اساس چشم انداز 2030 ترویج می کنند و از این حیث تغییرات راهبردی مانند همکاری با چین، خروج از جنگ یمن، حفظ صلح با ایران و اولویت دادن به اصلاحات داخلی در درگیری های خارجی مانند جنگ را در دستور کار خود قرار داده اند. بین روسیه و اوکراین و ائتلاف اخیر به رهبری آمریکا در دریای سرخ.
برای سعودیها، جنگ با ایران (اسرائیل یا هر کشور دیگری) یک سناریوی بدون برد است. زیرا در حیاط خلوت آنها جنگ است و اعراب بیشترین آسیب را از این ویرانی خواهند دید. در واقع سرزمین های عربی میدان جنگ خواهند بود زیرا اسرائیل و ایران مرز مشترکی ندارند. چنین جنگی دیدگاه محمد بن سلمان ولیعهد را در مورد خاورمیانه مرفه و یکپارچه درهم می شکند، دیدگاهی که او زمانی به «اروپا جدید» تشبیه می کرد. در عوض، این منطقه میتواند به اروپای پس از جنگ جهانی دوم تبدیل شود که دهها سال عقبتر است.
عربستان سعودی به عنوان یک بازیگر کلیدی در بازار جهانی نفت، به خوبی از پیامدهای اقتصادی هرگونه اختلال در عرضه نفت در صورت وقوع جنگ منطقه ای آگاه است. علاوه بر این، نزدیکی عربستان به مناطق درگیری و حضور گروههای طرفدار ایران در عراق و یمن، امنیت ریاض را تهدید میکند.
حتی قبل از اینکه به چنین نبردی فکر کنند، سعودی ها به تضمین های امنیتی آهنین از طرف متحدان غربی خود نیاز دارند، همانطور که اسرائیل باید بازدارندگی را تضمین کند. این نگرانی بر اهمیت پیشنهاد 2020 دونالد ترامپ برای ناتو در خاورمیانه، به ویژه پیشنهاد ائتلاف عربستان سعودی، اسرائیل و دیگر کشورهای عربی تاکید می کند.
ایالات متحده چارچوبی را برای همکاری دفاعی منطقه ای بر اساس توافق ابراهیم پیش بینی کرد که روابط بین اسرائیل و چندین کشور عربی را عادی می کرد. این شامل انتقال منطقه مسئولیت عملیاتی اسرائیل از فرماندهی اروپایی ایالات متحده (EUCOM) به فرماندهی مرکزی ایالات متحده (CENTCOM) و دفاع یکپارچه هوایی و موشکی (IAMD) بود. به نظر می رسد که این بینش به شکلی شکننده و پنهان شکل گرفته است.
گزارشهای رسانههایی مانند وال استریت ژورنال حاکی از آن است که عربستان سعودی در رهگیری موشکها و پهپادهای ایرانی دست داشته است، اگرچه این موضوع توسط اسرائیل تأیید و توسط دولتهای عربی از جمله ریاض تکذیب شده است. برخلاف مقامات عرب، یوآو گالانت، وزیر دفاع اسرائیل آشکارا آن را “فرصتی برای ایجاد یک اتحاد استراتژیک علیه ایران” می دانست.
علاوه بر این، رابطه بایدن با بن سلمان شرایط را پیچیده کرده و تضمین های امنیتی را متزلزل کرده است. حملات موشکی و پهپادی انصارالله به تاسیسات کلیدی انرژی عربستان سعودی در سالهای 2019 و 2021 نقطه عطفی بود که عدم تعهد آمریکا را آشکار کرد.
اخیراً عربستان سعودی گامی در جهت حل مناقشه با ایران، گامی در جهت عادی سازی با اسرائیل و گامی دیگر به سوی پیمان امنیتی با آمریکا در آستانه انتخابات ریاست جمهوری نوامبر برداشته است. اما شروع جنگ بین حماس و اسرائیل پیشرفت در این جبهه ها را متوقف کرده است. یک دلیل این است که عربستان سعودی الزامات اخلاقی را با ملاحظات استراتژیک متعادل می کند.
عربستان سعودی که به طور سنتی حامی آرمان فلسطین بوده است، از نظر اخلاقی غیرقابل قبول است که با دولت اسرائیل که سرزمین های فلسطینی را اشغال کرده و اخیراً 33000 نفر را در غزه کشته است، متحد شود. اما با وجود همکاری محتاطانه با اسرائیل، عربستان سعودی رسما در دوراهی «مرغ یا تخم مرغ» گرفتار شده است. آیا حل مشکل فلسطین باید قبل از عادی سازی روابط با اسرائیل باشد یا برعکس؟
بی طرفی ناپایدار
در یک چشمانداز منطقهای چندقطبی که ایران و اسرائیل درگیر یک جنگ طولانیمدت هستند، عربستان سعودی مطمئناً یک مزیت استراتژیک در توازن قدرت منطقهای به دست خواهد آورد. گفتنی است دشمنی اعراب و اسرائیل از اختلاف آنها با ایران قدیمیتر است و از سال 1948 تاکنون حل نشده است. سعودیها احتمالاً خود را به دلیل ایجاد توافق صلح با ایران و عدم عادیسازی رسمی با اسرائیل خوششانس میدانند. ، زیرا در صورت وقوع جنگ یک حائل استراتژیک ایجاد می کند. این موضع ممکن است به آنها اجازه دهد که بی طرفی خود را حفظ کنند، مایل به میانجیگری باشند یا حداقل در صورت لزوم پیامی به ایران ارسال کنند.
لازم به ذکر است که ریاض میزبان برخی از دارایی های تجاری و دفاعی آمریکا در خاک خود است که نیازمند همکاری منظم با ایالات متحده به ویژه در موارد احتمالی مانند جنگ اسرائیل با ایران است.
عربستان سعودی در راستای استقلال سیاست خارجی خود بی طرفی را یکی از ابزارهای استراتژیک خود قرار داده است. این به ریاض اجازه می دهد تا از درگیر شدن در رقابت های آمریکایی مانند جنگ روسیه و اوکراین و تشدید تنش ها بین ایران و اسرائیل اجتناب کند. این جدایی در راستای منافع سیاسی و اقتصادی عربستان سعودی است.
در واقع، هرگونه تلاش عربستان سعودی برای بی طرف ماندن در جنگ احتمالی بین اسرائیل و ایران، اقدامی متعادل کننده است. لازم به ذکر است که ریاض میزبان برخی از دارایی های تجاری و دفاعی آمریکا در خاک خود است که نیازمند همکاری منظم با ایالات متحده به ویژه در موارد احتمالی مانند جنگ اسرائیل با ایران است. اما این همکاری هزینه دارد. رهبران ایران بارها تهدید کرده اند که در برابر هرگونه تجاوز ایالات متحده به مقابله به مثل خواهند پرداخت. چنین اقدامی آشتی شکننده سالها با ایران را که بسیاری امیدوار بودند سرانجام دههها خصومت را کاهش دهد، به خطر میاندازد. ریاض همچنین از گسترش درگیری و شعله ور شدن مجدد جنگ با انصارالله مورد حمایت ایران بیم دارد.
وارد دعوا شدن؟
جنگ ایران و اسرائیل بسیار شبیه جنگ ایران و عراق در دهه 1980 خواهد بود و یادآور این است که تاریخ اغلب تکرار می شود. علی رغم موضع اولیه بی طرفی عربستان سعودی، مخالفت ایدئولوژیک با ایران در نهایت به حمایت غیرمستقیم ریاض از عراق منجر شد. چنین سیاستی امروز به همان اندازه شکننده است. انکار حریم هوایی و قلمرو برای عملیات آمریکا علیه ایران ممکن است به روابط عربستان سعودی با واشنگتن آسیب برساند. سعودیها میترسند که به عنوان بزغاله برای ایالات متحده دیده شوند، اما در بدترین حالت ممکن است آنها را تحت فشار قرار دهند تا اجازه حملات آمریکا از قلمروشان را بدهند. در هر صورت مداخله آمریکا به ناچار عربستان را وارد جنگ با ایران خواهد کرد.