به گزارش خبرآنلاین، نارضایتی جویندگان خودرو (از قیمت کارخانه) به این دلیل است که می پرسند چرا فردی موفق شده خودرویی را در طرح فروش خودروسازان قرار دهد اما به آن موفقیت دست پیدا نکرده اند؟ به طور کلی پاسخ این سوال در بین شهروندان این است که خودروها را به افراد خاص و به اصطلاح خودی می دهند و به همین دلیل دیگران بدون کلاه می مانند.
روزنامه دنیای اختاز نوشت: قبل از اعمال سامانه قرعه کشی، روش فروش خودروسازان به این صورت بود که بلافاصله پس از تکمیل ظرفیت، سایت فروش بسته می شد. مثلا فلان خودروساز اعلام کرد فردا ساعت 10 صبح سایت فروش خود را باز می کند و فردا که سایت باز می شود ظرف چند دقیقه ظرفیتش پر می شود و به همین دلیل بسته می شود. در واقع سایت فروش در یک چشم به هم زدن بسته شد و متقاضیان همیشه اعتراض داشتند که چرا فرصت ثبت نام به آنها داده نمی شود.
سپس قرعه کشی مطرح شد و این سیاستمدار به مشتریان اطمینان داد که توزیع خودرو بدون رانت و سفارش و برتری اینترنت منصفانه و کاملاً بر اساس اقبال مردم خواهد بود. تفاوت روش قرعه کشی با مدل قبلی فروش خودرو در این است که مانند گذشته، پس از تکمیل ظرفیت، مراکز فروش خودروسازان تعطیل نمی شوند. این مدل که قبلاً به صورت سامانه یکپارچه تخصیص خودرو بود، اما اکنون خارج از سامانه و از طریق سایت خودروسازان پیادهسازی میشود، شامل مدت زمان مشخصی برای ثبتنام میشود و در نتیجه متقاضیان بدون تردید و معمولاً بدون تردید ثبت نام میکنند. یکی عقب مانده است البته تفاوت زیادی بین این روش با روش قبلی وجود دارد و آن الزام مسدود کردن مبلغی در حساب های پروکسی برای شرکت در طرح های فروش است.
در واقع سیاست گذار شرط بلوکه شدن پول را در نظر می گیرد تا حجم تقاضا زیاد نشود. با وجود اجرای سیستم قرعه کشی از چند سال پیش تا کنون، بسیاری از متقاضیان خودرو که نامشان انتخاب نشده است همچنان معترض هستند. در واقع این سوال پیش می آید که چرا شخصی در قرعه کشی برنده شد و او برنده نشد؟ اتفاقا امروز طرح فروش خودروهای ایرانی در قرعه کشی و نتایج آن اعلام می شود و احتمالا برای بسیاری از ثبت نام کنندگان این سوال و ابهام وجود دارد که چرا نام آنها در بین برندگان قرعه کشی نیست.
برای پاسخ به این ابهام متقاضیان باید مدل فعلی و مدل قبلی فروش خودرو را به تفکیک در نظر بگیریم. در مدل قبلی، چون خودروسازان فروش صفر تا صد را مدیریت می کردند، تفاوت وجود داشت. امکان تخلف در طرح های فروش. به عنوان مثال گاهی گفته می شد برخی از ثبت نام ها توسط نمایندگان داخلی خودروسازان انجام می شود و این یکی از دلایل بسته شدن سریع سایت فروش آنها بود. اتفاقاً در پی این تخلفات بود که سازمان بازرسی کل کشور به نوعی در شرکت های خودروسازی مستقر شد تا از تخلف جلوگیری کند. بنابراین این احتمال منتفی نیست که در آن مدت تعدادی از متقاضیان به شکل غیرعادی موفق به ثبت نام شده و به همین تعداد متقاضی عادی بدون کلاه مانده باشند. اما آیا بعد از اجرای سیستم قرعه کشی و حساسیت نهادهای نظارتی بر فروش خودروسازان، این تخلفات باعث می شود خودروها به دست بسیاری از متقاضیان عادی نرسد؟ به نظر می رسد پاسخ به این سوال منفی است یا حداقل تخلفات به جسارت قبلی نیست و عوامل دیگری نیز در نرسیدن خودرو به بسیاری از مشتریان ثابت تاثیرگذار است.
منبع تغذیه 70 درصد خودروها
اولین عاملی که نسبت متقاضیان عادی طرح های فروش خودروسازان را کاهش داده است، قوانین سیاست گذاری چه در دولت و چه در شورای اسلامی است.
این در حالی است که قانونی که 50 درصد ظرفیت فروش خودروسازان را به مادران دارای دو فرزند – در قالب قانون حمایت خانواده و جوانان اختصاص می دهد – بیشترین تأثیر را در کاهش دسترسی متقاضیان به آموزش عادی خودرو به قیمت کارخانه دارد. بر اساس این قانون، خودروسازان باید در تمامی طرح های فروش خود، نیمی از ظرفیت محصولات عرضه شده را به مادران دارای دو فرزند یا چند فرزند (که فرزند دوم آنها پس از ابلاغ قانون مربوطه در 19 آبان 1400 متولد شده است) اختصاص دهند. با این حساب، عملاً طرح فروش هر خودروسازی (با هر ظرفیتی و توسط هر خودروسازی) از ابتدا تکلیف نیمی از خودروها را مشخص کرده و به نوعی جلوی «مادرها» را گرفته است. در این طرح اخیر فروش خودرو، حدود 58 هزار دستگاه از 115 هزار خودروی ارائه شده برای «مادر» به عنوان متقاضی خودروهای به اصطلاح خاص و «غیر متعارف» در نظر گرفته شده است. ممکن است متقاضیان بپرسند: چرا خودروسازان نیمی از فروش خود را به «مادرها» اختصاص می دهند؟ پاسخ این است که آنها طبق قانون موظف به این کار هستند و چاره ای ندارند. برای یک شرکت خودروسازی که محصولاتش به صورت ثابت سفارش داده می شود، مهم نیست مشتری چه کسی باشد، اما قانون می گوید نیمی از ظرفیت فروش باید به «مادرها» اختصاص یابد.
اتفاقا انتقادات زیادی به این قانون شده و خیلی ها معتقدند که سیاستمدار نباید برای تشویق بچه ها به بازار خودرو می رفت. نکته دیگر این است که بسیاری از این خودروها عملاً از دسترس «مادرها» دور هستند و بسیاری که عمدتاً دلال هستند، با کرایه کارت ملی و پرداخت پول، صاحب خودرو به قیمت کارخانه می شوند.
اگر قیمت سفارشی نبود
در کنار این موارد، البته عوامل دیگری نیز وجود دارد که باعث کاهش دسترسی متقاضیان عادی به خودرو با قیمت کارخانه می شود که البته با عوامل دیگر همپوشانی دارد. اصلی ترین آن که عامل اجاره در بازار خودرو و وجود تقاضای کاذب است، قیمت سفارش است که باعث شده تا خودروها با فاصله زیادی از یکدیگر به فروش برسند. اصلاً، اگر قیمت های اجباری و این رانت هنگفت وجود نداشت، دلیلی برای اختصاص سهمیه به عرب های محلی غیر «عادی» وجود نداشت. بنابراین به نظر می رسد با حذف این اجاره، تقاضای کاذب از بازار خودرو رخت بربندد و هر آنچه خودروسازان عرضه می کنند به دست مصرف کنندگان (واقعی) برسد.