اطلاع رسانی کند مبانی اندیشه و فرهنگ تبلیغیتوجه عیسی مسیح در درجه اول بر بیماران و درمانده ها متمرکز بود. پیامبر اسلام نیز در زمان خود مقام زن را بالا برد. اما امروزه شاهدیم که برخی از روحانیون مسلمان رانندگی زنان را ممنوع کرده و یا ختنه دختران جوان را به دین نسبت داده اند.
کشیش سابق برایان دی. مک لارن در کتاب جدید و تأثیرگذار خود، مهاجرت معنوی بزرگ، می نویسد: «مذاهب ما اغلب با آنچه بنیانگذاران آنها به دنبال آن بودند، در تضاد هستند. آنها تناقض هستند.
بنیانگذاران اغلب ایده آلیست های بلندپرواز و پرشوری هستند که آموزه های اخلاقی آنها الهام بخش دیگران است. اما گاهی آموزه های او به مجموعه ای از مقررات خشک تبدیل می شود که با قدرت و ثروت ارتباط دارد. در مسیحیت نیز دقیقاً همینطور بوده است. زیرا خود مسیح فردی رادیکال و مخل بود که سیستم موجود را به چالش می کشید. اکنون مسیحیت آنقدر در دنیا موفق شده که به یک سیستم تبدیل شده است.
عیسی مسیح را گروگان گرفتند
مک لارن می نویسد: جای تعجب نیست که ما مسیحیان امروز هر روز سر خود را تکان می دهیم و می پرسیم که چه بر سر مسیحیت آمده است؟ این احساس را داریم که تندروها بنیانگذار دین ما را ربوده اند و او را به گروگان گرفته اند و او را مجبور می کنند در مقابل دوربین چیزهایی بگوید که باور ندارد و علی رغم میل باطنی او را مجبور می کنند که با فقرا و فقرا بجنگد. با محیط زیست، با روشنفکران و با مهاجران و علوم تجربی، یقیناً این عیسی مسیح نیست که ما در انجیل می یابیم.
امروزه دنیای غرب سکولارتر شده و بر تعداد افرادی که دیگر به وجود خدا اعتقاد ندارند یا علیرغم تمایلات معنوی خود از دین خاصی پیروی نمی کنند، افزایش یافته است. تقریباً یک چهارم آمریکایی ها امروز اینگونه هستند. این نسبت به سرعت در حال افزایش است. علاقه مردم به اصول و معارف دینی نیز کاهش یافته است.
سواد دینی مردم پایین است.
استفان پروترو در کتاب «سواد دینی» می نویسد: «ایالات متحده یکی از مذهبی ترین کشورهای جهان است، در حالی که مردم آن فاقد سواد دینی هستند. فقط نیمی از مسیحیان آمریکایی نام چهار انجیل را می دانند. فقط 41 درصد از آنها یعقوب را می شناسند. کمتر از نیمی از کاتولیک های آمریکایی آموزش کاتولیک در مورد “عشای ربانی” را درک می کنند. با این حال، اگر آمریکایی ها به شدت در مورد آموزه های مسیحی اطلاعات نادرست دارند، شاید چاره این باشد که کمتر در مورد دکترین و بیشتر در مورد اعمال نگران باشند.
مک لارن در کتاب “مهاجرت بزرگ معنوی” می نویسد: “چه می شود اگر مسیحیان دوباره دین خود را می شناختند و می فهمیدند که این دین یک سیستم اعتقادی پیچیده و دشوار نیست؟ بلکه روشی برای زندگی عادلانه و سخاوتمندانه است که ریشه در آن دارد. آیا مسیحیان می توانند از تعریف دین خود به عنوان مجموعه ای از اعتقادات دست بردارند و آن را از قوانین خشک مذهبی گرفته تا بینش اخلاقی بیان کنند؟ بنیانگذار این یک مبارزه بزرگ خواهد بود، اما غیرممکن نیست.
کناره گیری مردم از دین.
مک لارن می گوید: «من در یک محیط مسیحی بسیار محافظه کار بزرگ شدم. همیشه به ما هشدار می دادند که پیام اصلی دین را تحریف نکنید. با این حال، ما اغلب چیزهایی را که تغییر کرده اند نادیده می گیریم. حتی زمانی مسیحیت سوزاندن جادوگران و کشتار بدعت گذاران را تایید کرد. خدا را شکر که تکامل یافته است!
با مدرن شدن جامعه و اعتقاد مردم به تولد مسیح از مریم باکره یا مسئله رستاخیز، یکی از واکنش های مردم کناره گیری از دین بوده است. با این حال، میل عمیقی برای ارتباطات معنوی نیز وجود داشته است. مک لارن هشدار می دهد که ما باید کمتر نگران این باشیم که آیا معجزات کتاب مقدس واقعاً اتفاق افتاده یا نه، بلکه باید بیشتر در مورد معنی و اهمیت آنها نگران باشیم.
البته این فقط مسیحیت نیست که درگیر این مسائل است. خاخام ریک جیکوبز، رئیس اتحادیه یهودیان اصلاحات، می گوید که مردم دوست دارند سنت های مذهبی مأموریت برقراری عدالت اجتماعی به آنها آموزش داده شود. او می گوید: «من فکر می کنم ما باید همین مسیر را طی کنیم. مردم شاهد هستند که انجام شعائر بیرونی دین به دغدغه اصلی جامعه دینی تبدیل شده است و جامعه دینی نیز فاقد شهامت و تعهد برای تبدیل جهان به مکانی پر از عدل و محبت است.
آمریکایی های مذهبی هنوز از آمریکایی های سکولار بیشتر هستند
اگر در برخی از مراسم مذهبی کمتر به فخرفروشی به فضایل شخصی یا انگشت نشان دادن به گناه دیگران توجه شود و به رفع نیازهای اطرافیان توجه بیشتری شود، دنیا جای بهتری می شود. مطمئناً عیسی مسیح نیز این کار را می ستاید. من یک مسیحی خیلی مذهبی هم نیستم. اما من واقعاً معتقدم که ایمان دینی یکی از مهمترین قدرت هاست و اقدام افراد مذهبی که کلیسا پیدا کردند یا به افراد بی خانمان پناه دادند واقعاً من را تحت تأثیر قرار می دهد.
شاید امروز معترضان مرتد به ناعادلانه تیترها را به دست می آورند و نگرش مردم را نسبت به دین به میل خود تغییر می دهند. اما این تمام ماجرا نیست. فراموش نکنید که آمریکایی های مذهبی بیشتر از آمریکایی های سکولار به مؤسسات خیریه کمک می کنند.
نه مقررات خشک مذهبی، نه اصول و آموزه های دینی، نه آیین های قدیمی و نه حتی ساختن کلیساها، معابد و مساجد هیچ تأثیری بر من ندارند. در عوض، یک پزشک مبلغ کاتولیک در سودان که قربانیان بمب گذاری را مداوا می کند، یک پزشک مسیحی که از مردم روستایی آنگولا مراقبت می کند، یا یک کشیش یهودی که برای حقوق فلسطینیان مبارزه می کند، کسانی هستند که آنها مملو از حس مقدس و احترام هستند. آنها شگفت زده می شوند. این دین است.
/ منبع: خبرگزاری ادیان آنلاین