به گزارش رکنا، مردم اسفندق ناراحت و عصبانی هستند.
آنها می گویند اگر جاده درست بود، اگر مسئولان معدن سرگز خدمات حمل و نقل به معدنچیان ارائه می کردند، شاهد ازدحام بیش از حد همشهریان خود نبودند.
روز گذشته مراسم تشییع 5 سرنشین پراید برگزار شد که از 5 سرنشین آن، دو برادر از خانواده ابراهیمی، دو برادر از خانواده حیدری و یک راننده در این حادثه جان خود را از دست دادند.
با همسر یکی از متوفی ها در حالی که در مراسم ختم همسرش شرکت می کند صحبت می کنیم. او با صدای خشن به جام جم می گوید: شوهرم یک سال و نیم پیش در معدن کار می کرد و برادرم هم در همان معدن کار می کرد.
همیشه با غرور ما و چند نفر از همراهانش به معدن می رفت و به دلیل شیفت های مختلف، گاهی تعداد همراهانش کم و زیاد می شد. روز حادثه بقیه باید با خودروی حیدریس خراب شده به معدن بروند و با پراید شوهرم به معدن رفتند.
آن روز دو برادر حیدری و دو برادر ابراهیمی به همراه همسرم در پراید بودند. ساعت شش صبح پنج معدنچی رفتند. یک دستگاه پژو 405 با دو سرنشین جوان در جاده جیرفت به اسفند سروکله پیدا شد و همزمان یک دستگاه تریلر حامل آب به معدن نیز در حال حرکت بود.
همسر دلسوخته ادامه می دهد: به گفته شاهدان گویا سرنشینان پژو 405 در مجموع روحیه خوبی نداشتند.
همسرم که متوجه وضعیت غیرعادی شده بود با رعایت نکات ایمنی از جاده و سرنشینان پژو دور شد اما سرنشینان پژو به پراید همسرم نزدیک شدند و حادثه رخ داد.
ناحیه سر هیچ یک از سرنشینان خودروی شوهرم آسیبی ندید اما به دلیل شدت فشار همه آنها دچار خونریزی داخلی شدند. نه من و نه برادرم از ماجرا خبر نداشتیم.
طبق معمول ساعت شش و نیم صبح منتظر تماس همسرم بودم که به سلامت به معدن رسیده است. از آنجایی که من بعد از سه سال باردار شدم، او نگران من بود.
حدود ساعت 7 صبح با او تماس گرفتم اما در دسترس نبود. بهش پیام دادم ولی جواب نداد
من نگران بودم. ساعت 7 صبح همکاران برادرم با او تماس گرفتند و گفتند تصادفی رخ داده است.
گفتم آن روز تنها ماشینی که به معدن رفت ماشین شوهرم و همراهانش بود. بعد دیدم خبر تصادف در همه کانال ها و گروه ها منتشر شد. دو تن از اعضای فوت شده خانواده ابراهیمی از بستگان ما هستند. این خانواده دارای 3 فرزند بودند که دو فرزند در روز حادثه به نام های امیرحسین و سلمان ابراهیمی فوت کردند و چند سال پیش برادر دیگری نیز در همین جاده جان باخت. و اکنون این خانواده 3 فرزند دارد. با هم دیده شده است.
دو برادر حیدری که در ماشین شوهرم جان باختند با زن و بچه شان در دولت آباد زندگی می کردند.
زن جوانی در 5 ماهگی شوهر 33 ساله خود را از دست داد: مرگ پدرم را دیدم حالا شوهرم و حالا پسرم قبل از تولدش مرگ پدرش را دید.
مسئولان معدن هر آنچه که می توانستند در اختیار معدنچیان و خانواده هایشان قرار دادند. تنها مشکل عمده معدنچیان نبود خدمات حمل و نقل کافی است.
لیلا حسین زاده