بازار؛ گروه بین الملل: این یک واقعیت کاملاً شناخته شده است که از سال 1945 ساختارهای حاکمیت اقتصادی به گونه ای طراحی شدند که جهت گیری آنها به سمت غرب باشد. معرفی سیستم برتون وودز در سال 1944 برای تامین منافع غرب و ایالات متحده طراحی شد. به عنوان مثال، در زمان های اخیر، صندوق بین المللی پول و بانک جهانی ساختارهای حاکمیت اقتصادی غرب را تقویت کرده اند، زیرا ساختار اقتصادی هژمونیک مستقیماً با ساختار سیاسی هژمونیک مرتبط است.
اما در دهه های اخیر ساختارهای اقتصادی موجود با چالش های متعددی مواجه بوده است که باید به آنها اشاره کرد. ظهور چین جدیدترین و مرگبارترین چالش برای ساختار اقتصادی موجود است. در حالی که ایجاد سازمان همکاری شانگهای و بانک سرمایه گذاری زیرساخت آسیایی به عنوان جایگزینی برای صندوق بین المللی پول برای کشورهای در حال توسعه و جهان سوم در نظر گرفته می شد، درگیری زیر بین پکن و واشنگتن به وجود آمد.
به طور مشابه، ظهور هند در کنار چین در منطقه آسیا به عنوان رقبای سلطه گر آینده، با حمایت منابع و نیروی انسانی، قطعاً می تواند ساختارهای حاکمیت اقتصادی موجود را به چالش بکشد. ظهور دهلی و پکن از نظر اهمیت اقتصادی و ژئواستراتژیک، «اروپامحوری» را در همه جنبهها، اعم از اقتصاد، قدرت یا ظرفیت تصمیمگیری، به چالش کشیده است.
علاوه بر این، ظهور اروپای شرقی همراه با منطقه آسیای مرکزی پتانسیل بسیار زیادی برای به چالش کشیدن این ساختارهای حکومتی دارد. روسیه قدرت بزرگی بوده است که در صورت همکاری با پکن، پکن با حمایت مسکو می تواند ساختارهای حاکمیت اقتصادی را به چالش بکشد و ساختارهای موجود را نیز جایگزین کند.
تأثیر قرن آسیایی بر حاکمیت اقتصاد جهانی
به طور کلی، ظهور قرن آسیایی تأثیر قابل توجهی بر حاکمیت اقتصاد جهانی داشته است. این امر در نفوذ فزاینده کشورهای آسیایی در تجارت و سرمایه گذاری بین المللی، ظهور سازمان های اقتصادی منطقه ای جدید و آگاهی روزافزون از اهمیت ادغام منطقه ای دیده شده است. اول، ظهور قرن آسیایی منجر به افزایش نفوذ کشورهای آسیایی در تجارت و سرمایه گذاری بین المللی شده است.
همانطور که اقتصادهای آسیایی به طور فزاینده ای یکپارچه و باز شده اند، منافع آنها در بازارهای بین المللی نیز افزایش یافته است. این امر منجر به افزایش تعداد کشورهای آسیایی درگیر در سازمان تجارت جهانی و سایر قراردادهای تجاری و سرمایه گذاری بین المللی شده است. به عنوان مثال، چین و هند به بازیگران مهم سازمان تجارت جهانی تبدیل شده اند، در حالی که کشورهای دیگری مانند کره جنوبی، ویتنام و اندونزی نیز در تجارت بین المللی فعال تر شده اند.
ظهور قرن آسیایی منجر به ظهور سازمان های اقتصادی منطقه ای جدید مانند انجمن کشورهای جنوب شرق آسیا (آسه آن) و سازمان همکاری شانگهای شده است.
دوم، ظهور یک قرن آسیایی همچنین به ظهور سازمان های اقتصادی منطقه ای جدید منجر شده است. نمونههایی از این موارد عبارتند از: انجمن کشورهای جنوب شرقی آسیا (ASEAN) و سازمان همکاری شانگهای. این سازمان ها امکان افزایش یکپارچگی اقتصادی در آسیا و همچنین افزایش همکاری بین کشورهای آسیایی و سایر نقاط جهان را فراهم کرده اند.
سوم، ظهور یک قرن آسیایی همچنین به شناخت بیشتر اهمیت ادغام منطقه ای منجر شده است. این را ایجاد مجمع همکاری اقتصادی آسیا و اقیانوسیه نشان می دهد که به تسهیل روابط اقتصادی بین کشورهای آسیایی کمک کرده است. علاوه بر این، ایجاد توافقنامه مشارکت اقتصادی جامع منطقه ای به ادغام بیشتر اقتصاد کشورهای آسیایی کمک کرده است.
پیامدهای احتمالی برای اقتصاد جهانی پس از جنگ اوکراین
حمله روسیه به اوکراین تأثیر قابل توجهی بر اقتصاد جهان داشته است. از آنجایی که جنگ بین دو کشور بزرگ کشاورزی اثرات منفی اجتماعی-اقتصادی متعددی دارد که اکنون در سراسر جهان احساس می شود، بحران غذا و انرژی وضعیت کشورها را به ویژه در خاورمیانه، شمال آفریقا و اروپا وخیم تر خواهد کرد. در اوایل فوریه و مارس، الحاق کریمه به روسیه، اروپا را در یکی از مرگبارترین بحران های پس از جنگ سرد فرو برد.
از آنجایی که تامین کننده اصلی گاز اروپا روسیه است، در سال 2019 34 درصد گاز مورد نیاز اتحادیه اروپا به اضافه بریتانیا را تامین کرده است. این محموله ها ممکن است در نتیجه جنگ بین روسیه و اوکراین که تامین انرژی اروپا را تهدید می کند، متوقف شود. در نتیجه جنگ روسیه و اوکراین، تحریمهای بینالمللی مختلفی علیه روسیه وضع شده است تا روسیه را متقاعد کند که این موضوع را کاهش دهد. عمدتاً با ایجاد اختلال در زنجیره تامین جهانی.
جنگ روسیه و اوکراین فاجعه انسانی وحشتناکی را ایجاد کرده و ثبات روابط ژئوپلیتیکی را به خطر انداخته است.
جنگ روسیه و اوکراین فاجعه انسانی وحشتناکی را ایجاد کرده و ثبات روابط ژئوپلیتیکی را به خطر انداخته است. علاوه بر این، این نبرد باعث تشدید ترس از کندی قابل توجه در اقتصاد جهانی، افزایش تورم و بدهی و افزایش فقر شده است. تأثیر اقتصادی خشونت در کانالهای مختلف در سراسر جهان، از جمله بازارهای مالی و کالا، تجارت و ارتباطات، مهاجرت و زنجیره تأمین منعکس شده است. در روز حمله روسیه، شاخص سهام جهانی سقوط کرد، در حالی که شاخص مدیران خرید تولیدی منطقه یورو نیز در همان ماه به شدت کاهش یافت.
علاوه بر این، شاخص قیمت مصرف کننده برای حمل و نقل در ماه حمله به دلیل کمبود منابع سوخت و انرژی افزایش یافت که منجر به افزایش قیمت بنزین برای حمل و نقل در سراسر منطقه یورو شد. علاوه بر این، اوکراین از این تهاجم بدتر از روسیه و بقیه اروپا ضربه خورد. این بحران محیط زیست را نیز تحت تاثیر قرار داده است، جنگ بر اکوسیستم، آب، خاک و زمین های کشاورزی نیز تاثیر گذاشته است.
علاوه بر این، این بحران منجر به تورم جهانی، کاهش مصرف خانوارها به دلیل افزایش قیمت ها (نفت، گاز، گندم و مواد معدنی)، اختلال در زنجیره تامین، غیرقابل پیش بینی بودن، موانع رشد اقتصادی، کاهش سرمایه گذاری و نوسانات بازار سهام در سطح جهانی و به ویژه خواهد شد. بنابراین بسیار مهم است که تصمیم گیرندگان در این کشورها که به شدت به روسیه برای واردات کالاهای ضروری وابسته هستند، در صورتی که روسیه تصمیم به مجازات و حمایت از غرب با محدودیت های صادراتی در تولید چنین کالاهای ضروری بگیرد، بحث معیشت جایگزین را آغاز کنند. این یک گزینه قابل اجرا است.
پیامدهای گسترده این سناریو یادآور بحران انرژی در دهه 1970 است. زمانی که کشورهای اوپک واقعا قیمت نفت را افزایش دادند و متعاقب آن شوک های قیمت نفت مشاهده شد. افزایش قیمت ها و محدودیت های عرضه به طور قابل توجهی بر فعالیت های اقتصادی جهانی تأثیر گذاشته و منجر به تورم بالاتر شده است که هزینه های زندگی را افزایش داده و ممکن است هزینه های خانوار را بیشتر کاهش دهد.
به دلیل روابط اقتصادی اروپا و وابستگی شدید به نفت و گاز روسیه، اروپا بیشترین آسیب را در جهان از این جنگ متحمل شده است.
ایالات متحده از عربستان سعودی خواست تا نفت بیشتری تولید کند، اما ملک سلمان از تولید بیشتر خودداری کرد زیرا عربستان یکی از اعضای اوپک است. در نتیجه، بریتانیا با یک بحران بزرگ انرژی مواجه است. نه تنها انگلیس بلکه تمام اروپا به دلیل کمبود گاز و برق با مشکلات انرژی مواجه است. از این رو تمام جهان به ویژه اروپا پیامدهای تحریم روسیه را احساس می کنند.
به دلیل روابط اقتصادی اروپا و وابستگی شدید به نفت و گاز روسیه، اروپا بیشترین آسیب را در جهان از این جنگ متحمل شده است. بر اساس گزارشی که توسط موسسه ملی تحقیقات اقتصادی و اجتماعی منتشر شده است، هزینه اقتصادی جنگ روسیه در اوکراین می تواند تولید ناخالص داخلی جهانی را تا سال 2023 به میزان 1 درصد یا نزدیک به یک تریلیون دلار کاهش دهد.
هر دو کشور تامین کننده فلزات کمیاب خاکی مانند تیتانیوم و پالادیوم هستند. علاوه بر این، موضوع گندم و ذرت و زنجیره تامین این مشکل را برای کاربران در سراسر جهان افزایش خواهد داد. از سوی دیگر، روسیه قیمت نفت و گاز را افزایش داده است تا اقتصاد تحت تاثیر تحریم ها را احیا کند. جنگ در اوکراین نه تنها بر اقتصاد روسیه بلکه سایر کشورها به ویژه کشورهای اروپایی نیز تأثیر گذاشته است. به این ترتیب، این جنگ نه تنها بر منطقه بلکه بر اقتصاد جهانی نیز تأثیر گذاشته است.