داستان ما و پاریس فردا شب تمام می شود. اما رفتار چند نفر در این مدت شاید به لطف ایرانی ها پاک نشود. چند نفری که 24 ساعته سکو را اشغال کرده اند و هرچه می خواهند بی ربط و مرتبط می چرخند و اعصاب مردم را به هم می ریزند. به هر حال هر رسانه ای جهت خود را دارد و تا زمانی که به روان جامعه لطمه ای وارد نکند، عملکرد آن محترم است، اما آیا بهتر نیست صدا و سیما در ساماندهی این افراد دقت بیشتری داشته باشد؟ در ادامه خطاب به گردانندگان رسانه ملی در این ایام می پردازیم. با ما همراه باشید.
پیمان اسدی
او به عنوان گوینده خبر به چهره ای در شبکه خبر تبدیل شد. او البته در قالب بحث های تحلیلی برخی مسئولان را نیز به چالش کشید و اساساً از معدود مجریان خبری بود که از استقبال نسبی در بین مخاطبان برخوردار شد. اما چه شد که آقای گووینده به شبکه سه رفت؟
مدام شعار اسپانسر کاروان ایران را زمزمه می کند و با استدلال های عجیب سعی می کند منظره کاروان ایرانی در پاریس را براق جلوه دهد. مانند این عبارت تاریخی: «یکی از نمادهای توسعه کشورها در این مسابقات المپیک ظاهر می شود و ما از سوئیس، دانمارک، نروژ، امارات، بحرین، ترکیه، قطر و کانادا جلوتر هستیم».
شهاب قاسمی
شهاب قاسمی پیش از این با رفتار ناشیانه اش در مسابقات جهانی کشتی به شهرت رسیده بود. شهرتی آمیخته با احساسات منفی. حلقه اطلاع رسانی گوینده اسبق رادیو ورزش در مورد فنون مبارزه و برداشت های فنی از این رشته شریف بحثی نیست اما بی اطلاعی عجیب وی از شواهد دعوای سنگین روی تشک باعث سردرگمی مربیان، مبارزان و علاقه مندان شده است.
نکته بعدی درباره شهاب قاسمی، کامنت های کاملاً نامناسب و نامناسب اوست که احتمالاً نتیجه ای جز ناراحتی مخاطب نخواهد داشت. مثلاً شهاب قاسمی در میان شور و هیجان مسابقات کشتی، ورزش را کنار گذاشت و به الگوی میزبانی فرانسوی ها و حلقه های پنهان بازی های المپیک پرداخت. به نظر می رسد که ماموریت آن این است که در مغز باشد. امیدواریم حل شود.
بیژن خراسانی
بیژن خراسانی را احتمالا از دوران کودکی نسل های مختلف دیده اند. انگار در وسط منطقه جام جم تشک پهن کرده اید و در حالت آماده باش منتظر هستید تا از مسابقات موتورسواری و اتومبیل رانی گرفته تا کاراته، جودو، تکواندو و کرلینگ گزارش دهید. البته گزارش دعوای ناهید و کیمیا در المپیک توکیو شاید یکی از تاریک ترین قسمت های صدا و سیما در سال های اخیر بود.
اما امسال متفاوت از همیشه است. با باگ های به روز بیشتر مثلا در جدال مهران با حریف ازبکستانی متوجه برنده نشد. کم اطلاعی از تکواندو در اظهارات آنها نیز نمایان است. در واقع اگر بیژن خراسانی را گزارشگر در سطح سازمانی بدانیم، ویژگی های لازم برای گزارش تلویزیونی به شرح زیر خواهد بود: عدم اطلاع رسانی، نفرت پراکنی و تحقیر نسبت به رقیب، اغراق در مورد دستاوردهای خودی.
رسول مهربانی
سلطان اعطای عناوین نامرتبط به ورزشکاران ایرانی کسی نیست جز رسول مهربانی، رقیب اصلی بیژن خراسانی در شبکه ورزش. او می خواهد ترکیبی از جواد ختانی و هادی امل را ارائه کند اما در نهایت تلفیقی از احساسات اغراق آمیز را به نمایش می گذارد. تهمینه ایرانی، گرگین پارسی و رستم تنها بخشی از لقب هایی است که او به تکواندوکاران ایرانی داده است. او حتی نمی داند که تهمینا در شاهنامه از تورانزمین است!
نکته بعدی در مورد رسول مهربانی، گرفتگی مداوم صدای او به حدی است که در اولین مسابقه ورزشکاران با فریادهای خشم آلود عملاً حنجره خود را بی مصرف می کند و تا رسیدن به جلسه پایانی دیگر نمی تواند صحبت کند. و دائماً عبارت “کف زدن مردم” را تکرار می کند. او می خواهد گزارش را تمام کند!
رسول مجیدی
رسول مجیدی احتمالا کمتر از یک سال دیگر از چشم مردم محو خواهد شد. ما او را به عنوان یک چهره به ظاهر آگاه فوتبالی می شناختیم که در برنامه های تحلیلی و چت حرفی برای گفتن داشت، اما بعد از ماجراجویی های ویژه برنامه یورو با خداداد و کاهانی، فعالیت های او در حاشیه کمی جسورتر شد.
الان هم به عنوان مجری خبره کنار محمد میر می نشیند و برای علم و آدم دستور پخت می دهد. مجیدی تاکید کرد: کیمیا علیزاده باید برای ناهید دعا می کرد تا به فینال برسد. او همرنگ رفقا شده است و شاید بهتر است مثل گذشته با محدودیت های بیشتری در رسانه ملی فعالیت کند.