افزونه پارسی دیت را نصب کنید Sunday, 20 October , 2024
2

اعترافات تلخ جوان 35 ساله ای که به خاطر «نگاه خیابانی» یک نفر را کشت! / من از نوجوانی فقط 6 ماه از زندان بیرون بودم! + عکس

  • کد خبر : 321095
اعترافات تلخ جوان 35 ساله ای که به خاطر «نگاه خیابانی» یک نفر را کشت! / من از نوجوانی فقط 6 ماه از زندان بیرون بودم! + عکس

به گزارش رکنا، متهم این پرونده جنایی به نام «جلال م» ۲۰ خرداد سال گذشته هنگام عبور از منطقه سیدی مشهد با مرد جوان دیگری آشنا شد. لحظاتی بعد این نگاه خیابانی به مشاجره لفظی، توهین و فحاشی منجر شد که تیغه چاقو در هوا برق زد و روی شکم و پهلوی طرف مقابل افتاد […]

به گزارش رکنا، متهم این پرونده جنایی به نام «جلال م» ۲۰ خرداد سال گذشته هنگام عبور از منطقه سیدی مشهد با مرد جوان دیگری آشنا شد. لحظاتی بعد این نگاه خیابانی به مشاجره لفظی، توهین و فحاشی منجر شد که تیغه چاقو در هوا برق زد و روی شکم و پهلوی طرف مقابل افتاد اما جلال او را رها نکرد.

جوان مجروح با همان بدن خون آلود به سمت تعویض روغنی دوید تا جان خود را نجات دهد اما دیگر دیر شده بود زیرا جلال با چهره ای عصبانی دوباره تیغه چاقو را روی شقیقه اش پایین آورد و بلافاصله فرار کرد. چند تن از کسبه و رهگذران که شاهد این صحنه دلخراش بودند، سعی کردند از فرار متجاوز خشن جلوگیری کنند، اما وی نیز با نشانه گرفتن چاقو به سمت شهروندان، به سمت نامعلومی متواری شد و موجب ترس و وحشت شد.

با گزارش این حادثه تکان دهنده به نیروهای امدادی، جسد خون آلود جوان ناشناس راهی بیمارستان اورژانس شد. مشهد او منتقل شد، اما به دلیل عوارض ناشی از ضربات چاقو و در نتیجه یک معمای جنایی دیگر روی میز قاضی ویژه جان باخت. قتل عمد مشهد قرار گرفت.

طولی نکشید که تحقیقات قضایی با حضور قاضی دکتر صادق صفری در محل جنایت آغاز شد، هرچند سرنخی از ضارب فراری به دست نیامد.

از این رو، گروهی از کارآگاهان زبده پلیس آگاهی با دستورات محرمانه مقام قضایی ضمن تکذیب اطلاعات، در چند مخفیگاه وی به سرنخ هایی دست یافتند، اما وی در هیچ یک از مخفیگاه های مذکور حضور نداشت. 2 ماه بیشتر از این حادثه تکان دهنده نگذشته بود که ناگهان کارآگاهان به اطلاعاتی مبنی بر حضور متهم در یکی از خیابان های شلوغ شهر دست یافتند، اما قبل از شروع عملیات پلیسی به رهبری سروان منفرد (افسر پرونده) . دستگیرش کن خودش تصمیم گرفت خود را تسلیم قانون کند و به مرکز پلیس رفت.

این جوان متهم به قتل که مدعی بود عذاب وجدان به شدت او را عذاب می دهد، در پاسخ به سوال خبرنگار خراسان مبنی بر اینکه چرا تصمیم به تسلیم شدن در برابر قانون گرفته است، گفت: در این مدت نه خوابیدم و نه غذا خوردم.

جوانی بی گناه با تیغه چاقوی من کشته شده بود و این صحنه دلخراش از چشمانم پاک نمی شد. عذاب وجدان داشتم، به پدر و مادر آن جوان فکر کردم که چگونه با مرگ تلخ پسرشان روبرو می شوند!

به همین دلیل برای اولین بار به حرم مطهر امام رضا (ع) رفتم و از گذشته خود توبه کردم. پس قصد داشتم به بهشت ​​رضا علیه السلام بروم و قبر آن مرحوم را زیارت کنم و طلب مغفرت کنم! اما نمی دانستم قبرش کجاست! به همین دلیل با گریه و پشیمانی به کلانتری رفتم، چون به خوبی می دانستم که فرار من پایانی نخواهد داشت و در نهایت قانون مرا گرفتار می کند.

از طرفی عذاب وجدانم مرا رها نمی کرد و باید از این وضعیت مرگبار رهایی می یافتم، بنابراین تصمیم گرفتم خود را تسلیم کنم تا از درد طاقت فرسای والدین مقتول بکاهم. و فقط به این دلیل که با «نگاه خیابانی» جنایت کردم! و حالا واقعا پشیمانم، ای کاش…

متهم قتل که دیروز در دادگاه و قاضی صفری اعترافات هولناک خود را تکرار کرد به برخی سوالات قضایی نیز اینگونه پاسخ داد.

درگیری چگونه به وجود آمد؟ آن شب از خانه مادرم که ساکن کوی سیدی مشهد است آمدم. ناگهان با یک رهگذر جوان روبرو شدیم. با جمله ای توهین آمیز گفت: به چی نگاه می کنی؟ در آن لحظه جلوتر رفتم و به او گفتم دیگر چه می خواهی؟ با این جمله چاقو بیرون آورد و ضربه ای به سرم زد. من هم چاقو را از دستش بیرون آوردم و 4 ضربه به شکم، پهلو و کتفش زدم. وقتی مرد لعنتی به تعویض روغنی زد، با همان عصبانیت دنبالش رفتم و آخرین ضربه را به شقیقه زدم.

چطور چاقو را از دست آن جوان درآوردی؟

چرا به او چاقو زدی؟ نفهمیدم کی حرف توهین آمیزی زد. قرص خورده بودم دست خودم نبود! فقط از یک نگاه دستم به خون آلوده شد.

وقتی یکی دو ضربه چاقو بهش زدی چرا سر تعویض روغن کشتیش؟ این اشتباه من بود. در آن لحظه انگار خون به مغزم نمی رسید، شاید اگر مردم و رهگذران نمی آمدند درگیری ادامه داشت.

آیا قبلاً مردم را چاقو زده اید؟ زیاد! من سابقه دعواهای زیادی دارم و خیلی ها را با چاقو زدم و خودم هم خیلی چاقو خوردم.

مهمترین دعوا قبل از جنایت چه بود؟ سال 90 یا 91 یک نفر را چاقو زدم و مادرم مجبور شد خانه را بفروشد تا دیه بدهد.

بعد از قتل با چاقو چه کردی؟ او را در جنگل های سیدی رها کردم.

آیا مقتول را می شناختید؟ من هرگز او را ندیده بودم و او را نمی شناختم، اتفاقاً چشمانمان به هم رسید.

آیا سابقه روانپزشکی دارید؟ نه! تنها زمانی که 15 یا 16 ساله بودم و به کسی چاقو زده بودم، با نام مستعار در بیمارستان روانی حاضر شدم، زیرا معتاد بودم و می ترسیدم نام واقعی خود را فاش کنم.

از طرفی پلیس هم به دنبال من بود. بعد از دستگیری با دستور قضایی به ندامتگاه رفتم و در آنجا قرص های روانگردان مصرف می کردم.

خدمت سربازی رفته ای؟ از سال 90 حتی 6 ماه است که از زندان بیرون نرفته ام، به دلیل پرونده های فراوانی که داشتم، تمام عمرم را پشت میله های زندان گذراندم و به همین دلیل فرصت خدمت سربازی را نداشتم. .

آیا قبل از ارتکاب قتل دارو یا مواد مخدر مصرف می کردید؟ من همیشه داروهای اعصاب مصرف می کنم. اون شب هم قرص خورده بود ولی من قصد کشتنش نداشتم فقط میخواستم چند ضربه چاقو بزنم تا عصبانیتم آروم بشه! اما اشتباهات زیادی در زندگی ام مرتکب شدم و این اشتباه آخر زندگی ام را نابود کرد. کاش چاقو حمل نمی کرد!

در پایان اعترافات تکان دهنده متهم این پرونده جنایی با دستور قاضی 208 بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب مشهد روانه زندان شد تا تحقیقات تکمیلی در خصوص ادعاهای وی انجام شود.

سید خلیل سجادپور

لینک کوتاه : https://iran360news.com/?p=321095

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.