علی بهراد کارگردان فیلم تخیل که این روزها در سینماهای کشور در حال اکران است در اولین گفت و گوی خود با اصحاب رسانه به تشریح شرایط پروجکشن این فیلم بدون تبلیغات و اطلاع رسانی کافی پرداخت که منجر به ضعیف شدن آن شده است. فروش باکس آفیس خبرنگار وی توضیح داد: من به عنوان کارگردان نقشی در این جریان ندارم. فیلم به دفتر پخش تحویل داده شده است و او برای تبلیغاتی که برای اکران فیلم انجام می دهد 10 درصد از فروش فیلم را می گیرد. در مورد فیلم تخیل باید بگویم که این فیلم برای اکران خارج از کشور هزینه تولید خود را به دست آورد و درآمد فیلم بسیار بیشتر از انتظار اولیه سرمایه گذار و تهیه کننده بود. به همین دلیل احساس می کنم دیگر انگیزه ای برای تبلیغ فیلم در اکران ملی نداشتند و کار را به طور کامل به صداوسیما واگذار کردند. تهیه کننده و سرمایه گذار انگیزه ای برای تبلیغ نداشتند و من به عنوان کارگردان نمی توانم کاری برای تبلیغ فیلم انجام دهم!
این کارگردان افزود: از روز اول اکران فیلم تخیل امکاناتی که برای فیلم ما وجود داشت بسیار کم بود. بسیاری از دوستان صمیمی من به سختی فرصت خوبی برای تماشای فیلم پیدا کردند. با همه این شرایط باید بگویم از اکران فیلم راضی هستم. نام اصلی فیلم «مادلین» بود، نام نانوایی که شخصیت لیلا حاتمی در آن کار می کند. چون این اسم خارجی است اجازه ندادند. پیش از این فیلم کوتاهی به نام «هرمان» ساخته بودم و وقتی وزارت ارشاد از من نام دیگری خواست، سریع هم نام «هرمان» را گفتم تا مجوز نمایشگاه را بگیرم.
وی بیان کرد: پس از نمایش فیلم در جشنواره کن، وقتی برگشتم دوستان سازمان سینمایی اصلاحاتی را به من دادند که درخواست این ممیزی ها را پذیرفتم تا بتوانم مجوز فیلم دیگرم را بگیرم. البته 4 تا اصلاحیه به من گفته بودند که شد 20. اگر می خواستم تمام آن اصلاحات را اعمال کنم فیلم کمتر از 70 دقیقه می شد و امکان اکران وجود نداشت!
بهراد ادامه داد: بعد از آن اتفاق دیگر به دنبال اکران داخلی فیلم نبودیم زیرا در همان زمان فیلم به دنبال اکران جهانی بود. این فیلم همچنین قرار بود در کشورهایی مانند چین و اندونزی اکران شود. این در حالی است که تا کنون پس از فیلم «جدایی نادر از سیمین» و ساخته رضا میرکریمی، تا کنون هیچ فیلم ایرانی دیگری در چین اکران نشده است. این روزها پیش فروش «تخیل» در سینماهای چین آغاز شده است. این فیلم در کشورهای دیگر مانند برزیل، امارات متحده عربی و برخی دیگر از کشورهای منطقه اکران شده است. حتی تهیه کننده فیلم آقای نوروزبیگی در حین پرواز با یکی از خطوط هوایی بین المللی متوجه پخش فیلم در هواپیما شد.
وی افزود: زمانی که من و لیلا حاتمی ایده اولیه این فیلم را مطرح کردیم، امیدوار بودیم فیلمی جمع و جور تولید کنیم که احتمالا تعداد کمی از مخاطبان شهر تهران را راضی کند. اتفاقاً تمام اتفاقات بعد از آن فراتر از انتظار ما بود، حتی این عرضه عمومی در ایران! به همین دلیل با اینکه قبول دارم فیلم می توانست خیلی بهتر بفروشد اما از شرایط اکران آن راضی هستم. این فیلم برای بخشی از جامعه ایران ساخته شده که از سینماها عصبانی هستند و به هر حال به سینما نمی روند.
این کارگردان جوان گفت: بیشتر نظراتی که درباره فیلم تخیل داشته ایم مثبت بوده است. احساس می کنم در لیگی متفاوت از رقابت فیلم های پرفروش این روزها هستم. من دنیای متفاوتی دارم و احساس میکنم مخاطبم با مخاطب این فیلمها متفاوت است. «تخیل» در پلتفرم هایی اکران می شود که ممکن است همه فیلم ها روی این پلتفرم ها اکران نشوند و چنین فیلم هایی هم مخاطب خاص خود را پیدا می کنند.
کارگردان فیلم تخیل درباره فعالیت سینمایی خود نیز گفت: داستان می نوشتم و از مقطعی شروع به نوشتن فیلمنامه کردم. من برای اولین بار در سال 94 برای پروانه ساختمان اقدام کردم، همیشه دوست داشتم به خاطر کارم شناخته شوم. آثاری که پیش از این نوشته بود، آثار چندان شاخصی نبودند و بیشتر در سطح آثار کمدی یا آثار مربوط به شبکه خانگی بودند. البته من با افرادی کار کرده ام که به آنها احترام می گذارم. من در کارم کارهایی داشته ام که شاید به همه آنها افتخار نکنم، اما قرار بود این مشاغل کمکی به تامین هزینه های زندگی ام کنند تا روزی بتوانم فیلم خودم را بسازم.
و افزود: آنچه در این سالها می دانستم نوشتن بود. تحصیلات دانشگاهی من در رشته مکانیک بود اما واقعیت این است که جز نویسندگی چیزی بلد نیستم. در مقطعی مجبور شدم با نوشتن درآمد کسب کنم. البته کارگردانی فیلم کوتاه را از سال 91 شروع کردم و تاکنون 9 فیلم کوتاه ساخته ام. یک فیلم تله فیلم هم کار کردم که در واقع مجموعه فیلم های کوتاه من بود که به پیشنهاد تهیه کننده فیلم ساخته شد. اولین فیلم بلند من «تخیل» است.
بهراد درباره همکاری با جواد نوروزبیگی به عنوان تهیه کننده و بازیگرانی چون لیلا حاتمی و مهرداد صدیقیان در اولین تجربه کارگردانی خود گفت: در نهایت تجربه نویسندگی من در اینجا به کارم آمد. او به دلیل فیلمنامه نویسی به دفاتر تولید رفت و آمد داشت. حدود سال 1375 بود که برای نوشتن فیلمنامه به دفتر آقای نوروزبیگی رفتم و از همان زمان رابطه ما شروع شد. اما فیلمنامه «تخیل» را برای اولین بار با آقای علی مصفا مطرح کردم و به دنبال بودجه برای تولید آن بودیم. یک روز آقای نوروزبیگی زنگ زد و گفت من بودجه ساخت این فیلم را دارم. بر روی تاج پادشاهی همان موقع بود که آقای نوروزبیگی اعلام کردند که آماده تولید هستند و ما از ایشان استقبال کردیم و شروع به کار کردیم. این فیلم در اسفند 1397 ساخته شد و ساخت آن تا نوروز 1400 ادامه داشت.
کارگردان «تسور» درباره حضور لیلا حاتمی در این فیلم نیز گفت: قرار بود قبل از این فیلم در فیلمی به نام «اسکاتلند» با هم همکاری کنیم. شروع رابطه ما همین فیلم بود اما اواخر سال 2018 بود و ساخت آن فیلم با ماجراجویی بود. تاج پادشاهی اتفاقاً همه چیز بسته شد. به خانم حاتمی پیشنهاد دادم که این ایده را جمع و جور کند. ابتدا داستان کلی را گفتم و چند نسخه از فیلمنامه را فرستادم. آنقدر نوشتم و فرستادم که راضی شدند. نتیجه سخت گیری های خانم حاتمی نیز بر کیفیت نهایی فیلم تاثیر گذاشته است.
بهراد درباره شخصی بودن روایت «تخیل» نیز گفت: ایده فیلم از همین جمله شکل گرفت که بهترین روابط از جایی به بعد خراب می شود. ما خیلی فکر کردیم که چگونه این ایده را به فیلمنامه تبدیل کنیم. مطمئن بودم که فضای داستان باید مدام تغییر کند و این تغییر ممکن است برعکس رخوت باشد. به همین دلیل است که به ساختار اپیزودیک می رسیم. با این حال، همه داستان ها در یک جهت پیش می روند. با لیلا حاتمی و مهرداد صدیقیان هم به این نتیجه رسیدیم که در طول فیلم قدم به قدم به هم نزدیک شوند. فیلم از نظر ساختاری بسیار تجربی است. این اولین بار در کارم بود که از مفهومی به فیلمنامه رسیدم. در مقطعی بودم که چندین فیلمنامه ام رد شد و تصمیم گرفتم برای خودم فیلم بسازم. با خودم گفتم اگر فقط یک فیلم از من باقی مانده، این یکی باشد. به همین دلیل فیلم با آزادی زیادی ساخته شده و من تکه هایی از خودم را در آن قرار داده ام. “تخیل” واقعاً صادقانه انجام شده است.
کارگران «تصور» در ادامه گفتند: وقتی فیلم «تصور» برای اکران در کن پذیرفته شد، مسئولان سینمایی راضی شدند و گفتند برای اولین بار یک فیلم تروتمیس از ایران به جشنوارههای خارجی میرود از این نظر فیلم برایشان مهم بود اما از نظر محتوایی آن را تایید نکردند!یکی از اعضای سختگیر شورای پروانه نمایش گفت وقتی فیلمش را در شورا دیدیم اولین واکنش من بود. این بود که از خدا بخواهم پدرش را ببخشد زیرا بعد از 40 سال بالاخره فیلمی از ایران ساخته شد که بدبختی و فقر مردم را نشان نمی دهد. این نکته ای بود که بعدها آقای ایل بیگی به من گفت.
بهراد ادامه داد: در زمانی که بحث حضور فیلم در جشنواره فجر مطرح شد، آقای نوروزبیگی به دلیل ارتباطاتی که داشتند فرم فیلم را پر کردند که فیلم رد شد! بعد از اینکه فیلم در جشنواره کن پذیرفته شد، جلسه ای گذاشتند تا مجوز نمایش آن را بدهند. هر چند از تصویر ارائه شده در فیلم راضی بودند. البته واقعیت این است که من را برای این عکس تشویق نکرد!
وی با بیان اینکه این فیلم علیرغم پرداختن به زنان آسیب دیده، فیلم نوآر نیست، گفت: این احتمالاً از دیدگاه من به زندگی نشات می گیرد. من با مشکلات زندگی شخصی اینگونه برخورد می کنم و در نهایت این مشکلات را جزئی از زندگی می دانم. من به افرادی که جرات زندگی کردن دارند احترام می گذارم. آدم هایی که در فیلم «تصور کن» می بینیم هم با همه مشکلات و آسیب هایی که دارند می خواهند زندگی کنند. مردم جامعه ما مشکلات زیادی دارند و وضعیت زنان در این شرایط پیچیده تر شده است. در چنین شرایطی من همیشه وقتی یک زن موفق را می بینم او را تحسین می کنم.
این کارگردان ادامه داد: هیچ وقت از نهادهای دولتی کمک نخواسته ام، اما یک روز در پاریس وقتی از مقابل خانه فرهنگ ایران رد می شدم، عکس بزرگ یکی از قهرمانان تکواندو را دیدم که در آنجا نصب شده بود. فیلم من بیش از 20000 مخاطب در دنیا داشته است بدون اینکه دولت ریالی برای آن هزینه کند. انتظارم این بود که به خاطر این دستاورد حداقل اجازه دهند که فیلم بعدی ام را با آرامش بیشتری بسازم. من می خواهم یک فیلم کمدی بسازم و امیدوارم آرامش بیشتری داشته باشم. تاکنون دو فیلم ساختهام که هر دو توسط بخش خصوصی تامین مالی شدهاند. اگر دوباره بخواهم بسازم به بودجه دولت نمی روم اما در عین حال امیدوارم اذیتم نکنند!
کارگردان فیلم تخیل نیز در روایت این فیلم درباره رفت و برگشت دنیای واقعیت و دنیای خیال توضیح داد: من واقعا آدم خرافی هستم! (خنده) من همه چیز اطرافم را نشانه ای می بینم. دید من نسبت به جهان همیشه این گونه است و همین موضوع گاهی باعث می شود در زندگی واقعی مرز بین واقعیت و خیال را گم کنم. در زندگیام خیلی دنبال نشانهها میگردم و هر اتفاقی که در زندگیام میافتد را نشانهای برای داستانهای بعدیام میبینم. من واقعاً خیلی چیزها را تصادفی نمی بینم و این رفت و آمد بین دنیای واقعیت و دنیای خیال در فیلم می تواند از این منظر باشد.
بهراد همچنین درباره اینکه چقدر فیلمش را در ارتباط با جامعه امروز فیلمی به روز می داند، گفت: پاسخ به این سوال سخت است اما می توانم پاسخ بدهم که شاید خیلی از افراد جامعه امروزی مثل شخصیت های اصلی فیلم رفتار نمی کنند. . شاید این دسته از افراد دلایل واقعی تری برای ابراز یا عدم ابراز احساسات خود داشته باشند. دلیلی که شخصیت من برای نشان ندادن احساساتش دارد، شاید در بسیاری از افراد جامعه کنونی ما وجود نداشته باشد. شاید از این منظر عده ای بگویند که این فیلم منسوخ شده است در حالی که خود من آن را بی تناسب با جامعه امروز نمی دانم. من حداقل سعی کرده ام روایتی به روز داشته باشم.