سقراط فیلسوف یونانی می گوید که زندگی بدون امتحان ارزش زیستن ندارد، به این معنی که از طریق خودآزمایی است که می توانیم وجودی معنادار داشته باشیم. اگرچه مهم است که از نقاط قوت، ضعف، ارزش ها و اهداف خود آگاه باشیم، اما گاهی اوقات تفکر عمیق به جای کمک به ما منجر به بدبختی می شود!
گاهی اوقات صحبت هایی که امروز صبح، هفته گذشته یا سال گذشته داشتیم را با خود مرور می کنیم. منظور او از آن چه بود؟ چرا این را می گویم؟ بازم با من حرف میزنی؟ یا شاید در جلسه فردای کارکنان، تاریخ آخر هفته یا امتحانی که تا 2 ماه دیگر داریم، شرکت کنیم! آیا باید از رئیسم حقوق بیشتری بخواهم؟ لباس قرمز بپوشم یا مشکی؟ بالاخره چه زمانی برای مطالعه آزمونم وقت پیدا خواهم کرد؟
گاهی اوقات می دانیم که وسواس فکری چیزی به ما نمی دهد، اما نمی توانیم از فکر کردن دست برداریم. چگونه می توانیم خود را از فکر کردن بیش از حد آزاد کنیم؟ شاید بد نباشد در این مورد به راهکارهای زیر توجه کنید.
- از خود بپرسید که آیا این یک فکر سازنده است؟ آیا این به شما کمک می کند که از نظر ذهنی ملاقات خود با رئیس خود را دوباره زنده کنید؟ یا وقت آن رسیده است که به خود و غرایز خود اعتماد کنید؟
- چیزها را در چشم انداز قرار دهید. آیا این موضوعی که اکنون از نظر فکری روی آن سرمایه گذاری کرده اید 5 سال آینده برای شما مهم خواهد بود؟
- ریتم بدن خود را بشناسید و بر اساس آن برنامه ریزی کنید. آیا صبح زود بیدار می شوید یا شب ها تا دیروقت بیدار می مانید؟ چه زمانی در بهترین لحظه فیزیکی، عاطفی و ذهنی خود هستید؟ به عنوان مثال، اگر در پایان بعد از ظهر حال شما بهتر است. سعی کنید در این زمان به جای اینکه اول صبح آنها را انجام دهید، به کارهای چالش برانگیز رسیدگی کنید.
- روی حواس پنج گانه خود تمرکز کنید. به عنوان مثال، روی 5 چیزی که می توانید ببینید، 2 چیزی که می توانید بو کنید و 1 چیزی که می توانید بچشید تمرکز کنید. چنین توجهی باعث می شود ذهن خود را به لحظه حال هدایت کنید.
- سعی نکنید کامل یا قادر مطلق باشید. برای آن روز باید تا پایان عمر خود صبر کنید. ما همیشه در حال رشد و تغییر هستیم و همیشه چیزهای بیشتری برای یادگیری وجود دارد. قرار نیست ما کامل باشیم، همیشه همه چیز را نمی دانیم و در عوض باید سعی کنیم با اطلاعاتی که داریم بهترین تصمیم را بگیریم. سعی کنید بهترین کار را انجام دهید و سپس نگران چیزهای دیگر باشید.
- بپذیرید که نمی توانید گذشته را تغییر دهید. شاید همه چیز آنطور که می خواستی پیش نرفت، یاد بگیر و بگذر. اجازه ندهید چیزی از گذشته ذهن شما را مشغول کند.
- بپذیرید که نمی توانید آینده را پیش بینی کنید. تلاش بیش از حد برای پیش بینی آینده شما را عقب می اندازد. به پیاده روی بروید تا اندورفین (هورمون های احساس خوب) ترشح کنید، از شر اضطراب های احتمالی خلاص شوید و ذهن خود را آزاد کنید.
- ببینید اگر از فکر کردن زیاد دست بردارید چه احساسی خواهید داشت. مراقبه مداوم و تلاش برای کشف چیزها ممکن است شما را از احساسات ناخوشایند منحرف کند. اگر جریان راحت است، اما بدانید که این روش بیشتر ضرر دارد تا فایده.
- جملات آرامش بخش را برای خود تکرار کنید. به عنوان مثال: من می توانم آن را تحمل کنم، آرام باشم، در لحظه باشم، یک فنجان مطمئن هستم و …
- هر بار فقط یک کار را انجام دهید. چندوظیفه ای می تواند به کاهش اضطراب کمک کند. وقتی چندین کار را با هم انجام می دهید، به هیچ کدام از آنها توجه 100% نمی کنید و تمرکز خود را پراکنده می کنید که می تواند باعث افزایش اضطراب و استرس شما شود.
- زمان نگرانی خود را تقسیم کنید اگر به این نتیجه رسیده اید که موضوعی که به آن فکر می کنید واقعاً ارزش فکر کردن را دارد، با خودتان قراری بگذارید تا درباره آن فکر کنید. مثلا 30-15 دقیقه برای خودت وقت بگذار و در این مدت فقط به این موضوع فکر کن. همچنین در صورت لزوم برای فردا یا آخر هفته زمانی تعیین کنید، اما زمانی که فرصت فکر کردن در مورد آن را ندارید، دیگر نگران نباشید. بعد از مدتی متوجه می شوید که این مشکل پایان دنیا نیست.
- مشکل را تصدیق کنید اما بیشتر روی راه حل تمرکز کنید.. به جای فکر کردن به اینکه چه چیزی ممکن است اشتباه باشد، به آنچه می تواند درست باشد فکر کنید و سپس احساس مثبت این جریان را در خود احساس کنید.
- به شخص دیگری کمک کنید. اغلب بهترین راه برای متوقف کردن بیش از حد فکر کردن این است که توجه خود را به شخص یا چیز دیگری معطوف کنید. مهم نیست که چقدر با فکر زیاد، اضطراب ناشی از آن و مشکلات خواب دست و پنجه نرم کرده اید، اما با امتحان برخی از روش های ذکر شده در بالا، متوجه خواهید شد که می توانید یک زندگی با آرامش روحی و روانی داشته باشید. . .
blogs.psychcentral