هر چند دوره سیزدهم ریاست جمهوری به پایان نرسید، اما بیش از سه سال از دولت سیزدهم گذشته بود. اکنون در آستانه چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، مهم ترین پرسش ها و وعده ها در حوزه اقتصاد خواهد بود. آیا روند فعلی اقتصاد منجر به بهبود می شود یا باید جهت گیری اقتصادی تغییر کند؟ مهم ترین عوامل بهبود وضعیت اقتصادی ایران در چنین شرایطی چیست؟ آیا رئیس جمهور می تواند در همه این زمینه ها موثر باشد؟
نقش رئیس جمهور در اقتصاد
در نظام سیاسی ایران، رئیس جمهور نقش مهمی در اجرای سیاست های اقتصادی دارد. اگرچه ساختار سیاسی ایران پیچیده است و نهادهای متعددی در تصمیم گیری های اقتصادی نقش دارند، اما رئیس جمهور به عنوان رئیس قوه مجریه اختیارات و ابزارهای زیادی برای اعمال نظر خود در راستای اقتصاد کشور دارد.
رئیس جمهور نقش مهمی در تدوین و اجرای سیاست های اقتصادی دارد. این سیاستها میتوانند شامل مواردی مانند نرخ مالیات، هزینههای دولت، مقررات و قوانین تجاری باشد. طراحی و اجرای موثر سیاست های اقتصادی می تواند به رشد اقتصادی، ایجاد شغل و افزایش استانداردهای زندگی کمک کند. با این حال، سیاست های اقتصادی ناکافی می تواند باعث تورم، بیکاری و رکود شود. علاوه بر این، ثبات سیاسی برای یک اقتصاد قوی ضروری است. عدم اطمینان و ناآرامی سیاسی می تواند سرمایه گذاران را بترساند، باعث فرار سرمایه و کندی رشد اقتصادی شود. با ترویج گفتگو و آشتی، رئیس جمهور می تواند حاکمیت قانون را تقویت کند و از فساد جلوگیری کند تا به ثبات سیاسی کمک کند.
از سوی دیگر رئیس جمهور می تواند با ارائه لوایح در حوزه های مختلف اقتصادی مانند مالیات، بودجه، تجارت و سرمایه گذاری در جهت گیری کلی اقتصاد کشور نقش آفرینی کند. اگر این لوایح در مجلس تصویب شود، تبدیل به قانون می شود و لازم الاجرا می شود.
با وجود این اختیارات، رئیس جمهور در اجرای سیاست های اقتصادی خود نیز با محدودیت هایی مواجه است.
با توجه به این موارد می توان گفت که رئیس جمهور در نظام سیاسی ایران از اختیارات و ابزارهای مهمی برای تأثیرگذاری بر اقتصاد کشور برخوردار است. با این حال، موفقیت آن در دستیابی به اهداف اقتصادی تا حد زیادی به عوامل متعددی از جمله تعامل سازنده با سایر قدرتها، ایجاد اجماع بین نخبگان سیاسی و اقتصادی و مدیریت شرایط کلان اقتصادی بستگی دارد. در نهایت، اینکه آیا ساختار سیاسی ایران به رئیس جمهور اجازه می دهد تا به طور کامل بر اقتصاد تأثیر بگذارد یا نه، موضوعی است که نظرات متفاوتی دارد.
مسیر رشد اقتصادی
رشد اقتصادی موضوعی است که در سال های اخیر بسیار شنیده شده است، اما عموم مردم به اندازه کافی جزئیات آن را درک نمی کنند. در تعریف ساده رشد اقتصادی باید بگوییم که وقتی تولید کالا و خدمات در یک بازه زمانی رشد میکند به رشد اقتصادی ختم میشود، اما آنچه در اینجا قابل توجه است این است که این رشد اقتصادی در زمانی که دوام دارد و نمیتواند بر جامعه تأثیر بگذارد. وجود داشته باشد. خبری از رشد مقطعی نیست.
سوال اصلی اینجاست که رشد اقتصادی چه اهمیتی دارد و برای پاسخ به آن باید بگوییم که یکی از مهمترین شاخص های اقتصاد سالم است. یکی از بزرگترین تأثیرات بر رشد بلندمدت یک کشور این است که تأثیر مثبتی بر درآمد ملی و سطح اشتغال و افزایش سطح زندگی دارد. در این گزارش راه های رسیدن به رشد اقتصادی را بررسی کرده ایم.
در سیاست های کلی ایران رشد اقتصادی 8 درصد در نظر گرفته شده است، اما آمارها نشان می دهد با وجود اینکه در دهه 90 دو سال متوالی 2 درصد رشد اقتصادی داشتیم، اما در این مدت تقریباً صفر بوده است. رشد باعث افزایش درآمد و فراوانی کالاهای در دسترس مصرف کننده می شود و از این طریق رفاه را افزایش می دهد، به همین دلیل در دهه 90 بخش رفاه چندان تعریف نشده بود.
کشف منابع طبیعی بیشتر مانند ذخایر نفت یا معدنی می تواند رشد اقتصادی را افزایش دهد. سرمایه گذاری بیشتر در سرمایه فیزیکی مانند کارخانه ها، ماشین آلات و جاده ها، هزینه فعالیت های اقتصادی را کاهش می دهد و در نتیجه بهره وری بیشتر را به همراه دارد. از سوی دیگر، رشد جمعیت به معنای افزایش در دسترس بودن کارگران یا کارمندان است که به معنای نیروی کار بیشتر است. افزایش سرمایه گذاری در سرمایه انسانی می تواند کیفیت نیروی کار را بهبود بخشد. این افزایش کیفیت منجر به مهارتها، قابلیتها و آموزشهای بهتر میشود و از آنجایی که کارگران ماهر بهرهوری بیشتری دارند، این امر تأثیر بسزایی در رشد دارد. علاوه بر این، فناوری می تواند بهره وری را با همان سطح کار افزایش دهد. بنابراین رشد و توسعه را تسریع می کند.
راه کاهش تورم چیست؟
تورم مهمترین رکن اقتصاد ایران است که طی دهه گذشته افزایش یافته و بر تمامی روندهای اقتصادی تاثیر گذاشته است. این کارشناس اقتصادی اتخاذ تدابیر مناسب در راستای انضباط پولی و جلوگیری از افزایش غیرمنطقی متغیرهای پولی در راستای هدف گذاری تورم، برنامه ریزی برای کاهش مستمر کسری بودجه دولت، کاهش بدهی عمومی با بانک مرکزی و افزایش را پیشنهاد کرد. استقلال. بانک مرکزی به عنوان ابزاری برای کاهش تورم
عوامل ایجاد تورم در اقتصاد را می توان به دو دسته عوامل بلندمدت و عوامل کوتاه مدت تقسیم کرد. علت اصلی تورم بلندمدت که منجر به افزایش میانگین تورم در ایران نسبت به سایر کشورها شده است، رشد بالای نقدینگی بالاتر از رشد تولید است. نابرابری درآمد و هزینه در مقیاس کلان اقتصادی به معنای افزایش رشد هزینه ها نسبت به رشد درآمد ملی است.
از سوی دیگر، علت نوسانات تورم حول روند بلندمدت اقتصاد در کوتاه مدت به لنگر انتظارات تورمی (که به نرخ غیررسمی ارز در اقتصاد ایران بستگی دارد) و واکنش سیاست پولی بستگی دارد. مسئول این نوسانات است. با توجه به تفکیک صورت گرفته، راهکارهای توقف تورم با نگاه به افق اثربخشی اقدامات را می توان در دو دسته کوتاه مدت و بلندمدت بیان کرد. به ویژه اقداماتی که در کوتاه مدت بر کنترل تورم تأثیر می گذارد شامل به حداقل رساندن نوسانات نرخ ارز حول روند بلندمدت نرخ واقعی ارز، حاکمیت ریال و تقویت سیاست های پولی توسط بانک مرکزی و اقداماتی با تاثیر طولانی مدت تأثیر در موارد کنترل و نظارت بر کمیت ها، کیفیت نقدینگی، اصلاح نظام بانکی و صورت های ناسالم بانکی، اصلاح ساختار بودجه و بهبود تراز عملیاتی، عدم استفاده از استراتژی قیمت گذاری برای مهار تورم، اصلاح عدم تعادل صندوق بازنشستگی، کاهش حجم نقدینگی موجود و تغییر لنگر اسمی.