این هفته پایگاه خبری اکسیوس گزارش داد که نمایندگان ایران و آمریکا در عمان گفتگو کردند. روابط ایران و آمریکا پس از تسخیر سفارت آمریکا در تهران قطع شده است. اگرچه از آن زمان تاکنون مذاکراتی بین دو کشور برای آزادی گروگان های آمریکایی انجام شده است، اما این رویه در شرایط دیگر نیز ادامه یافته است. مهمترین موضوعات مورد بحث دو کشور مسائل منطقه ای غرب آسیا بود. از جمله اینکه ایران و آمریکا در مورد افغانستان و عراق با یکدیگر مذاکره کرده اند. اما بدون شک نقطه عطف مذاکرات دو کشور که به صورت مستقیم و مستقیم انجام شده است، مذاکرات معروف محمدجواد ظریف و جان کری وزرای خارجه ایران و ایالات متحده آمریکا در وین بود. که در نهایت به توافق هسته ای برجام منجر شد و پیشرفت بزرگی را در روابط دو کشور رقم زد.
اما با وقوع تحولات سیاسی و ژئوپلیتیکی در منطقه غرب آسیا، شدت و جهت گیری مشکلات ایران و آمریکا در دهه اخیر افزایش یافته و با گسترش انقلاب های عربی به سوریه و عراق و … ظهور داعش، مشکلات بیشتر و بزرگتری ایجاد شده است. در هشت ماه گذشته، حمله 7 اکتبر حماس به اسرائیل و ضدحمله اسرائیل به غزه، زمینه دیگری از تقابل و تعامل بین دو کشور را گشوده است.
شکل مذاکرات غیرمستقیم بین دو کشور یکی از اختراعات بزرگ عصر ماست. چگونه می گویید؛ نمایندگان دو کشور در دو اتاق مجزا حضور دارند و با یک واسطه به تبادل پیام می پردازند. البته در این زمینه دو کشور نیز خواستار الگو هستند. همانطور که در رویدادهای بین دو کشور، ایران آمریکا را عامل اسرائیل یا اسرائیل را پیمانکار منطقه ای آمریکا می داند و ایالات متحده نیز چندین تحول در منطقه را به ارتش ایران نسبت می دهد. یعنی بر اساس این گفته ها و شواهد، عرصه و دیپلماسی به صورت غیرمستقیم توسط این دو کشور و از طریق نمایندگان آنها اداره می شود.
از کیفیت و محتوای مذاکرات در حال انجام که ظاهرا مورد تایید طرف ایرانی بوده، اما می تواند بسیاری از موضوعات را پوشش دهد، اطلاعی در دست نیست. تحریمهای آمریکا علیه ایران و موضوع هستهای از جمله موضوعاتی است که منافع مستقیم ایران در آن دخیل است، همچنین مسئله اسرائیل و حماس در غزه، حملات گروههای مقاومت علیه منافع آمریکا در عراق و دریای سرخ. ، و غیره. اینها مسائلی است که منافع هر دو کشور را تحت تأثیر قرار می دهد. غیر مستقیم شامل می شود. به دلیل محرمانه بودن مذاکرات، علائم و سایر شواهد ممکن است تا حدی محتوا و موضوع را آشکار کند.
در حالی که اسرائیل بارها نشان داده است که به درخواستها، قطعنامهها و تلاشهای بینالمللی در مورد غزه گوش نمیدهد و راه خود را میرود، بعید است موضوع اسرائیل موضوع اصلی مذاکرات باشد، زیرا در تلاشهای (که اخیراً شکست خورده است) صلح بین حماس و اسرائیل که در مصر و قطر به دنبال آن بود، ایران مستقیماً حضور نداشت و طرف مذاکره تلقی نمی شد. موضوعاتی مانند غنیسازی هستهای ایران، تحرکات محور مقاومت و ثبات منطقهای احتمالاً موضوع مذاکرات اخیر است.
در بعد داخلی، موضوع هستهای ایران و غنیسازی بیش از 3.5 درصدی آن همواره مورد توجه ایالات متحده بوده است و با توجه به ادعاهایی در مورد بازه زمانی کوتاه ایران برای دستیابی به قدرت نظامی هستهای، احتمالاً بخشی از مذاکرات مذکور در مورد غنیسازی ایران، زیرا در ماههای اخیر ادعاها و هشدارهای زیادی درباره قدرت هستهای ایران مطرح شده است و بهویژه پس از حملات موشکی و پهپادی به اسرائیل، نگرانیها در این زمینه افزایش یافته است.
در بعد منطقهای، محدود کردن دامنه فعالیتهای یمن در دریای سرخ و توقف حملات نیروهای مقاومت عراق به منافع آمریکا در عراق و اسرائیل میتواند بخشی از موضوعات مورد مذاکره باشد. در ماه های اخیر از شدت حملات مقاومت عراق علیه نیروهای آمریکایی در داخل عراق کاسته شده و جهت حملات آن به سرزمین های اشغالی تغییر یافته است. همچنین از شدت و دامنه حملات نیروهای یمنی در دریای سرخ تا حدودی کاسته و محدودتر شده است. این احتمال وجود دارد که کاهش بیشتر دامنه حملات نیروهای مقاومت بخشی از دستور کار مذاکرات بوده باشد. از سوی دیگر، تسهیل انتقال پول یا فروش نفت، کاهش دامنه تحریم ها و محدود کردن حملات تروریستی اسرائیل علیه اعضای محور مقاومت ممکن است بخشی از مذاکرات باشد.
کاهش قیمت دلار در هفته گذشته به ویژه پس از اوج گیری قیمت آن در روزهای پس از حمله موشکی و پهپادی ایران به اسرائیل؛ این نشانه بزرگی از تاثیر مذاکرات ایران و آمریکا بر وضعیت بازار و اقتصاد ایران است. اگرچه شهادت رئیس جمهور و وزیر امور خارجه ایران و همکارانشان ممکن است روند مذاکرات را مختل کند، اما تأثیرات مثبت مذاکرات بر تنش های منطقه ای و نتایج مثبت آن بر اقتصاد ایران ایجاب می کند که این روند ادامه یابد تا مناطق درگیری مدیریت شوند. مناسب یک راه امیدوار کننده