به گزارش خبرآنلاین روزنامه فرهیختگان نوشت:
در میان کاهش بی سابقه مشارکت، باید نگران جامعه و مسئولانی بود که به نظر می رسد نگرانی خاصی ندارند. شرایطی که به سهم 8 درصدی «حماسه آفرینی» می گویند دیگر سهل انگاری نیست و باید آن را سهل انگاری دانست.
واقعیت این است که روند نزولی مشارکت اگر به بحران نرسیده باشد قطعا مشکل ساز است.
توجه اصلی در منطق حکومت اسلامی باید معطوف به عموم مردم و اکثریت باشد. زیرا منظور از مردم در منطق اصیل جمهوری اسلامی شامل این توده می شود. چیزی که در عدم مشارکت 58 درصدی دور اول کل کشور و البته شرایط فعلی از سوی قوه مجریه و مقننه قابل تقدیر نیست. به خصوص، معنای افراد اساسا شامل شرکت کنندگان نمی شود.
سیاستمداران به جای داشتن برنامه سیاسی مثبت، مسیر منفی را در مسیر شناخت مشکلات، گفتوگوی جمعی، یافتن راهحل، توافق بر سر اولویت راهحلها و در نهایت اجرای آن و اتخاذ تدابیری برای حل مشکل دنبال میکنند. علیه رقیب خود سند درست می کنند، پیمانکار رسانه ای می گیرند، به جای اینکه با مردم صحبت کنند، فقط با چند تن از افراد تندرو در قدرت صحبت می کنند و اگر برنامه مثبتی داشته باشند، نظر این افراد تندرو برایشان مهمتر است. از نظر این گروه های هسته سخت. توده مردم
در این میان، افرادی هستند که در کثرت خود باقی می مانند و هیچ ایده ای برای اصلاح وضعیت نمی بینند. محرومیت مستمر در همه جا سرمایه اجتماعی سیاستمداران را به جایی می رساند که اساسا امکان ظهور یک فرد کارآمد در ساختار و قدرت حزبی غیرممکن است. اکثر احزاب سیاسی کشور در دهه اخیر نتوانسته اند جوانانی با اندیشه تولید کنند و بر اساس ظرفیت و شایستگی خود از پایین ترین سطح به بالاترین سطح سیاسی رسیده اند.
این وضعیت در انتخابات اخیر به وضوح قابل مشاهده است. ترکیب مشارکت کم با عدم بازخورد مسئولان چه در مجلس و چه در دولت، خطر نگاه کلی به مردم را افزایش می دهد که در آن علاوه بر تحریف مفهوم مردم، فرض بر این است که انتخابات نیز ضعیف یا بدتر شده است. دیدگاهی که می گوید «مردم متدین هستند» و دیگران را از دایره مردمی خارج می کند، باید عدم شرکت آنان در انتخابات را برای خود مایه خیر و برکت بدانند.
اما نظر رهبر کبیر انقلاب در این باره متفاوت است: «چرا انتخابات؟ [برگزار] ما می سازیم؟ باز هم می گویم که هم کلمه جمهوری و هم کلمه اسلامی مربوط به انتخابات است. «جمهوری» به معنای دموکراسی است، یعنی حکومت کشور توسط مردم. پس چگونه مردم می توانند در حکومت دخالت کنند؟ راهی جز انتخابات نیست. برخی در مورد لزوم انتخابات بحث می کنند. [مردم را] دلسرد می کنند، توجه نمی کنند که اگر در کشور انتخابات نباشد، یا دیکتاتوری است یا هرج و مرج و ناامنی».
علاوه بر این، ما باید در مورد بحران نمایندگی نیز صحبت کنیم. اینکه اولین نفری که در تهران انتخاب شد کمتر از 9 درصد از کل واجدین شرایط و کمتر از 30 درصد از شرکت کنندگان رای آورد، به این معنی است که حتی کسانی که به انقلاب اسلامی پایبند هستند نمی توانند به طور جمعی یکی از نامزدهای تایید شده را به عنوان خود انتخاب کنند. وکیل. البته پیش از این در بررسی ارزشها و نگرشهای ایرانیان در سال 1402 گفته میشود که حدود 70 درصد مردم گفتهاند که به «سیاستمداران» اعتماد ندارند.
لازم به ذکر است که این موضوع بزرگتر و عمیقتر از آن چیزی است که صرفاً به نظام حاکمیتی نسبت داده شود. به عنوان مثال، بررسی های متعدد نشان دهنده محبوبیت حداقلی برخی از رهبران احزاب سنتی کشور است که سمت هایی مانند ریاست جمهوری را بر عهده داشته اند.
موضوع مشارکت و نمایندگی سیاسی باید مورد قبول نظام حاکمیتی و شخصیت های سیاسی (صرف نظر از اینکه در قدرت باشند یا در حاشیه) و به جای هجمه های منفی، از راهکارهای مثبت استفاده شود. راه حل هایی که در فضایی مساوی قابل بحث، قانع و توافق است.
۲۷۳۰۲