افزونه پارسی دیت را نصب کنید Monday, 18 November , 2024
2

این زن شوهرش را به خاطر خفگی کشته است! / گفت قفل گوشیتو باز کن!

  • کد خبر : 254927
این زن شوهرش را به خاطر خفگی کشته است!  / گفت قفل گوشیتو باز کن!

به گزارش رکنا، یک سال پیش زنی به نام ندا فریازنان به خیابان رفت و برای نجات همسرش درخواست کمک کرد. همسایه های زن جوان بلافاصله با اضطراری و سپس پلیس با تکنسین های اورژانس تماس گرفتند و گفتند فرهاد، شوهر ندا فوت کرده است. پلیس بعداً جسد را به پزشکی قانونی منتقل کرد و […]

به گزارش رکنا، یک سال پیش زنی به نام ندا فریازنان به خیابان رفت و برای نجات همسرش درخواست کمک کرد. همسایه های زن جوان بلافاصله با اضطراری و سپس پلیس با تکنسین های اورژانس تماس گرفتند و گفتند فرهاد، شوهر ندا فوت کرده است. پلیس بعداً جسد را به پزشکی قانونی منتقل کرد و تحقیقات آغاز شد.

ندا در بازجویی ها به قتل اعتراف کرد و گفت: من و شوهرم چند سال پیش. ازدواج ما آن را انجام دادیم. ما اختلاف نظر شدیدی داشتیم. خانواده ها می گفتند اگر بچه داری به خاطر بچه می توانی با هم زندگی کنی. ما یک دختر داریم که الان دو ساله است. با اینکه یک پسر داشتیم، اما اختلافاتمان پایانی نداشت. روز حادثه ساعت حدود هشت صبح بود و خواب بودم که شوهرم با داد و بیداد و لگد مرا از خواب بیدار کرد. گفت قفل گوشیت را باز کن تا ببیند چه خبر است. مقاومت کردم و نکردم. درگیری ما بر سر این موضوع تشدید شد. به آشپزخانه رفتم و چاقویی برداشتم. گفتم اگه نزدیک بشی میزنمت. فرهاد نترس به سمت من آمد. دستش را روی گردنم گذاشت و فشار داد. چشمانم سیاه شده بود که ناگهان ضربه ای به او زدم. نمی دانم کجا و چگونه او را زدم. من فقط برای نجات خودم ضربه زدم.

با صدور اعترافات و کیفرخواست این زن، پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد.

در ابتدای جلسه کیفرخواست متهم قرائت شد. سپس پدر و مادر فرهاد خواستار انتقام از خود و نوه شان شدند. گفتند: پسرمان 42 سال بیشتر نداشت. عروس ما دروغ می گوید و پسرمان هرگز او را نمی زند. نمی دانیم روز حادثه ای که ندا پسرمان را به قتل رساند چه شد. ما حاضر نیستیم تسلیم شویم یا سازش کنیم.

سپس ندا در جایگاه قرار گرفت و گفت: از عمد شوهرم را نزنم. برای فرار از دستش چاقویی درآوردم. شوهرم داشت خفه ام می کرد.

متهم گفت: فرهاد مرا کتک می زد. در زمان حادثه دستانش را روی گلویم گذاشت و فشار داد. چاقو را به سمتش گرفتم تا او را بترسانم. حتی نفهمیدم چاقو چطور وارد بدنش شد. من قصد کشتن او را نداشتم و به پدر و مادرش صمیمانه تسلیت می گویم.

در پایان پس از ارائه آخرین دفاعیات متهم و ارائه دفاعیات توسط وکیل مدافع وی به دادگاه، قضات برای تصمیم گیری وارد دادگاه شدند.

لینک کوتاه : https://iran360news.com/?p=254927

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.