افزونه پارسی دیت را نصب کنید Friday, 20 September , 2024
2

آهنگ غمگین علیدوستی. چهاربانسوری برادرم را در سال 1362 از ما گرفت.

  • کد خبر : 229748
آهنگ غمگین علیدوستی.  چهاربانسوری برادرم را در سال 1362 از ما گرفت.

ترانه علیدوستی روز چهارشنبه سوری در پی درگذشت برادرش نوشت: اگر روزی تصمیم گرفتم تنها پیام اخلاقی زندگی ام را به جوانان بدهم، به آنها می گویم تا جایی که می توانند خوش بگذرانند، اما نرو. بازی. با آتش این مطلب را در سال 1395 منتشر کردیم و روز چهارشنبه مجدداً آن را منتشر می […]

ترانه علیدوستی روز چهارشنبه سوری در پی درگذشت برادرش نوشت: اگر روزی تصمیم گرفتم تنها پیام اخلاقی زندگی ام را به جوانان بدهم، به آنها می گویم تا جایی که می توانند خوش بگذرانند، اما نرو. بازی. با آتش

این مطلب را در سال 1395 منتشر کردیم و روز چهارشنبه مجدداً آن را منتشر می کنیم به امید اینکه مایه ی رونق خانواده ها و جوانان باشد تا خدای ناکرده این روز مبارک به عزا تبدیل نشود.

ترانه علیدوستی بازیگر سرشناس سینمای ایران که چند سال پیش (1383) برادرش عسگرافرهادی را در حین بازی در فیلم «چرخه سوری» بر اثر انفجار مواد محترقه در «چرخان سوری» با انتشار یادداشتی از دست داد. صفحه او از اینستاگرام توضیح این رویداد.

ترانه علیدوستی را نوشت:

«وقتی در فیلم چهارشنبه سوری اصغر فرهادی بازی می کردم خیلی سخت بود، تمام داستان فیلم در آن روز می گذشت، سپس اعلام کردند در چهارشنبه سوری واقعی برادرم بر اثر تصادف ناگوار فوت کرده است. انفجار مواد محترقه است هر وقت به این خاطره تلخ نگاه می کنم لحظه ای را به یاد می آورم که خبر مرگ برادرم سر صحنه پخش شد همه ما شوکه شدیم.

بابا و مامان همیشه نگران برادرم بودند و در نهایت نتوانستند کمکی به او کنند. پویان مثل خیلی از نوجوانان پسری لجباز و شیطان صفت بود. او اصلا پسر ساده ای نبود. او کنترل کننده ای بود که من نمی شدم، اما آنها پاسخی را که نمی گرفتند از او می گرفتند. اقدامات او در نهایت این بلا را برای ما و خودش به ارمغان آورد.

من هنوز نمی توانم آن را باور کنم. ماجرای آن روز در سوریه برای من و خانواده ام یک کابوس است. اواخر سال 83 و عید 84 من و خانواده ام روزهای بد و سنگینی داشتیم. هر روز برای ما سخت بود که پویا نباشیم و همچنان سخت است.

در زمان فوت پویان مشغول فیلمبرداری فیلم چهاربانسوری بودم و او دقیقاً در همان روز چهاربانسوری، یعنی 4 اسفند 1362 فوت کرد، وقتی خبر منتشر شد، نمی دانم چگونه به خانه رسیدم. اما بعد از آن و وقتی مراسم تمام شد، خواستم سریع و خودجوش با بازی در فیلم خود را گرم کنم و دوباره به گروه ملحق شدم.

در واقع یک هفته سر کار نرفتم که سه روز آن سه روز اول عید بود که در هر صورت و بدون حادثه، آن سه روز تعطیل بود. در واقع به خاطر این اتفاق فقط 4 روز کار را متوقف کردم. بعد از بازگشت به سر کار، احساس می کردم این هفته برای من چهل روز است و خیلی دیر شده است.

خوشبختانه هیچکس مثل عزاداران با من صحبت نکرد و فضا سنگین نبود، مثل قبل دوستانه بود شاید چون بچه ها در این هفته مدام کنارم بودند و در تمام مراسم ها حضور داشتند. امیدوارم این اتفاق برای هیچ خانواده ای نیفتد. زیرا این اتفاقات واقعا وحشتناک است و هرگز قابل هضم نیست.

شاید کسی که هرگز نتواند با این موضوع کنار بیاید مادرم باشد. البته نمیشه گفت برای کی سخت تر بود! اگر روزی تصمیم گرفتم تنها پیام اخلاقی زندگی ام را به جوان ها بدهم (چون از پیام دادن خوشم نمی آید) می گویم تا می توانید لذت ببرید. الان وقتشه…، اما با آتش بازی نکن، با ریسک. نه برای تو، بلکه برای ما خواهران».

آنچه دیگران می خوانند

لینک کوتاه : https://iran360news.com/?p=229748

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.