افزونه پارسی دیت را نصب کنید Thursday, 31 October , 2024
2

متجاوز پیچیده زنان را به بهانه های مختلف به غار خود می کشاند/ همسایه از پلیس کمک خواست

  • کد خبر : 215266
متجاوز پیچیده زنان را به بهانه های مختلف به غار خود می کشاند/ همسایه از پلیس کمک خواست

به گزارش رکنا، نوجوان 17 ساله ای که گویا اجبار و مجرمی دستگیر شده است، او داستان کینه توزانه خود را به طبرسی مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شمال مشهد گفت: مادرم در کمتر از یک سال بر اثر سرطان فوت کرد و پدرم در مدت کوتاهی با زن جوان دیگری ازدواج کرد. او از […]

به گزارش رکنا، نوجوان 17 ساله ای که گویا اجبار و مجرمی دستگیر شده است، او داستان کینه توزانه خود را به طبرسی مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شمال مشهد گفت: مادرم در کمتر از یک سال بر اثر سرطان فوت کرد و پدرم در مدت کوتاهی با زن جوان دیگری ازدواج کرد. او از من و برادرم مراقبت می کرد، اما وقتی او صاحب پسر شد، دیگر نگران من نبود. برادرم که بزرگتر بود، سر کار رفت و زندگی مستقلی را تشکیل داد، اما من مجبور شدم رفتار نامادری ام را تحمل کنم.

نه آشپزی می کرد و نه مرا می زد، حتی به خاطر شکستن بشقاب چند ساعتی مرا در اتاق تاریک حبس کرد، تا اینکه وقتی 5 ساله بودم متوجه شدم که هیچکس مرا دوست ندارد. پدرم هم درگیر بود. در اعتیاد بود و فقط به حرف های همسرش گوش می داد. او معتقد بود در نهایت رفتار تند و توهین آمیز نامادری ام باعث شده بود که نسبت به زنان تنفر عجیبی در من ایجاد شود و آنها را دشمن می دیدم تا اینکه چندی پیش یکی از دوستانم که چند سال از من بزرگتر بود ادعا کرد که مقداری ارزان خریده است. محصولات در او سایت های کارگزاری را می خرد و سپس آنها را با مبلغ بالاتری می فروشد! و از این طریق پول در می آورید! من هم به تقلید از او همین کار را می کردم و به زنان محصولات می فروختم، اما یک روز زنی را دیدم که شبیه نامادری من بود که بخاری سفارش داده بود. انگار تمام بغض در وجودم جاری شد و تصمیم گرفتم مشکل را حل کنم. آن زن را به بهانه زیارت بخاری به خانه کشاندم و با تمام بغض تهدید کردم که با ترساندن زنان از آنها انتقام بگیرم. دو بار دیگر که در خانه تنها بودم، با گذاشتن آگهی فروش پتو و بخاری در سایت میانجی گری زنان را به داخل خانه کشاندم و با ترساندن آنها مشکل را حل کردم!

اما چند روز پیش که پولم خیلی کم بود و گوشیم خراب شده بود، به زور کارت بانکی پسر همسایه را که در مغازه مشغول خرید محصولات بود، گرفتم. سپس با کد بانکی که به دلیل تهدید برداشته بودم به یک فروشگاه تلفن همراه رفتم و ابتدا گوشی خریدم و با بقیه پول مقداری غذا خریدم. اما خیلی زود پدر آن کودک از من شکایت کرد و نیروهای کلانتری طبرسی شمالی مرا دستگیر کردند. با این حال، من نمی خواهم به خانه نامادریم برگردم زیرا …

به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، با توجه به ارتکاب جرایم خاص توسط این نوجوان 17 ساله، با دستور قضایی برای ادامه تحقیقات پلیسی در خصوص سایر جرایم احتمالی وی به کانون اصلاح و تربیت اعزام شد.

داستان واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی

لینک کوتاه : https://iran360news.com/?p=215266

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.