خبرآنلاین به نقل از ایرنا ادامه می دهد: علی اکبر رائفی پور روز سه شنبه جدای از حضور وی در نمایشگاه رسانه نکاتی در مورد قالی باف و حضور او در انتخابات شورا آورده شده
بخش هایی از سخنان وی را بخوانید:
رائفی پور گفت: برای پیوستن به جبهه صبح ایران کسانی را می پذیریم که تعهدنامه ما را امضا کنند، جلوی دوربین بنشینند و سوگند یاد کنند. اگر کسانی که رقبای ما هستند، تعهدنامه ما را امضا کنند، این احتمال وجود دارد که نامزد آنها نیز در لیست ما قرار گیرد.
و افزود: قدرت دادن به مردم اما کنترل نکردن آن منشأ فساد است. شورای ائتلاف بیش از 100 نفر را به پارلمان فرستاد. آیا بر عملکرد این افراد نظارت داشتید؟
امروز یک سوال در مورد خانواده یک مسئول و یک سوال برای مردم پیش آمده است که نباید جواب داد! بیایید تبرئه کنیم و پاسخ دهیم.
رائفی پور افزود: من فقط یک سوال پرسیدم شفافیت چه شد؟ به جای اینکه به فعالیت ما پاسخ دهند، گفتند عده ای فضای سیاسی کشور را ابتذال کرده اند. غش کردیم! ما سؤال کردیم، ما متهم به فرقه گرایی و نفوذ شدیم، اتهامات ادامه دارد، سؤالات ما ادامه دارد.
آنها ما را معامله گران شفافیت می نامند. ما چهار سال سکوت کردیم و شما را همراهی کردیم، حالا داریم به شفافیت می رسیم؟
آقای قالیباف گفت خرمشهر می آید، توئیت کردم که خرمشهر اول شفافیت آراء است، بسم الله.
رائفی پور می گوید: من موضوع پسر آقای قالیباف را فاش نکردم، اسناد مربوط به این تورهای ترال ماه گذشته به دست من رسید، از مشاور آقای قالیباف هم پرسیدم، از مشاوران دولت قبل سوال کردم، فقط اصلاح طلبان باید پرسیده شود! به سوالاتی که در جامعه مطرح می شود باید پاسخ داده شود.
توضیحی می خواهیم، در دورانی که پول و اسکناس راکد نیست، 3 هزار قطعه 100 هزار تومانی را چگونه به دست آوردید و کجا خرج کردید؟ چرا سفر؟ یکی از افراد با سازمان امور مالیاتی تماس گرفت و پرسید که آیا این مصداق پولشویی است یا خیر؟ وقتی جواب «بله» دادند، مدارک را تحویلشان دادم، رشوه دهنده اعتراف کرد.
رائفی پور درباره موضوع چای دباش گفت: زمانی که چای دباش اعلام شد آیا حکم دادگاه وجود داشت؟ به همین ترتیب پس از اعلام 140 سکه در مجلس، 140 سکه رسید که پس از آن دادسرا تماس گرفت و مدارک را گرفت.
اعتبارنامه «تاجگردون» در همان مجلس رد شد و حالا صلاحیتش تایید شده است. در شورای نگهبان چند قانون وجود دارد؟ اساس آن چیست؟
در مورد وام هم به یکی از کارمندان پژوهشگاه وام داده شد که من اسمش را نبردم و گفتم یکی از دوستانم پیش من بوده و حالا گویا وام گرفته است. شخصی وامی گرفت که نتوانست آن را پس بدهد.
حساب یکی که پاک است نیازی به محاسبه ندارد، جیبم بسته است، دهنم باز است، نسبت به آنچه می دانم چیزی نگرفتم.
