بازیکنان این تیم پس از پیروزی استقلال مقابل صنعت نفت در مقابل خبرنگاران قرار گرفتند و درباره مشکلات اقتصادی و کمبود صحبت کردند و در این باره خطاب به باشگاه پرداختند.
تا اینجا موضوع چیز عجیبی نبود. همه می دانند که مدیریت باشگاه استقلال و کادرفنی این تیم در حال جنگ هستند و در جنگ هر دو طرف از تمام ابزار خود برای جلو افتادن استفاده می کنند. باشگاه از ابزار خودش استفاده می کند و مدیر رسانه را اخراج می کند و بازیکنان و کادر فنی هم تریبونی در قالب مصاحبه بعد از بازی دارند که از آن استفاده می کنند.
اما سوال اینجاست: در میانه جنگ تا کجا می توانیم پیش برویم؟ در همه جای دنیا قوانین جنگ وجود دارد و حتی در جنگ های جهانی کنوانسیون ژنو رعایت می شد! شما در جنگ با دشمن یک سری محدودیت دارید و نباید خط قرمزها را بشکنید. یکی از این خطوط قرمز فرهنگ و آبروی ایران و ایرانی است که به هیچ قیمت و بهانه ای نباید خدشه دار شود چه برسد به پول! متاسفانه در فوتبال ما فقط باشگاه ها پیشوند فرهنگی دارند اما در مورد فرهنگ بازیکنان کاری انجام نمی شود. در این فوتبال، یک روز پرسپولیسی ها گفتند: «شب عید پول آجیل نداریم» اما بازیکنی در همین تیم بود که می گفت: «من ماشین 100 میلیاردی دارم»! دم خروس و قسم حضرت عباس…
موضوع فقط استقلال و امید حمیدی فر جوان نیست. به بهانه این حادثه می خواهیم به ریشه یک مشکل اساسی برویم: در کشوری که 80 درصد مردم آن یک خانواده 4 نفره را با حقوق ماهیانه 15 میلیون تومان و با دو شیفت کاری و حتی گرسنه حمایت می کنند. شب ها برای حفظ آبروی خود با سیلی سرخ می شوند. چطور ممکن است یک جوان بیست ساله بدون هیچ کدام از این مشکلات اقتصادی با وجود حقوق به قول خودش «یک میلیارد تومب» چیزی برای خوردن نداشته باشد؟ ?
باز هم می گوییم جنگ است و طرفین می خواهند همدیگر را بزنند، اما به چه قیمتی؟ به قیمت آبرو و حیثیت؟ کدام خانواده ایرانی را می شناسید که فرزندش بی خانمان است و قرار نیست به او کمک کنند؟ با همین عدد و رقم کار کنیم، قرارداد یک میلیاردی یک ساله ماهی 100 میلیون تومان است، چطور یک فرد مجرد و تنها با این عدد زندگی نمی کند؟!
در این شهر انواع قیمت ها، انواع رستوران ها و انواع غذاها وجود دارد. بسیاری از ما تا به حال پا به رستوران های بالاتر از ونک نگذاشته ایم، چون می دانیم که جیب ما نمی تواند چنین منوهایی را پشتیبانی کند، پس چرا بازیکن استقلال اینقدر حس رزق و روزی و قدرت کنترل مخارجش را ندارد؟
بله، طرف فقط یک فوتبالیست است و قرار نیست علامه دهر باشد، اما صحبت از علم و دانش نیست، صحبت از تربیتی است که در همه خانواده های ایرانی رخ می دهد. آموزشی که می گوید اگر برای کسی کار خوبی انجام می دهید، در مورد آن فریاد نزنید و پاداش خود را هدر ندهید! پس اگر در ابتدای فصل قراردادتان را برای کمک به استقلال کم کردید، حالا چرا آن را کنار می گذارید؟ چه کسی را مقصر می دانید؟ هوادار چه گناهی دارد جز اینکه عاشق فوتبال و توست؟ بازیکن حرفه ای که به استقلال آمده سال ها قرارداد حرفه ای بست و اگر نتوانست پولش را پس انداز کند چه ربطی به باشگاه استقلال و هوادارانش دارد؟ آقا با پول چیکار کردی؟
درست است که بازیکنان قرارداد بسته اند و باید حقشان را بگیرند، اما کیست که نداند هیچ بازیکن ایرانی بیش از 5 میلیارد تومان ارزش ندارد! آن وقت خودت بهتر از هرکسی میدانی که سود را کم کردهای، چرا مردم را مقصر میدانی؟
درست مثل بازیکنان ملی که برای هر بازی پاداش می گیرند، اما تقصیر را گردن افرادی می اندازیم که برایشان دویدیم و عرق ریختیم! در کشوری که واقعاً مردمی هستند که شب ها نان ندارند، چگونه می توان با این حقیقت تلخ و معضل اجتماعی به این شکل مضحک شوخی کرد؟!
و وای بر ما رسانه ها که ذاتاً کارمان مجبور به انعکاس این حرف ها هستیم و وای به حال مسئولانی که به این مسائل اهمیت نمی دهند و نمی فهمند چه بلایی سر جوانان ایرانی می گذرد. و تمام جهان ایران و ایرانیان.