اما چگونه میتوانیم بفهمیم که این فراموشیهای ناامیدکننده بازتابی از زوال شناختی مرتبط با سن، نشانههای اولیه زوال عقل قریبالوقوع، یا صرفاً مرحلهای گذرا هستند که از آن بهبود خواهیم یافت؟ آیا فراموشی می تواند طبیعی باشد؟
گوش دادن به ریچارد رستاک، متخصص مغز و اعصاب 82 ساله که کتاب جدیدش «پیشگیری از زوال عقل: راهنمای سلامت بلندمدت مغز» است، بسیار شاداب است.
یک دلیل روزمره برای از دست دادن حافظه وجود دارد، او می گوید: “در طول زندگی، استرس باعث می شود مغز عملکرد طبیعی داشته باشد: شما با حافظه مشکل دارید. “شما نمی توانید نام ها را به خاطر بسپارید.”
البته دوری کامل از مشکلات استرس زا غیرممکن است، اما یکی از آن مشکلاتی که می توان آن را محدود کرد، نگرانی از ابتلا به آلزایمر به دلیل فراموشی کوچک است: «مثلاً افرادی هستند که مراکز خرید را ترک می کنند و به یاد نمی آورند کجا پارک کرده اند. ماشین. ماشین. آنها این کار را کردند. خب، این یک فراموشی عادی است.”
رستاک میگوید نگرانکنندهترین روایت داستان این است که «اگر مرکز خرید را ترک کنید و به یاد نیاورید که با ماشین شخصیتان آمدهاید، اتوبوس گرفتهاید یا کسی شما را سوار کرده است».
واضح است که خود رستاک هنوز از نظر ذهنی هوشیار است: او علاوه بر نوشتن کتاب، استاد بالینی دانشگاه جورج واشنگتن در واشنگتن دی سی است. اما او با آرامش اندکی کاهش توانایی هایش را که با افزایش سن به وجود می آید، می پذیرد. او به یاد می آورد که سال ها پیش در یک شام کتاب گردی به ده ها نفر معرفی شده بود: “من در به خاطر سپردن نام ها مشکلی نداشتم. اما مطمئن نیستم که دیگر همان توانایی را داشته باشم.”
در هر صورت مشکل به خاطر سپردن اسامی راه حل آسانی دارد: «حافظه بر اساس تصاویر است نه کلمات. بنابراین وقتی نام کسی را می شنوم (مثلاً امی فلمینگ)، او را در حال آتش تجسم می کنم، بنابراین وقتی دوباره او را می بینم، نام او را به یاد می آورم.
حافظه نیز بیشتر به توجه است تا نقص های شناختی. برگردیم به قیاس مرکز خرید رستاک! او میگوید اگر هنگام ورود به مرکز خرید چیز جالبتری از مختصات پارکینگ در ذهن داشته باشید، به فضای به ظاهر ناچیز پارکینگ توجه نخواهید کرد و در نتیجه حافظهتان را اشغال نمیکنید. برای به یاد آوردن آن توجه به چیزهایی که ما را هیجان زده نمی کنند بسیار سخت تر است.
لیندا کلر، استاد روانشناسی بالینی پیری و زوال عقل در دانشگاه اکستر، میگوید علائم اختلال حافظه با علائم زوال عقل بسیار متفاوت است: «یک شکاف واقعی وجود دارد که نباید وجود داشته باشد.
تجربه خودم از این موضوع زمانی بود که به مادرم گفتم میخواهم از کمبریج به شمال ولز نقل مکان کنم و خانهای پیدا کردهام. صبح روز بعد، او چیزی را که گفتم به خاطر نمی آورد. بعد مطمئن شدم که این یک فراموشی عادی نیست.»
کلر مثال دیگری را ذکر می کند، مردی که سوار ماشین شد و نمی توانست به خاطر بیاورد که فرمان برای چه کاری است. اینها نشانه هایی است که باعث می شود به متخصص مراجعه کنید.
اما کلر اذعان می کند که تعیین نشانگرهای دقیق دشوار است، زیرا شرایطی غیر از زوال عقل نیز می تواند باعث اختلالات قابل توجهی شود، مانند عفونت های دستگاه ادراری، عدم تعادل هورمونی، سکته های کوتاه مدت، افسردگی و اضطراب.
اگر دچار نقصهای جدی حافظه یا تغییرات شناختی میشوید که برای شما عادی نیستند، باید به متخصص مراجعه کنید. کلر می گوید: «ما در تلاشیم تا افراد را تشویق کنیم که به محض اینکه متوجه تغییر در عملکردشان شدند، به پزشک مراجعه کنند. این تا حدی به این دلیل است که سایر مشکلات سلامتی که باعث علائم شناختی می شوند، مانند بیماری های قلبی عروقی که بر جریان خون به مغز تأثیر می گذارد، قابل تشخیص هستند، و تا حدودی به این دلیل است که داروها در صورت مصرف زودهنگام می توانند به کند کردن پیشرفت زوال عقل کمک کنند.
اما بیایید یک قدم به عقب برگردیم: اگر می ترسید به دلیل اینکه سن شما برای نام بردن از بازیگر فیلمی که اخیراً دیده اید، می ترسید، ارزش آن را دارد که این انرژی ذهنی را به سمت چیزی مثبت هدایت کنید. به عنوان مثال، راه های جدیدی برای مدیریت استرس بیاموزید. رستاک می گوید: برای بهبود عملکرد شناختی خود سعی کنید استرس خود را کاهش دهید.
کلر پیشنهاد می کند که چرخه استرس سلامتی را با تمرکز بر مراقبت از خود بشکنید: «همیشه آسان نیست. مسئولیت ها از بین نمی روند. اما آیا راهی وجود دارد که بتوانید کمی بیشتر بخوابید یا یکی دو ساعت به شما فرصت دهد تا کاری را که دوست دارید انجام دهید؟
از طرف دیگر داشتن شغلی که ذهن شما را درگیر کند مفید است زیرا مغز را چابک و قوی نگه می دارد و احتمال زوال عقل را کاهش می دهد. کلر می گوید: «هر کاری که بتوانید برای تقویت عملکرد ذهنی خود انجام دهید، خوب است. ما معتقدیم که فعالیت های ذهنی پیچیده محافظت کننده هستند.»
این بدان معنا نیست که کار چالش برانگیز ذهنی پیش نیاز سلامت مغز است. عبارت کلیدی رستاک برای مقابله با زوال عقل “ذخیره شناختی” است، چیزی که می تواند مانند یک ماهیچه رشد کند. او میگوید: «مغز در طول زندگی بسیار انعطافپذیر باقی میماند و ذخیره شناختی را میتوان از دوران کودکی تا هر زمان در 70 سال آینده بهبود بخشید.
به چالش کشیدن مغز لزوما از زوال عقل جلوگیری نمی کند، اما در صورت ابتلا به آن می تواند مدت بیشتری شما را فعال نگه دارد. توصیه اصلی رستاک این است که چیزی را پیدا کنید که «از ته دل به شما علاقه مند باشد» و از آن به عنوان یک «وسواس باشکوه» لذت ببرید: خواندن کتاب یا تماشای فیلم باعث می شود ذهن فعال بماند. »
او می گوید که انجام کارهای جدید راهی برای ایجاد شبکه های جدید در مغز است، مانند یادگیری زبان های جدید یا مهارت های موسیقی. به همین دلیل است که به جای اینکه اجازه دهید دیگران این کار را برای شما انجام دهند، باید خودتان از فناوری های جدید استفاده کنید و یاد بگیرید.
خواندن یک رمان حرکت مفید دیگری برای ذخیره سازی شناختی است. رستاک می گوید: «خواندن یک رمان از نظر شناختی بسیار بیشتر از یک کتاب غیرداستانی است.
از آنجایی که این کتاب غیرداستانی است، می توانید هر فصلی را که می خواهید باز کنید و بخوانید. اما این کار را نمی توان با یک رمان انجام داد. وقتی رمانی را می خوانید، باید داستان، تمام شخصیت ها و معانی پنهان داستان را تا جایی که خوانده اید به خاطر بسپارید و از تخیل خود استفاده کنید.
رمان ها و پازل ها به حافظه فعال نیاز دارند: «حافظه کاری با ضریب هوشی مرتبط است. “اگر حافظه فعال شما قوی باشد، به هیچ وجه به زوال عقل مبتلا نخواهید شد.”
تعریف پزشکی زوال عقل از دست دادن حافظه، زبان، حل مسئله و سایر توانایی های شناختی است که به اندازه کافی شدید است که بر زندگی روزمره تأثیر بگذارد. رستاک میگوید: «بنابراین اگر به اندازه کافی حافظه فعال برای یادگیری و نام بردن، مثلاً، همه نخستوزیرهای جنگ جهانی دوم دارید، قطعاً زوال عقل ندارید. “اگر سیاست را دنبال نمی کنید، همچنین تمرین خوبی است که اعضای تیم فوتبال مورد علاقه خود را بر اساس موقعیت یا حروف الفبا فهرست کنید.”
علاوه بر کاهش استرس و هوشیار نگه داشتن ذهن، خواب، به خصوص چرت زدن، حافظه را تقویت می کند: «مطالعات آزمایشگاهی تأیید می کند که چرت زدن اطلاعات تازه آموخته شده را تقویت می کند. وقتی چیزی را برای اولین بار یاد می گیریم، آن دانش به هیپوکامپ، ناحیه ای از مغز که مسئول تشکیل حافظه اولیه است، می رود. وقتی چرت می زنیم، فعالیت هیپوکامپ با الگوی فعالیتی که هنگام یادگیری اطلاعات جدید شکل می گیرد، مطابقت دارد. به این کار برنامه ریزی مجدد عصبی می گویند.
مشکلات خواب اغلب با افزایش سن افزایش مییابد: «چرتهای روزانه میتوانند به تنظیم خواب شبانه کمک کنند».
هیچ یک از این توصیهها تضمینی ندارند: «شما نمیتوانید فرد خاصی را انتخاب کنید و بر اساس سبک زندگیشان پیشبینی کنید که آیا او به آلزایمر مبتلا میشود یا خیر. درصد بالایی از این بیماری ژنتیکی است اما این توصیه ها احتمال ابتلا به آن را کاهش می دهد. توصیه دیگر پرهیز از مصرف زیاد الکل است. عادات دیگر از جمله ورزش منظم و رژیم غذایی سالم را جایگزین آن کنید. توصیه دیگر این است که مراقب سلامت قلب و عروق و شنوایی خود باشید و تا حد امکان معاشرت کنید.
خوشبختانه، همانطور که برای افزایش ذخیره شناختی هیچ وقت دیر نیست، برای بهبود سلامت سیستمیک نیز هیچ وقت دیر نیست: «ایجاد تغییراتی که به نفع سلامتی شما باشد در هر مرحله تأثیر دارد. حتی اگر در زمان بازنشستگی ورزش را شروع کنید، باز هم بدون مزیت نیست.
تمریناتی برای کمک به توسعه ذخیره شناختی.
– تمام نخست وزیران کشور خود را از یک تاریخ معین تا کنون نام ببرید. سپس آن را برعکس انجام دهید (از حال به گذشته)، سپس آنها را یک بار بر اساس حروف الفبا و بار دیگر بر اساس احزاب سیاسی مرتب کنید.
– اگر از این خطمشی پیروی نمیکنید، همه بازیکنان تیم فوتبال مورد علاقهتان را بر اساس موقعیت بازی یا بر اساس حروف الفبا فهرست کنید.
– بدون نگاه کردن به لیست خرید خود به مرکز خرید بروید.
– هر روز یک لغت جدید یاد بگیر.
رستاک میگوید هر چیزی که به شما کمک میکند یا شما را وادار میکند تا تکههایی از اطلاعات را در ذهن خود جابهجا کنید، مفید است.