افزونه پارسی دیت را نصب کنید Saturday, 19 October , 2024
2

مادر و پسر بی احترامی دانش آموز را به لانه کثیف کشاندند! / پدر و مادر آیدا سکته کردند!

  • کد خبر : 193116
مادر و پسر بی احترامی دانش آموز را به لانه کثیف کشاندند!  / پدر و مادر آیدا سکته کردند!

به گزارش رکنا، وقتی وارد دفتر مفقودین شدم، اولین چیزی که از دور نظرم را جلب کرد دختری بود که با کت و لباس مدرسه جلوی میز افسر پرونده ایستاده بود و به زمین نگاه می کرد. کمی دورتر زنی که به نظر مادر دختر است روی صندلی نشسته و آرام آرام اشک می ریزد. […]

به گزارش رکنا، وقتی وارد دفتر مفقودین شدم، اولین چیزی که از دور نظرم را جلب کرد دختری بود که با کت و لباس مدرسه جلوی میز افسر پرونده ایستاده بود و به زمین نگاه می کرد. کمی دورتر زنی که به نظر مادر دختر است روی صندلی نشسته و آرام آرام اشک می ریزد.

به آنها مراجعه می کنم و پس از اتمام کار اداری پرونده، از مادر و دختر می خواهم که علت حضور خود را در اداره 4 پلیس آگاهی که اداره رسیدگی به پرونده افراد مفقودی است برایم توضیح دهند.

مادر آهی می کشد و می گوید به خاطر این خانم یک ماه است که نه خوابیده ایم و نه غذا می خوریم، آبرویمان رفته و همسرم مرا سرزنش می کند و فکر می کند به خاطر بی توجهی و نظارت ضعیف من این اتفاقات برای دخترمان افتاده است.

به خدا به نظر من همه چیز عادی بود و دخترم مثل بقیه دانش آموزان از درس و مدرسه لذت می برد. حتی یک درصد هم حدس نمی زدم زیر این قیافه آرام و ساکت موجودی باشد. شورشی پنهان است که از 11 سالگی با پسری که کیلومترها از تهران فاصله دارد تلفنی و آنلاین صحبت می کند.

آنها دو سال مخفیانه با هم تماس داشتند و در این مدت پسر عکس هایی از خودش برای آیدا می فرستد که دخترم معتقد است جوانی تحصیل کرده و مرفه است. سرانجام این فرد موفق می شود دخترم را فریب دهد و به شهری که در شرق کشور زندگی می کند می کشاند. باورتان نمی شود من و پدرش چه شرایط سختی را پشت سر گذاشتیم تا امروز که همکارانتان خبر تولد آیدا را به ما دادند. فکر اینکه چه اتفاقی می‌توانست برای دخترم بیفتد و اینکه آیا دوباره او را سالم و سلامت خواهم دید، مرا دیوانه کرد.

نمیدونم دیگه چی بهت بگم. از خود بپرسید نتیجه حسن نیت و اعتماد شما به یک کودک غریب چه بوده و در این مدت چه وضعیتی داشته اید.

بعد از این مادر گفت: به دختری نگاه می کنم که هنوز از شرم سرش را آویزان کرده است.

مادر با عصبانیت می گوید: تو با این رفتارها نشان دادی که خیلی شجاع و شجاع هستی، حالا خجالتی هستی؟

به مشاور بگویید چه اتفاقی برای شما افتاده است. چشمان آیدا پر از اشک می شود و می گوید: از حرفم پشیمانم. خانم به خاطر خدا به اصرار دوستم با اون پسر صحبت کردم وگرنه اصلا از کجا فهمیدم دوست پسر یعنی چی؟

دوستم اصرار کرد و من با او ارتباط تلفنی برقرار کردم و سپس از طریق فضای مجازی در ارتباط بودیم تا اینکه بعد از یکی دو سال اصرار کرد که بروم ببینمش. از عکس هایی که برایم فرستاد، فکر کردم آدم خوبی است. تحصیلات و خانواده خوبی دارد. مخفیانه به شهر محل زندگی او رفتم.

اما همین که به کوچه و محله اش رسیدم نظرم عوض شد، وقتی وارد خانه اش شدم خانه ای 30 متری کثیف و به هم ریخته بود.

مجید با مادرش زندگی می کرد. اولین صحنه ای که پیدا کردم مادرش بود که گوشه ای از خانه نشسته بود و مشغول وزن کردن و بسته بندی مواد روانگردان شیشه ای بود. بعد از یک روز اقامت در آن خانه متوجه شدم که مجید نیز معتاد به شیشه است و چندین بار در حین استفاده از شیشه روی صورتم فوت کرد و قصد داشت من را نیز معتاد کند. فکرش را بکنید که او با چه طرز فکری به آنجا رفته بود و حالا با چه آدم هایی سر و کار داشت.

نه بازگشتی وجود داشت و نه راهی به جلو. از ماندن در آنجا احساس خطر می کردم و نمی دانستم قصدش از بردن من به خانه اش چیست و نمی خواستم با پدر و مادرم تماس بگیرم و به خانه برگردم.

چند روزی به همین منوال گذشت و خوشبختانه همکاران شما به دنبال من آمدند. من خیلی خوشحالم و امیدوارم پدر و مادرم مرا ببخشند. روزهای بسیار سختی را پشت سر گذاشتم و از صمیم قلب اهل خانه هستم. در رفتن من این کار را کردم و وعده خام پسر معتاد به شیشه شدم، متاسفم و پشیمانم.

امیدوارم مادر و پدرم مرا ببخشند و فرصتی دوباره به من بدهند تا تبدیل به دختر خوب و خردمندی شوم که امیدوار بودند باشم. در این سن کم زندگی با یک پسر معتاد و مادرش مواد مخدر را تجربه کردم و این چیزی است که تا آخر عمر از ذهنم پاک نمی کنم.

ممکن بود اتفاقات بدتری برای من بیفتد. من به خوبی درک می کنم که حضور در اینجا مانند یک زندگی جدید است و از این بابت از همکاران شما بسیار سپاسگزارم.

نظریه تخصصی

بلوغ و نوجوانی حساس ترین مرحله رشد کودک شماست، دوره ای که کودک بی تجربه شما باید در دستان شما بگذرد.

شما به عنوان والدین باید با مطالعه و ارتقای سطح دانش و آگاهی خود برای رویارویی با چالش های پیش رو آماده باشید. در مواجهه با قربانی شدن کودک باید از صفات دور شود

کودک خود را با دوران بلوغ و نوجوانی آشنا کنید. به او بیاموزید که احساسات و تمایلات او نسبت به جنس مخالف در این سن فقط تمرین برای نقش های بزرگسالان است و هرگز نباید این احساسات و تمایلات را در آینده درخشان، شغلی و تحصیلات عاطفی خود با مشکل جدی مواجه کند. .

اگر نمی توانید به اندازه کافی با کودک خود ارتباط برقرار کنید و از رفتار مشکل ساز او احساس خطر می کنید، فوراً با یک مشاور نوجوان مشورت کنید.

با فرزندتان دوست باشید تا در صورت بروز هر مشکل یا چالشی در زندگی او، اولین فردی باشید که مورد مشورت و دلجویی قرار می گیرد. آنها کودک شما را بیش از پیش در پرتگاه سقوط و در دایره باطل اشتباهات قرار می دهند.

سرگرد سمانه مهربانی / رئیس اداره اجتماعی و فرهنگی پلیس فاتب

لینک کوتاه : https://iran360news.com/?p=193116

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.