به گزارش «تابناک» به نقل از ایسنا، جمعه شب 16 بهمن ماه ساعت 14:02 مناظره تلویزیونی در برنامه سبک شبکه چهارم با موضوع «نظارت اختیاری» بین جواد استاد حقوق دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد. بهشتی در مقام منتقد و تربیت مدرس. محمد بهادری جهرمی استاد حقوق دانشگاه به عنوان مدافع شورای نگهبان بازداشت شد.
وی با بیان اینکه در دنیا صلاحیت وجود ندارد اما صلاحیت نامزدی وجود دارد، گفت: آنچه اکنون در کشور می گذرد مردم سالاری دینی نیست. تعبیری در شورای نگهبان وجود دارد که به تعبیر اصولگرایان بسیار نزدیک است. البته به عنوان منتقد و مخالف وضع موجود باید یکی از اعضای شورای نگهبان جلوی من بنشیند و به سوالات من پاسخ دهد نه آقای بهادری جهرمی که ترفیع می گیرند و حتی معلوم نیست که شورای نگهبان در صورت نامزد شدن آنها را تایید می کند. حتی محمدرضا شاه هم جلوی خبرنگاران نشست و به سوالات آنها پاسخ داد اما امروز حتی یک وکیل از شورای نگهبان هم حاضر به پاسخگویی نیست.
وی با اشاره به برخی برداشت ها از قانون توسط فقهای شورای نگهبان، تصریح کرد: آقایان باید مشخص کنند که اساسا دموکراسی و چیزی به نام رای مردم را قبول دارند یا نه. مرحوم آیت الله مومن که فقیه شورای نگهبان بودند، صداقت نشان داده و در کتاب خود به صراحت می فرمایند که یک رای یک رای نیست. نظرات ایشان حتی تندتر از آیت الله مصباح یزدی است که در این زمینه مشهور است. آقایان باید شفاف سازی کنید که اگر به رای مردم اعتقاد ندارید در مورد چیزی بحث نکنیم.
این نماینده مجلس ششم با انتقاد از شرایط کیفی که برای تصویب صلاحیت ها ترسیم شده است، گفت: انتخابات ما با قرآن، نهج البلاغه، فقه سیاسی و قانون اساسی خوانده نمی شود. شورای نگهبان نباید وارد بحث صلاحیت شود و اکنون برخلاف قانون اساسی عمل می کند و تفسیر آن نیز خلاف است. از ابتدا تمام تلاش دنیا بر این بوده است که انتخابات هر چه عادلانه برگزار شود، اما در این 40 سال جمهوری اسلامی تمام تلاشش بر این بوده که انتخاباتی با محدودیت روزافزون برگزار شود. اکثریت 70 و 80 درصد را حذف می کنیم و بعد می گوییم انتخابات داریم که بیشتر شبیه شوخی است. روز به روز به دلایل مختلف نظام سیاسی را سختتر کردهایم و در نتیجه فضا ناکارآمدتر شده است.
بهادری جهرمی در این مناظره در پاسخ گفت: گاهی ناخودآگاه تعابیر خود را تلقین می کنیم و به قرآن و قانون نسبت می دهیم. من از روش دفاع می کنم نه از شخص و مثال. هیچ یک از شرایط کیفی ذکر شده توسط شورای نگهبان تدوین نشد و نمایندگان مجلس این قوانین را تدوین کردند. این چه ربطی به شورای نگهبان دارد؟ آیا اعضای شورای نگهبان نوشته اند که کاندیدای انتخابات باید مثلاً معتقد به اسلام باشد یا بد نامی نداشته باشد؟ اگر از عملکرد نمایندگان انتقاد می کنیم نباید آن را به دستگاه نظارتی یا اجرایی تعمیم دهیم. شورای نگهبان قوه مجریه است و باید موازین قانون را رعایت کند.
وی با اشاره به مصداق اطاعت از پیامبر(ص) از دیدگاه اکثریت و شکست در جنگ احد و رضایت خداوند در اثر این اقدام، یادآور شد: آیا در اسلام چیز دیگری بوده است؟ جمهوری؟ مثلاً رهبری انقلاب در بحث مذاکره مستقیماً نگفتند که من خوشبین نیستم، بلکه مردم به فردی که شعار مذاکرات را می داد رأی دادند و آیا نتیجه نهایی از آنجا به دست آمد؟ آیا کسانی که مذاکره کرده بودند مورد بازخواست و قضاوت قرار گرفتند؟ این اطاعت از رای اکثریت است.
در ادامه جواد عبده با تاکید بر اینکه شورای نگهبان مجری نیست، بلکه ناظر است، خاطرنشان کرد: جنتی در سال 76 هم گفت که تقصیر ما نیست و نظارت اختیاری به تصویب مجلس و نمایندگان این قانون رسیده است. اگر نمایندگان در مجلس چهارم این قانون را همانطور که ذکر شد تصویب کردند، ما به عنوان نماینده مردم در مجلس ششم با پشتوانه آرای بیشتر، نظارت اختیاری را حذف کردیم. پس چرا شورای نگهبان این مصوبه مجلس ششم را لغو و ابطال کرد؟ اگر اصل بر تصویب مجلس است، ما در مجلس ششم هم نماینده بودیم، اما قانونی که تصویب کردیم توسط شورای نگهبان کنار گذاشته شد.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: در سال 70 قبل از برگزاری انتخابات مجلس چهارم، آیت الله رضوانی در مورد نوع نظارت شورای نگهبان سوالی دریافت کردند و اعضای شورا گفتند که نوع نظارت آنها اختیاری است. قبل از جلسه مجلس چهارم و تصویب این قانون، شورای نگهبان بر اساس همین تحقیق 42 نفر را رد صلاحیت کرد. پس از تشکیل مجلس چهارم این قانون به تصویب رسید. چطور مجلس چهارم حق نظارت اختیاری داشت ولی مجلس ششم حق حذف آن را نداشت؟
این استاد دانشگاه شهید بهشتی همچنین بیان کرد: مخاطبان من شورای نگهبان هستند. آقای جنتی می گوید ما مامور قانونی هستیم. در حالی که شما مأمور اجرای قانون نیستید بلکه یک ناظر هستید. شورای نگهبان دادگاه بدوی نیست. وقتی هیأت های اجرایی پس از بررسی رتبه فردی را تأیید کنند، شورای نگهبان حق رد رتبه را ندارد. آیا دادگاه تجدیدنظر می تواند حکمی را صادر کند که در دادگاه بدوی مورد اعتراض قرار نگرفته است؟ اما شورای نگهبان می گوید من باید صلاحیتم را دوباره بررسی کنم که خلاف قانون است.
بهادری جهرمی در پاسخ به تمکین ها گفت: از مجلس اول در سال 59 نظارت اختیاری داشتیم، قوانین سال 59، 62 و 64 و ابلاغ ها و تشریفات آنها در این زمینه موجود است. این شرایطی که در قانون ذکر شده از ابتدا وجود داشته و هم اکنون نیز وجود دارد و ما نیز بخشی از آن را نقد می کنیم. ضمن اینکه در مجلس ششم نظارت اختیاری نداشتند، اما در انتخابات شوراهای شهر و شهر که زیر نظر مجلس است، خودشان نظارت اختیاری داشتند.
وی در ادامه تمکین از بهادری جهرمی پرسید: اگر این قانون از قبل وجود داشته چرا آیت الله رضوانی در خرداد 1370 از شورای نگهبان درخواست رسیدگی به این موضوع را کرده است؟
بهادری جهرمی در پاسخ به این سوال تاکید کرد: چون قانون را رعایت نکردند و از مجلس سوم به بعد قانونی را که در مجلس گذشته تصویب شده بود زیر میز لگد زدند. سند ارائه کردم که در سه قانون سال های 59، 62 و 64 دوره اول مجلس در قوانین، آیین نامه ها و آیین نامه ها نظارت اختیاری عملی بوده است.
اما عبید گفت: نظارت بود ولی نظارت اختیاری نبود.
در ادامه تمکین با استناد به قسمت اول اصل 99 قانون اساسی مبنی بر اینکه «نظارت بر انتخابات مجلس خبرگان رهبری، شورای اسلامی، ریاست جمهوری و مراجعه به آرای عمومی از وظایف مجلس شورای اسلامی است. شورای نگهبان» از جهرمی پرسید که آیا در انتخابات خبرگان آیا آقای جنتی به وکلای شورای نگهبان اجازه ورود می دهد؟
بهادری جهرمی پاسخ داد: در این موضوع اصل 108 خاص و اصل 99 عام است. من فکر می کنم آقای جنتی و پنج نفر دیگر از حقوقدانان شورای نگهبان نباید اجازه ورود وکلا را بدهند، اما اتفاقاً تعبیر آقای جنتی این است که 12 فقیه و حقوقدان باید وارد شوند.
عبده در این میان اظهار داشت: پس چرا آقای نجات الله ابراهیمیان از شورای نگهبان استعفا داد؟ من می دانم که آقای جنتی اجازه ورود وکلا به این موضوع را نمی دهد و شورای نگهبان خلاف قانون اساسی عمل می کند.
بهادری جهرمی در پاسخ اظهار داشت: در قانون تعیین اجتهاد نامزدهای مجلس، خبرگان به صراحت به فقها (6 فقیه شورای نگهبان) سپرده شده است، اما 12 نفر (6 فقیه و 6 فقیه ولی فقیه). شورا) بر انتخابات خبرگان نظارت دارد.