نازنین بیاتی پس از بازی در اولین فیلمش (دربند) تا به امروز یکی از پرکارترین بازیگران سینما و تلویزیون داخلی بوده است، بازیگری که در نقش هایی که به او سپرده شده است پیروز شده است. بیاتی این روزها علاوه بر فیلم هایی که در اکران دارد; او در سریال «هفت» بازی می کند.
او ابتدا با فیلم «دربند» وارد دنیای بازیگری شد. بیاتی در فیلم دربند در کنار پگاه آهنگرانی و احمد مهرانفر ایفای نقش کرد و با اولین بازی خود به عنوان دانش آموز شهرستانی در جشنواره فیلم فجر، نامزد بهترین بازیگر نقش اول زن شد. او در فیلم «ارسال اطلاعیه تسلیت به روزنامه ها» با ابراهیم ابراهیمیان همکاری کرد. نیمه اول دهه 90 پربارترین سال برای این بازیگر بود و بیاتی در فیلم «فرشته ها با هم می آیند» نیز بازی کرد. «رخ دیوانه» ساخته ابوالحسن داودی دیگر فیلم متفاوتی بود که بیاتی در آن به ایفای نقش پرداخت. فیلمی اجتماعی و ماجرایی که جنبه های دیگری از بازی این بازیگر را به تماشاگران سینما نشان داد. این فیلم در سی و سومین جشنواره فیلم فجر برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم و سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران شد. فیلم «طعم شیرین خیال» کار بعدی او بود. او در این فیلم در کنار شهاب حسینی بازی کرد. وی در سال ۱۳۹۳ تنها در فیلم مادر به کارگردانی رقیه توکلی در کنار هومان سیدی و هانیه طوسلی به ایفای نقش پرداخت. یک سال بعد در فیلم «رفتن» نوید محمودی ظاهر شد. فیلمی که نامزد اسکار سینمای افغانستان شد و در جشنواره های بین المللی دیگر جوایزی را به دست آورد. کم کم حضورش در سینما تثبیت شد و به یکی از انتخاب های کارگردانان تبدیل شد اما این بازیگر به سینما محدود نشد و در همان سال ها روی صحنه تئاتر ظاهر شد. انتخاب نقش های بیاتی نشان از تنوع و تجربه در ژانرهای مختلف داشت تا اینکه منوچهر هادی در فیلم «آینه باغ» ظاهر شد. اولین تجربه او در یک فیلم کمدی بود که در سال 1395 به عنوان دومین فیلم پرفروش معرفی شد. بیاتی در همان سال در فیلم «مغزهای کوچک زنگ زده» هومان سیدی با سبکی خاص و متفاوت بازی کرد. این فیلم نامزد 11 جایزه از جشنواره فیلم فجر شد. تداوم و حضور مستمر نازنین بیاتی در فیلم های مختلف از او بازیگری پرکار ساخته است. بیاتی در سال 1396 در اولین ساخته سید علی هاشمی که این روزها در سریال مستوران در حال پخش است بازی کرد. او همچنین در فیلم دینامیت ظاهر شد. فیلمی که رکورد فروش فیلم «مطارب» را پشت سر گذاشت. به نظر می رسد حضور در فیلم های طنز و کمدی برای بیاتی تجربه خوبی بود و سپس در کمدی اجتماعی «جن خوک» سعید سهیلی بازی کرد. او در حین بازی در فیلم ها، گهگاه روی صحنه تئاتر ظاهر می شد. آغاز پخش مجموعه های تلویزیونی گروه سرگرمی های خانگی و موفقیت این مجموعه ها در رقابت با تلویزیون، مدیران این بخش به نازنین بیاتی پیشنهاد انتخاب نقش دادند. سریال گلشیفته کار بعدی او بود. بیاتی در این سریال در نقش گلی دلگوسا به همراه مهدی هاشمی، مهناز افشار، سیامک انصاری و شیلا خداداد بازی کرد و برای بازی در این سریال برنده جایزه جشنواره حافظ شد. در سال 1398 در «عروسی مردم» و «سگ بند» بازی کرد و در تئاتر دیگری نیز اجرای موفقی داشت. او در نمایش موزیکال “La Novia de los Muertos” در هتل اسپیناس اجرا کرد. در سال 1392 در 3 فیلم «اجازه خروج»، «زمستان بود» و «جوجه تیغی» ظاهر شد. سال بعد در دومین فیلم حسین نمازی به نام «شادوران» بازی کرد. بعدها در سال 1401 در سریال «مانکن» حسین سهیلی زاده به ایفای نقش پرداخت. در مجموع نازنین بیاتی از زمانی که بازیگری را آغاز کرد توانست در چند فیلم پرفروش سال بازی کند.
او در اولین فیلمهایش شخصیتی خجالتی داشت که مردم از قدیم او را میشناختند، اما حالا با بازی در فیلمها و سریالهای مختلف توانسته چهرهای متفاوت خلق کند. بازیگری پرانرژی که به خوبی با نقش هایش سازگار می شود. بازی در سریال «هفت» دومین همکاری نازنین بیاتی با کیارش اسدی زاده است. این سریال درباره 7 دانش آموز است که پس از شرکت در یک مهمانی، راهی را در پیش می گیرند که آنها را به اتفاقات زیادی می برد. این سریال قرار بود در 7 قسمت تولید شود که در نهایت در 2 فصل به پایان رسید. در این سریال بازیگرانی چون امیر جعفری، بابک حمیدیان، حدیث میرامینی، رضا کیانیان، علی مصفا، مهدی هاشمی، مینا ساداتی، نیکی کریمی و هانیه طوسلی حضور دارند.
بازی در سریال «هفت» دومین همکاری شما با کیارش اسدی زاده است. بازی شما در این سری متفاوت است. حضور در این سریال چه حسی داشتید؟
من همیشه گفته ام که دوست دارم بازی های اکشن بسازم. وقتی به من پیشنهاد بازی در سریال هفت را دادند خیلی خوشحال شدم و شروع کردم به تجسم کاری که قرار است برای نقش «آنی» انجام دهم.
همکاری شما با اسدی زاده چگونه بود؟
یکی از خوبیهای نقشها و شخصیتهای این سریال عدم تفکیک و جدایی است. اینکه دخترا چیکار کنن و پسرا چیکار کنن یعنی در مورد نقاط قوت و ضعف بحثی نیست. هم دختر و هم پسر با هم کارهای بزرگی انجام می دهند و این یکی از جذابیت های این سریال است.
همانطور که گفتید سریال هفت دومین همکاری من با کیارش اسدی زاده است. یکی از مهم ترین موارد در ارتباط با کارگردان و بازیگر، همکاری و تعامل کیارش اسدی زاده با بازیگران است. به سخنان همه بازیگران با دقت گوش دهید. او ممکن است در مرحله اول موافق نباشد، اما مطمئن هستید که او به آن کلمات فکر می کند و این باعث می شود از گفتن آنها احساس امنیت کنید. گاهی اول موافقت می کنید و گاهی نه و به آن نظر فکر می کنید و تصمیم می گیرید یا طرف مقابل را متقاعد می کنید. فکر می کنم این رفتار به بازیگر احساس امنیت خوبی می دهد. اینکه بتوانید در مورد ایده ها و سوالاتی که در ذهنتان ایجاد می شود با کارگردان صحبت کنید و با یک علامت سوال احمقانه وارد صحنه نشوید.
پس نقش باید برای شما قانع کننده باشد؟
من همیشه در مورد شخصیت هایی که بازی می کنم آنقدر سوال دارم که گاهی همه این سوال ها آزاردهنده است، اما تا زمانی که راضی نشوم و به نتیجه نرسم، نمی توانم در آن لحظه روی صحنه باشم و آن نقش را بازی کنم. تجربه همکاری با کیارش اسدی زاده برایم جالب بود. او یکی از کارگردان هایی است که با حوصله گوش می دهد. همیشه همراه بازیگر است و این برای من بازیگر بسیار جذاب و قابل احترامی است.
سال ها پیش گفتی که نقش هایی را دوست داری که احساسات بیشتری دارند. فکر می کنم حضور شما در «هفت» این شور و شوق را برانگیخت.
بله، قطعا اینطور بود. هر یک از وقایع رخ داده متفاوت از حوادث دیگر بود. ما به عنوان بازیگر در سریال با اتفاقات متعددی مواجه بودیم که از رویارویی با آن ها بسیار هیجان زده بودیم و بعد از هر کدام اتفاقات دیگری رخ داد. فکر میکردیم گذشته سختترین است، اما وقتی وارد مرحله بعدی شدیم دیدیم که سختتر از مرحله قبلی است. در مجموع تجربه هیجان انگیزی در هفت داشتم.
تجربه خوبی از زندگی مشترک در سریال هفت داشتید؟
بله، واقعا تجربه خوبی بود. همه بازیگران کنار هم بودند و در طول همکاری دوست داشتیم به هم کمک کنیم. اینطور نیست که کاری که یک بازیگر انجام داده برای دیگری مهم نبوده است. ما هر چیزی را که فکر می کنیم برای بهتر کردن اوضاع به اشتراک می گذاریم.
با توجه به اتفاقات هیجان انگیز سریالی که توضیح دادید، خاطره ای از صحنه های اکشن برای تعریف کردن دارید؟
در سریال هفت تقریبا هیچ یک از صحنه هایی را که در فیلم های قبلی گرفته شده بود تجربه نکرده بودم. تمام سکانس ها و نماها را به یاد آوردم. اتفاقات عجیبی که هرگز تجربه نکرده ام. گاهی اوقات اتفاقاتی می افتاد و ما از آنها می گذشتیم که انگار خدا ما را در آغوش گرفته است. یادم می آید که در صحرا فیلمبرداری می کردم. یک سکانس بود که من در نقش آنی پشت فرمان موتورسیکلت نشسته بودم و قرار بود از یک جاده بریم. از قبل به من گفته بودند که کدام مسیر را طی کنم، اما در بین راه ناگهان فلایویل موتور از دستم شل شد و مسیر دیگری را در پیش گرفتم. افرادی که در محل حضور داشتند فکر می کردند که من خودم مسیر را تغییر داده ام اما ناگهان از موتورسیکلت پرت شدم. خدا به من رحم کرد و آسیبی به من نرسید.
اگر تعریفی از خط سری می خواهید؟
من فکر می کنم “هفت” برای من یک عدد شانس است به عنوان شماره او. عددی که در آن پشتکار وجود دارد.