پیروزی اولیه و حماسه بعدی اهمیت ویژه عملیات حویضه که نقطه عطفی در تاریخ جنگ محسوب می شود را در نظر بگیرید و همچنین جایگاه والای حماسه سازان آن و نقش برجسته شهید حسین علم الهادی را توضیح دهید. . ، باید تاریخ جنگ را ورق زد و توضیح داد.
اقدامات مؤثر نیروهای انقلابی برای شکستن محاصره سوسانگارد ، توجه مردم و مقامات را به سمت جنگ افزایش داد و آنها را برای تأمل و مقایسه عملکرد نیروها در جبهه های جنگ حساس تر کرد.
رزمنده ای که بلافاصله پس از ازدواج به جبهه خرمشهر رفت. معلولیت مانع از رفتن او به کربلای 4 نشد
شوخی لشکر فاطمیون با سردار سلیمانی/ گفتم شما چند نفر در کلاس هستید؟
رئیس جمهور وقت (بنی صدر) در پنجم دی ماه 1359 در قرارگاه عملیات جنوب، بر اجرای عملیات آفندی بزرگ تأکید کرد و از فرمانده نیروی زمینی ارتش خواست که «در هر صورت چنین طرحی را تهیه و اجرا کند. راه ممکن.” من دیگر قدرت مقاومت در برابر نظرات و خواسته های مردم و بزرگان دین را ندارم. یا باید طرحی تهیه و اجرا کنیم یا برویم و دلیل عدم امکان انجام عملیات آفندی را برای مردم توضیح دهیم. رسانه”.
اما آماده سازی عملیات بسیار کند بود و اقدامات دو طرف از اجرای آتش توپخانه فراتر نمی رفت. با اجرای شبیخون توسط نیروهای انقلابی، بمباران شهرها افزایش یافت. تنها در دو مورد بمباران ارتش عراق، تقریباً 100 گلوله توپ در هر ساعت به شهر اصابت کرد و حدود 200 نفر شهید شدند.
در نتیجه این اقدام، روز جمعه به دلیل عدم تحرک اولیه و عقب نشینی نیروهای دشمن از مجاورت شهرها، موجی از اعتراضات مردم، ائمه جماعات و مسئولان به وجود آمد. فرماندهان جنگ نظامی در مقر طرح عملیات در منطقه هویزه شروع به کار کردند و موضوع را به یگان مربوطه ابلاغ کردند.
عملیات NASR (Huizeh) پس از 15 دقیقه آتش سوزی مقدماتی در ساعت 10:00 در 15 ژانویه 1359 با حمله هماهنگ تیپ سوم Hamedan از محور جاده Hamidiyeh-Sosangerd و 1 تیپ 1 قزوین از جنوب آغاز شد. توسط هویزه. تیپ 3 ، که حمله خود را از منطقه ابوحمایدا آغاز کرده بود ، به سرعت به سمت موقعیت های دشمن پیش رفت ، اما تیپ اول قزوین هیچ سرعتی در جنوب هیزا نداشت. تیپ 3 در طی دو ساعت به کارچه رسید و توانست با استفاده از پل های ساخته شده دشمن از رودخانه عبور کند و به ساحل جنوبی Karkheh-Kor برسد. در این محور نیروهای عملیاتی در مدت پنج ساعت توانستند مناطق جنوبی را آزاد کنند. کرخه کور و ضربات سنگینی بر نیروهای واردکننده دشمن وارد کرد
نیروهای عراقی که به شدت غافلگیر شده بودند، در دو کیلومتری جنوب کرخه کور عقب نشینی کردند و توپخانه خود را پشت سر گذاشتند و حدود 800 نفر از نیروهایشان اسیر شدند، اما به دلیل تاخیر نیروهای محور کارون در عبور از این رودخانه و برخورد با میدان مین پادگان. منطقه حمید و جفیر که عقبه دشمن محسوب می شد و از اهداف مرحله اول بود، دست نخورده در دست دشمن باقی ماند.
بر اساس طرح عملیات، مرحله دوم حمله روز بعد ساعت 8 صبح آغاز شد. نیروهای زرهی و پیاده به سمت پادگان حمید و منطقه جفیر پیشروی کردند. از طرف دیگر ، چندین تانک دشمن در اطراف ام الغفر و ام الفسی متمرکز شده و پهلو جنوبی لشکر شانزدهم زرهی را با تشکیل نظامی تهدید می کردند. ضد حمله آنها در ساعت 9:50 از شرق و جنوب علیه واحدهای لشکر 16 آغاز شد. علی رغم ضربات سنگین که روز گذشته متحمل شده بودند ، واحدهای عراقی توانایی حمایت از آن را داشتند و تحرک زیادی با پادگان های حمید در دست خود داشتند. نیروهای داخلی ، که از پیروزی اولیه مسموم شده بودند ، دشمن را دست کم گرفتند و از ایجاد مواضع جدید غافل شدند و هیچ تلاشی برای تحکیم مواضع به دست آمده انجام ندادند. نه سنگر ساختند و نه خاکریز.
از روز گذشته تانک های عراقی سر جای خود مانده بودند و عده ای مشغول جمع آوری غارت بودند. عدم تجربه در ضدحملات، کمبود مهمات و ضعف تدارکات دست به دست هم داد و توازن قوا را در صحنه نبرد به ضرر نیروهای داخلی تغییر داد.
در ساعت 11 تمامی نیروهای لشکر 6 زیر آتش شدید توپخانه دشمن قرار گرفتند و نیروهای دشمن به سمت غرب سوسنگرد حرکت کردند. حضور هواپیماهای دشمن در آسمان منطقه و بمباران مواضع نیروهای داخلی اوضاع را تشدید کرد. تانک های عراقی به 1000 متری محل تیپ رسیدند. شدیدترین نبرد تانک در طول جنگ بین لشکر زرهی ششم دشمن و لشکر 9 زرهی انجام شد و تا ساعت 16:00 بعد از ظهر ادامه یافت. در این زمان ، فرمانده گردان زرهی دستور داد بلافاصله عقب نشینی کند تا نیروهای خود را تجدید و دوباره اقدام کرد. وقتی دستور به گردان رسید ، تمام نیروهای زرهی مستقر در منطقه به سرعت محل را ترک کردند و در عوض گرفتند یک قدم، چند قدم به عقب رفتند.
نیروهای پیاده سپاه که تقریباً 1.5 کیلومتر جلوتر از تانک ها می جنگیدند، از این دستور بی خبر بودند و علاوه بر مسافت مذکور، دو عامل دیگر نیز در بی اطلاعی آنها مؤثر بود: یکی گرد و غبار محل نبرد که بسیار کاهش یافت. دید نیروهای پیاده و دیگری عقب نشینی نیروهای زرهی که تانک ها را در محل نبرد ترک کردند که از دور نشان داد که هنوز در حال مقاومت هستند. بدین ترتیب با این عقب نشینی نیروهای ارتش در منطقه باقی ماندند و در محاصره تانک های دشمن قرار گرفتند.
مسعود انصاری یکی از بازماندگان این حماسه می نویسد: «چند تانک دشمن در محل بود و فکر می کردیم ارتش همچنان مقاومت می کند، یکی از تانک های عراقی در فاصله بیست سی متری ما در جاده آمد. حسین آلام اللهدی به من اشاره کرد. و گفت: “به برجک مخزن ضربه بزنید.” بی سیم بود ، ما خبر عقب نشینی را دریافت نکردیم. من چندین بار به نماینده لشکر زنگ زدم تا از او بپرسم که چه اتفاقی افتاده است. او گفت: “گوش کن.” من چند بار دیگر زنگ زدم و او گفت ، “تیپ 1 در حال تغییر موقعیت است. “بعد از گذشت چند دقیقه ، ارتباطات ما خراب شد. تا زمانی که آنها محاصره نشوند. همه بچه ها مقاومت کردند و سرانجام بیش از 50 نفر در یک کانال کوچک در کنار جاده به شهادت رسیدند.
عبیات، یکی دیگر از بازماندگان این حماسه می گوید: “آنجا یک بیابان بود، تنها چیزی که می توانستید ببینید علف ها بود. صدای انفجارهای پی در پی خمپاره، توپ و انفجار شدید گلوله های تانک دشت را پر کرد. برادران ما در داخل دشت پیشروی کردند. قفسه سینه در پای بوته ها.در حالی که تیراندازان به شدت شلیک می کردند و تیرها از هر طرف به سمت بچه ها هدایت می شد.اما طبق تحلیلی که برادر علم الهدی گفت این قدرت ایمان بود که نقش اساسی در حرکت و حرکت داشت. برادران پشت دو تپه خاک سنگر گرفته بودند و در مجموع بین 20 تا 30 گلوله آرپی جی وجود داشت.
برای تصمیم به عقب نشینی خیلی دیر شده بود و پسرها آماده مبارزه بودند. حسین روی تپه خاکی سمت چپ جاده بود.
محمدرضا باستی، یکی دیگر از بازماندگان حماسه حویضه، در خاطرات خود درباره وقایع این حصر و خروج از آن می نویسد: «حسین و محسن به من گفتند: آرپی جی نداری، اگر بروی تو را می کشند. «خوب یادم نیست، خود حسین. پی جی داشت یا نه؟ خلاصه دستور داد آنجا نمانید، 100 متر بیشتر نرفتیم که دوباره بچه ها را دیدیم.
دیدیم حسین یک گلوله آرپی جی به سمت یک تانک عراقی شلیک کرد که حدود یک متر از بالای تانک گذشت. تانک ها هنوز در حال پیشروی بودند که بچه ها یکی از آنها را زدند و بقیه در جای خود ایستادند. حدود 300 متر عقب نشینی کرده بودیم که دیدیم تانک های عراقی در سمت راست جاده (سمت هویزه) به مواضع ما نزدیک می شوند. ما محاصره شده بودیم. بمباران تانک متوقف نشد. بچه ها یکی یکی تیرباران شدند. خون از بدنشان جاری شد. بچه ها نزدیک شدند. در این بین مسعود انصاری هم برای حرکت رو به جلو در تقلا بود. از او متوجه حسین و محسن و جمال شدم. گفت: تیرباران شدند و هر سه شهید شدند.
در این حماسه حدود 140 تن از نیروهای مؤمن، متعهد، فرهیخته و انقلابی سپاه و بسیج که تعدادی از شاگردان سابق خط امام بودند به شهادت رسیدند و تعدادی نیز مجروح شدند و از تاریکی سوء استفاده کردند. از شب برای فرار نیروهای داخلی آنها را مجبور کردند که مأموریت دشوارتری را به عنوان پیام رسان حماسه هویزا انجام دهند.
پیامدها و تأثیر حماسه هویزا که به بن بست جنگ زرهی انجامید، خود حماسه آفرید و راه حلی برای این معضل ابداع کرد و چیزی جز تداوم حماسه سازندگان هویزا نبود. نیروهای انقلابی به تدریج در قالب سپاه و بسیج سازماندهی شدند. آموزش های نظامی لازم را دیدند و از تجربیات تلخ و شیرین جنگ استفاده کردند. استراتژی جنگ مردمی مبتنی بر ایمان و تعهد نیروهای داوطلب، بر رکود کمبود تجهیزات و جنگ زرهی منظم فائق آمد. نیروهای ارتش راه خود را پیدا کردند و هر روز سازمان خود را با کوله باری از تجربه گسترش دادند و در جهت توسعه آن تلاش کردند. اولین تجربه خود را دو ماه بعد با انجام عملیاتی محدود به نام مبارک حضرت مهدی (عج) در منطقه سوسنگرد به دست آوردند. نیروهای ارتش به طور جداگانه این عملیات را طراحی و اجرا کردند که مهمتر از نتایج عادی و پیامدهای روانی آن بود. اعتقاد بر این بود که نیروهای انقلابی می توانند با خلاقیت و ابتکار به بن بست سیاسی و نظامی جنگ پایان دهند و با تجهیزات دشمن مقابله کنند. آنها متوجه شدند که حل مشکلات انقلاب تنها با ابزار انقلابی و خارج از روش های مرسوم امکان پذیر است. بدین ترتیب مرحله جدیدی آغاز شد که در آن نیروهای مردمی و سپاه با روش ها و تاکتیک های مبتنی بر روحیه انقلابی مسئولیت بیشتری در جبهه های جنگ به عهده گرفتند.
سازمان سپاه با وجود امکانات محدود گسترش یافت و تجهیزات و سلاح های بیشتری دریافت کرد. در این راه که تحت تأثیر حماسه هویزا شکل گرفت و گسترش یافت، نیروهای دانشگاهی به دلیل تحصیلات عالی و مهارت ها و استعدادهای فردی خلاقیت بیشتری از خود نشان دادند و به سرعت در میان نیروهایی که هیچ مدرسه ای را ندیده بودند، مسئولیت فرماندهی را بر عهده گرفتند. نظامی و تجربه رزمی نداشت. قدرت را به دست گرفتند. آنها تجربه نظامی خود را با هم آغاز کردند، اما دانشگاهیان مراحل خود را با سرعت بیشتری طی کردند که در کسب تجربیات و آموزش های سریع در کنار آرمان گرایی این گروه تأثیر زیادی گذاشت.
شهید علم الهادی از اولین افرادی بود که مسئولیت را بر عهده گرفت و به شهادت رسید.
از دیگر آثار حماسه حویضه، رشد، گسترش و تکامل نیروهای انقلابی، سازمان سپاه و ارتباط آن با ارتش جمهوری اسلامی ایران در دوران جنگ بود. تجربه ناموفق شرکت نیروهای انقلابی در عملیات هویزا و ایجاد حماسه هویزا توسط این گروه، نقش آنها را در جنگ آشکار کرد و بستر مناسبی را برای رشد آنها فراهم کرد تا جایگاه شایسته خود را پیدا کنند. نیروهای سپاه به سرعت تجربه کسب کردند و عملیات های گسترده ای را طراحی و اجرا کردند. آنها فتح المبیین، والفجر 8 و کربلای 5 را ایجاد کردند و یکی از قوی ترین خطوط دفاعی جهان را که توسط کارشناسان نظامی شوروی در شرق بصره طراحی و ساخته شده بود، نابود کردند.
۲۱۹۲۱۸