خبرگزاری مهر – گروه استان ها: امشب همزمان با شب شهادت سلیمانی ساعاتی را در میان خیل خیل عاشقان سردار دلها سپری کردم. پیکر پاک شهید سلیمانی را بر شانه های لرزانش تشییع کردند، اما پاهای استوارش را تشییع کردند و شهر به شهر بدرقه کردند.
شور و شوق سلیمانی در کرمان سر و صدا می کند
وقتی به میلیونها نفری که پیکر حاج قاسم را تشییع کردند فکر میکنم، به اولین میدان گلزار شهدای کرمان میرسم، بوی آجیل و گلاب هوای سرد زمستان کرمان را میپیچد و موکبهایی که حتی چشمها هم میتوانند ببینند پر است. از شور و غرور نوحه و قرآن شنیده می شود.
زائری که کفش های مردم را واکسینه می کند
در ابتدای مسیر مردی مشهدی روی زمین نشسته و کفش های مردم را واکس می زند، به او نزدیک می شوم و در حین کار به حرف هایش گوش می دهم، با لهجه شیرین مشهدی می گوید من از خراسان رضوی به عشق آمده ام. از حاج قاسم غبار كفش زائرانش را مي كنم و به آمريكا مي گويم چقدر خوش شانس بود كه فكر كردم شهادت حاج قاسم را تمام مي كند…
پیرمردی گوشه میدان ایستاده و فریاد می زند تاکسی صلواتی! از شما می پرسم جاده های اطراف گلزار خیلی شلوغ است، حوصله ترافیک را ندارید؟ و با لبخندی پدرانه می گوید: در کوچه پس کوچه های شهر زیاد قدم می زنم تا زائران حاج قاسم را در کمال آرامش به مقصد برسانم و این کمترین کاری است که می توانم انجام دهم.
اقامت رایگان برای زائران سلیمانی
در کنار این پیرمرد خوش تیپ، تابلویی توجهم را جلب می کند! اسکان رایگان زائران شهید سلیمانی با خطوط ضخیم قرمز نوشته شده است. از صاحب این پوستر می پرسم شرایط اقامت چگونه است؟ پاسخ می دهد: ماه ها پیش در گوشه ای از صحنم سوئیتی برای پذیرایی از زائران حاج قاسم آماده کردم و حاضرم به تماشای قدم های زائران شما بنشینم.
چند قدم جلوتر می روم، در موکبی که با انواع چای های داغ از زائران حاج قاسم پذیرایی می کند، مردی با موهای بلند و سفید به آرامی همه را به نوشیدن و گرم شدن از گیاهانی که خودش کاشته است فرا می خواند. برای شهدا و مخصوصاً برای حاج قاسم فاتحه بخوانید.
در ادامه نحوه پیاده روی اربعین را شرح می دهیم
در تمام موکب های خوشامدگویی که می روم یاد پیاده روی اربعین می افتم که عاشقان با همان شکوه و رویه به سراغ معشوق می روند و اینجا کرمان انگار الان اربعین است.
ازدحام جمعیتی که نه تنها از تراکم آن کاسته نمی شود، بلکه هر لحظه و هر ساعت بیشتر و بیشتر می شود و حتی تعداد زیادی از این عاشقان سرسخت رهبر مقاومت، شب ها را تا صبح در Gulzar de los Mártires de سپری می کنند. کرمان و ملاقات با خدای راز و نیاز.
به گلزار شهدا نزدیک می شوم، خانمی روسری دور گردنش جلوی گلزار شهدای کرمان ایستاده و در حین صحبت با تلفن اشک هایش جاری است، این مادر تلفنی به آن فرد سلام می کند! سلام فرمانده!
قاسم ها در راهند
در بین راه مادران زیادی دیده می شوند که دست در دست فرزندان خردسال خود در گرمای سرد آذرماه آنها را به گلزار شهدای کرمان می برند.
از دور اشتیاق دو کودک برای بستن پیشانی خود را مشاهده می کنم، یکی که احتمالاً بزرگتر است و پیشانی اش مزین به ذکر یا فاطمه زهرا(س) است، سعی می کند نام امیر القلوب را بر پیشانی ببندد. بچه دیگر، سپس با هم می خندند و چای خود را از روی زمین برمی دارند.
ازدحام جمعیت اجازه ورود آسان به گلزار مطهر شهدای دفاع مقدس کرمان و شهید سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی را نمی دهد، اما این جمعیت زیاد منظم است و می توان بدون خستگی و برهم زدن آرامش در باغ قدم زد. از دیگران و در حال و هوای امام. حسینی نفسی کشید.
دختر و پسر و مادر و پدر بر سر همه قبور شهدا نشسته اند، عده ای ذکر می خوانند و برخی دیگر با چشمانی گریان به آسمان نیمه ابری کرمان می نگرند و دعا می کنند، تسبیح به دست عده ای می لغزد و عده ای ناله سرای گلزار. بخوان و کف بزن
همه شیفته مکتب سلیمانی هستند
با خودم فکر می کنم درصد زیادی از این جمعیت تا به حال حاج قاسم را از نزدیک ندیده اند، اما چگونه شیفته راه و مکتب و شخصیت و منش این شهید شدند و از راه دور و نزدیک در دل کوه های صاحب الزمان (عج) به کرمان رسیده اند؟
در حالی که این سؤالات به ذهنم می رسد، تیم دوچرخه سواری را می بینم که با لباس و کلاه ایمنی در حال تلاش برای رسیدن به مزار شهید سلیمانی هستند، در حالی که با دست و صورت با صدای بلند سلام می فرستند. معلوم است که راه درازی را پیموده اند. راهی برای دوست داشتن رهبر دلها
خانواده دیگری مجسمه شهید سلیمانی را با دستان دختر چفیه پوشاندند، نامش فاطمه است و از استان لرستان به عشق حاج قاسم آمده است، ناشناس گفتم درست شد.
چند جوان در گوشه ای دیگر از گلزار شهدای کرمان جمع شده اند تا رهگذری از آنها عکس بگیرد، یکی از آنها با صدای بلند می گوید که عکس حاج قاسم حتما باید در قاب باشد! و بعد از عکس صلوات می فرستند.
پذیرایی کرمانی ها توسط زائران حاج قاسم
این در حالی است که مردم مهمان نواز کرمان تنها به موکب ها اکتفا نمی کنند، برخی در میان قبور شهدا قدم می زنند و سینی هایی در دست به استقبال حاضران در کنار مزار حاج قاسم می پردازند.
زن جوانی از مهارت آشپزی خود تمجید کرد و گفت: برای ادای احترام به حاج قاسم درآمد یک ماه خود را وقف خدمت به زائرانش کردم و امروز روغن گُوشی و کلمپه پختم و به زائران غذای تازه تعارف کرد و به هر کدام از آنها تأکید کرد که چه می کنند. خواست و آنها را وادار می کند برای شهدا و اموات فاتحه بخوانند.
آری اینجا وطن مرد وطن است، وطن حاج قاسم فرزند بزرگوار و سرافراز ایران و جهان اسلام که پس از شهادت بیشتر شناخته شد و بر تعداد یاران و مریدانش افزود و در کرمان در پایتخت مقاومت جهان اسلام
سیل خروشان جمعیت ایرانی و غیر ایرانی این روزها در کرمان نشان می دهد که مردم امام حسین (ع) عزم خود را جزم کرده اند تا به عهدی که داده اند و راهی را که انتخاب کرده اند عمل کنند.