افزونه پارسی دیت را نصب کنید Monday, 11 November , 2024
12

سرطان ریه: توصیه هایی که کمک می کند، توصیه هایی که آسیب می زند

  • کد خبر : 1675
سرطان ریه: توصیه هایی که کمک می کند، توصیه هایی که آسیب می زند

توسط دایان میلر، همانطور که به استفانی واتسون گفته شده است تا 14 ژانویه 2021، اگر از من می خواستید که خودم را توصیف کنم، می گفتم: “من یک همسر و مادر هستم.” بعد از آن روز «بازمانده سرطان» را به عنوان خود اضافه کردم. در ابتدا، من درد کمر و پا را که در […]


توسط دایان میلر، همانطور که به استفانی واتسون گفته شده است

تا 14 ژانویه 2021، اگر از من می خواستید که خودم را توصیف کنم، می گفتم: “من یک همسر و مادر هستم.” بعد از آن روز «بازمانده سرطان» را به عنوان خود اضافه کردم.

در ابتدا، من درد کمر و پا را که در اواخر سال 2020 داشتم به ورزش بیش از حد نسبت داد. اما وقتی چندین دوره فیزیوتراپی درد را تسکین نداد، نزد یک جراح ارتوپد رفتم و او مرا برای MRI فرستاد. انتظار داشتم آرتریت یا شاید فتق دیسک. هرگز تصور نمی کردم که ممکن است سرطان داشته باشم.

خوشبختانه، یک مطب انکولوژی در همان ساختمان جراح ارتوپد من بود. همان لحظه مرا دیدند. من غرق شده بودم و به سختی می توانستم حرف بزنم زیرا به شدت گریه می کردم. پرستاری که علائم حیاتی مرا گرفت به آرامی مرا دلداری داد و گفت: ما اینجا معجزه می بینیم. بلافاصله احساس آرامش کردم و هرگز آن لحظه را فراموش نمی کنم.

دکتر دنی نگوین، انکولوژیست پزشکی و هماتولوژیست در شهر هوپ اورنج کانتی، تشخیص من – مرحله IV B سرطان ریه غیر سلولی غیرکوچک را تایید کرد. من وحشت زده بودم. نمیدونستم چطوری باهاش ​​کنار بیام با تعجب گفتم: “آیا من زندگی می کنم؟”

من به حمایت، اطمینان و مشاوره نیاز داشتم. در حالی که توصیه های زیادی دریافت کردم، همه آنها مفید نبودند.

توصیه های بی فایده

همه کسانی که مشاوره می دادند خوش نیت بودند. دوستان و خانواده واقعاً می خواستند به من کمک کنند. گاهی اوقات پیشنهادات آنها همان چیزی بود که باید بشنوم. در موارد دیگر فقط من را بیشتر گیج می کردند. گهگاه حرف هایشان به درد می خورد.

بدترین چیزی که کسی بعد از اطلاع از تشخیص من به من گفت این بود: “شبیه سیگاری نیستی!” احساسات من قبلاً خیلی خام بودند. من فقط گریه کردم. تقصیر کسی نیست که سرطان ریه گرفته اند. هیچ کس سزاوار سرطان از هر نوع نیست. ما باید از شر آن انگ خلاص شویم.

وقتی برای اولین بار تشخیص داده شد، سرم در حال چرخش بود. من گیج شدم. اطلاعات جدید زیادی به سمت من پرتاب می شد و من سعی می کردم هر چیزی را که می توانستم در مورد بیماری ام یاد بگیرم. مثل یادگیری یک زبان جدید است.

مردم احمقانه ترین برنامه های غذایی را برای شکست دادن سرطان برای من فرستادند. یک رژیم غذایی به من گفته بود که قند نخورم. یکی دیگر ادعا کرد که ممکن است سرطان را “گرسنگی” کرد. برخی از دوستان به من گفتند که یک تن مکمل مصرف کنم. دیگران پیشنهاد کردند که این یا آن کتاب را بخوانم. هر چه مردم اطلاعات بیشتری برای من ارسال می کردند، بیشتر گیج می شدم. آنقدر گیج شده بودم که نمی دانستم چه بخورم.



منبع

لینک کوتاه : https://iran360news.com/?p=1675

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.