افزونه پارسی دیت را نصب کنید Friday, 15 November , 2024
2

گریه های التماس در مبارزه با مرگ! – تابناک

  • کد خبر : 167275
گریه های التماس در مبارزه با مرگ!  – تابناک

شب بود که مرا با سر و صورت مجروح روی برف های صحرا انداختند و با لگد به پهلویم زدند. التماس می کردم و فریاد می زدم هرچی دارم بهت میدم! اما دست و پایم را بستند و با سر خون آلود در برف رهام کردند… به گزارش خراسان، اینها بخشی از اظهارات راننده ای […]

شب بود که مرا با سر و صورت مجروح روی برف های صحرا انداختند و با لگد به پهلویم زدند. التماس می کردم و فریاد می زدم هرچی دارم بهت میدم! اما دست و پایم را بستند و با سر خون آلود در برف رهام کردند…

به گزارش خراسان، اینها بخشی از اظهارات راننده ای به نام «جی اس» است که آذرماه سال گذشته در چنگال پدر و پسری خشن گرفتار شده بود و اکنون پس از دستگیری سارقان خطرناک، محاکمه می شود. جلسه مبارزه با دزدان خطرناک

او که حالا پشتوانه محکمی در پناه قانون پیدا کرده بود، ماجرای آن شب وحشتناک را برای قاضی هادی دنیادیده (رئیس شعبه ششم دادگاه کیفری استان خراسان رضوی) بازگو کرد: ساعت 23 23 بهمن سال گذشته، سرراه دانش در جاده قدیم (بلوار توس) در حال رانندگی با خودروی پراید بودم که مردی میانسال و یک کودک را به منزل آباد بردم.

وقتی به منطقه خاکی خیابان 3 بهشت ​​رسیدم ناگهان مرد میانسالی که در صندلی عقب نشسته بود با چاقو به من زد و دیگر به من رحم نکرد و چند ضربه به سر و صورتم زد. من شوکه شده بودم و التماس می کردم که مرا نزنند! اما مرا از ماشین بیرون انداختند که انگار پدر و پسری با قیافه های عصبانی هستند. در برف سرد زمستان دست و پایم را با دستبندهای پلاستیکی بستند و تا می توانستند به پهلوهایم لگد زدند! درماندگی و التماس من فایده ای نداشت. ظلم تر از این که به زن و بچه ام رحم کنند! فریاد زدم: «هرچه دارم بردار، اما مرا اینگونه در بیابان رها مکن!» اما چند سارق خطرناک گوشی، 3 میلیون و 500 هزار وجه نقد و ماشینم را سرقت کردند و متواری شدند. در آن شب تاریک، کسی صدای فریادهای من را نمی شنید. داشتم یخ میزدم به همین دلیل در برف می لرزیدم تا اینکه بالاخره چند ساعت پس از مرگم نجات یافتم و با پلیس تماس گرفتم! چند روز بعد پلیس ماشینم را در چناران کشف کرد و تمام لوازم و قطعات آن به سرقت رفت…

در همین زمان یکی دیگر از قربانیان پدر و پسر بدسرپرست که خود را «مرتضی» معرفی کرده بود و دستانش از خاطره آن شب دلهره آور هنوز می لرزید، در جایگاه شاکی قرار گرفت و به قضات اتاق ششم گفت: دادگاه کیفری خراسان رضوی: گوروب 21 آبان بود که پدر و پسری را به شاندیز، نزدیک پاسگاه پلیس راه امام هادی (ع) بردم. مرد میانسال مدام از من می خواست که از این طرف به آن طرف برگردم. وقتی به یک جای تاریک و خلوت رسیدیم ناگهان بطری نوشابه را به پشتم زد و پسری که در صندلی جلو نشسته بود با لگد به من زد. مرگ را جلوی چشمانم دیدم. خون از سرم می‌ریخت و تمام صورتم غرق در خون بود. من در یک لحظه از چنگ آنها فرار کردم، اما پایم پلاتینیوم بود و نمی توانستم سریع فرار کنم. این شد که دوباره به دستش افتادم. مرد میانسال در میان مشت هایش بدنم را روی زمین کشید و من مجبور شدم محل سوئیچ ماشین را به آنها نشان دهم. آنها که بعداً فهمیدم پدر و پسر هستند، مرا در بیابان رها کردند و ماشینم را به همراه سایر وسایلم دزدیدند، اما ماشین چند روز بعد توسط پلیس کشف شد و تمام قطعات و لوازم قابل فروش آن را به سرقت بردند. .

زمانی که پدر و پسر زورگیر در مقابل دادگاه حضور داشتند با تکذیب ماجرا سعی کردند راهی برای فرار از مجازات پیدا کنند اما قضات مجرب دادگاه کیفری استان خراسان رضوی با ارائه مدارک و مستندات و جوسازی آنها را در شرایط بسیار سختی قرار دادند. . چند سوال فنی و تخصصی تناقض ایجاد کردند که در عرض چند دقیقه تمام اظهارات شاکیان را پذیرفتند و به جنایات هولناک خود اعتراف کردند.

در همان زمان در آخرین جلسه دادگاه که به ریاست قاضی هادی دنیادیده و با مشورت قاضی مهدی عرب میستانی برگزار شد، مرد جوان با اعتراف به زورگویی وحشتناکی که از خود و پدرش متحمل شده بود، گفت: همیشه می نشستم. در صندلی جلو برای نظارت بر راننده. وقتی پدرم با بطری نوشابه به سر یکی از راننده ها زد، دهان و دست و پایش را با روسری پوشاندم و با وجود اینکه گواهینامه رانندگی ندارم به درخواست پدرم پشت فرمان نشستم. و ماشین ها را دزدیدیم سپس قطعات او را در خانه ای باز می کردیم و پدرم آنها را به دست فروشان می فروخت. سپس بقایای ماشین را در مکان های خلوت رها می کردیم.

پس از پایان محاکمه، قضات دادگاه تحصن کردند و با توجه به اهمیت و ظرافت ماجرای سرقت مسلحانه و شبانه، 2 متهم را به 33 سال حبس تعزیری، 148 ضربه شلاق، جزای نقدی و پرداخت دیه محکوم کردند. شاکیان به موجب این رأی با امضای قاضی هادی دنیادیده (رییس دیوان) و قاضی مهدی عرب میستانی، این رأی قابل تجدیدنظرخواهی در دیوان عالی کشور است.

لینک کوتاه : https://iran360news.com/?p=167275

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.