در این یادداشت آمده است:
اینکه حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی به نکاتی در مورد کم توجهی نهادهای فرهنگی به امام خمینی (ره) اشاره کرده است، نکات پنهانی ترفندهای دشمنان انقلاب را دقیقاً به ما نشان می دهد. . خمینی زدایی روش دشمن برای نابودی انقلاب اسلامی است که با تمام انقلاب های سه قرن اخیر متفاوت بود. هم در زندگی و هم در عمق. اختلافاتی که تمدن غرب که در انقلاب سازی و انقلاب سوزی خبره بود، بارها سعی در خنثی کردن آن داشت و هزینه های زیادی بر انقلاب و خود تحمیل کرد، اما نتوانست پادزهری در برابر این انقلاب ایجاد کند.
گلایه رهبران از کم توجهی به اندیشه های امام خمینی(ره)/ چرا نام امام در سرود «سلام فرمانده» نیامده است؟/ کم توجهی که شاخ و دم ندارد!
دشمن تلاش زیادی کرد و با تمام توان و هوشش ضربه زد، اما نتوانست ریشه انقلاب را از بین ببرد، چرا؟ همانطور که ایشان فرمودند بزرگترین و مهمترین تفاوت انقلاب ایران با همه انقلابهای معاصر جهان، اعتماد ملی اکثریت قاطع که رهبر انقلاب حضرت امام خمینی (ره) بودند است. زیرا؟ این سؤالی است که ما هنوز نمیتوانیم به درستی به آن پاسخ دهیم، مگر اینکه بگوییم خدا چنین خواسته است. یادم هست که خود امام همان موقع فرمودند عجیب است که از بچه دو ساله تا پیرمرد 70 ساله همه الله اکبر می گویند…!
بهتر است این سوال را بپرسیم: خمینی چگونه زندگی می کرد، چگونه رفتار می کرد و چگونه فکر می کرد مستحق چنین لطف خداوند است؟ یا افرادی که در اتحاد و همراهی خمینی شایستگی یافتند چقدر پاک، صادق و خوش رفتار بودند؟
بسیاری از کسانی که در سالهای 57 و 58 به ایران سفر کردهاند، حال و هوای آن روز ایران را غیرطبیعی، غیرعادی و غیرمادی توصیف کردهاند. خمینی بزرگ هیچ نظریه جدیدی که قبلاً به نحوی مطرح نشده بود، ارائه نکرد. جمهوری هر دو ساختاری به نام اسلام در جهان بود که قرن ها با کاستی ها و حتی نقص هایی در اجرای آن همچنان در سراسر جهان چه در بین مسلمانان و چه در بین مسلمانان طرفدارانی داشت، اما جمهوری اسلامی خمینی نه دیپلماسی و دسیسه، نه حیله بود، نه حیله بود، نه توطئه بود. زیرا؟ چون خمینی صدیق بود. نه در نوشتن، نه در کلام، بلکه در عمل. نه تنها آشکار، بلکه پنهانی. او دنیا را در پیشگاه خدا دانست و گفت در پیشگاه خدا نباید گناه کرد.
با همین آسودگی هزاران جوان پلنگ پوش را تبدیل به قاسم سلیمانی و سید رضی موسوی و… کرد.
صدای خیلی از نمازگزاران و زاهدان آمد! می گفتند: آیا می توان با یک استغفار از راه صدساله بلعیدن باعورا یک شبه گذشت؟ گاه خميني بزرگ با دل دريا، از تخم گنجشك آخوندهاي مقدس و بي تحصيل براي احمق ساختن استفاده مي كرد و دوستانه مي گفت: اين جوانان از اصحاب رسول خدا بالاترند.
فقط باید جهت نگاهت را از بالا به پایین عوض کنی تا این جوان ها را ببینی که «آدم به جایی می آید که جز خدا را نمی بیند».
اعتماد ملی به خمینی در تاریخ بی نظیر است. چنین اعتماد ملی و حتی فراملی و فرامذهبی به یک رهبر، شخصیتی سیاسی، مذهبی، علمی، فلسفی و عرفانی که می تواند در عین حال حاوی چنین ذهن ها و دل هایی باشد. چون راستگو بود و همه می فهمیدند -حتی غیرمسلمانان و غیر مذهبی ها- که خمینی نه برای خودش حرف می زند، نه برای خانواده اش، نه به نفع صنفش، نه به نفع دینش و نه. .. است، اما فقط برای دفاع از حق، رضای خدا، حتی اگر به ضرر او باشد. فقط خدا را در همه شرایط حاضر و مشاهده کنید. خمینی توانست ده هزار شهید و هزاران انسان صالح را همراهی کند. همگی با معرفتی بی نظیر به دنبال راه توکل به خدا بودند. نه تنها در ایران، در شلمچه، دو کوهه و… نه! اما در سوریه، لبنان، یمن، فلسطین، غزه، ونزوئلا، نیکاراگوئه، نیجریه و غیره.
این تغییرات در سایر نقاط جهان با این سرعت انجام نشد. مثلاً انقلاب اسلامی الجزایر که الگو و آرزوی مبارزان مذهبی نسل قبل از ما بود و جمیله بوپاشا را از آن خود می دید با این همه شهید (نسبت به جمعیتش، حدود نیمی از جمعیت آن را تشکیل می دادند. یک شهید). اما سال هاست که انقلاب الجزایر دیگر وجود ندارد، اما انقلاب اسلام خمینی (ره) زنده ترین و درخشان ترین اندیشه جهان است.
ما مقصریم، آن جواهر گرانبها را شناسایی نمی کنیم و به دنبال شناخت مسیر آن نیستیم و از همه بدتر، در سکوت اراده اش را کنار می گذاریم، چرا؟ مگر اینکه وصیت نامه مربوط به دوران بعد از حیات ایشان باشد، حق با آقای سید حسن خمینی است. دشمن تمام تلاش خود را برای تضعیف اعتماد ملی و بین المللی به خمینی عزیز انجام داد. در طول عمرش هر چه کوشید، با هزار نیرنگ و نیزه نتوانست آن را به دست آورد، زیرا خمینی صادق بود و حقیقت حقیقت است، او با انصاف زندگی کرد، هرچند بی گناه نبود. به همین دلیل اشتباه می کرد و با تواضع و شجاعت عذرخواهی می کرد.
خمینی شیفته عدالت بود نه خلافت…! بر خلاف آنچه دشمن به دروغ میخواست بگوید، خمینی دغدغه عاطفهها و احساساتیهاست، اما دیدیم که طرفداران منطقی و متفکر او چند برابر عاطفیها بودند. خمینی نه حرف احساسی دارد، نه عواطف بی پروا و نه برنامه ریزی بی پروا. خمینی ابتدا عاقل بود و بعد عاشق. خمینی ابتدا متفکر و سپس شاعر بود.
امام خمینی در نجف در زمان حکومت اسلامی می فرمودند; حکیمان برای سیصد سال برنامه ریزی می کنند و پیامبران الهی برای هزار سال برنامه ریزی می کنند».
دشمن با تمام توان تلاش کرد تا خمینی را از ذهن و قلب مردم ایران و جهان حذف کند، او از تمام توان شیاطین جهان و وجود نفوذی های داخلی اعم از مزدبگیر و بی مزد استفاده کرد. توانایی های خائنان و از جاهل داخلی و از علمای مورد حمله و از جاهل ماتنسک و… .
اما با کشته شدن زم خمینی همه رشته های دشمن تنگ شد، دنیا لرزید، استکبار ترسید، پاپ به عظمت، صداقت، روح بلندش و نهضت خمینی که معنویت و انسانیت را به مردم بازگردانده بود پی برد. دنیای مادی قرن بیستم. .
خمینی عملاً ثابت کرد که صداقت و صراحت اولین قدم هدایت است، خمینی ثابت کرد که اسلام غیرسیاسی اسلام نیست، منشأ انحرافات، انحطاط و سقوط تمدن اسلامی است. خمینی نشان داد که دانش بدون عمل، سم مهلک جهان و بدبختی بزرگ عالمان جهان است.
خمینی نشان داد که علم بدون عمل خطرناکتر از جهل است. خمینی معنی «از علم بیهوده به خدا پناه می برم» فهمیده بود که چقدر حق داشت. خمینی دریافت که علم، حتی علم توحید، می تواند حجاب بزرگی باشد.
خمینی دنیا را از درون حق دگرگون کرد، خمینی مصداق حق بود، از گزاره «جوالحق» در دنیایی زندگی کرد که در پیشگاه خدا بود، امر به معروف و نهی از منکر کرد. درون خودش با خودش آغاز شده بود
او از خودسازی به دنیاسازی رسیده بود، سخنان شیخ الرئیس ابوعلی سینا را که بسیار برایش احترام قائل بود، به درستی درک کرده بود که باطن از ظاهر هر فردی بزرگتر است. بله، من از خودسازی به جهان سازی رفته بودم. می گفت: ملتی که شهید می شود اسیر نیست.
اگر بخواهیم غزه مظلوم رشید امروز را با هزار صفحه ترجمه، تفسیر و تبیین کنیم، نمی توانیم، اما خمینی می تواند غزه را با یک کلمه توصیف کند: «ملت شهادت اسیر نیست».
امروز غزه از نوزاد و کودک و نوجوان و جوان و زن و پیر دلیر همه خمینی هستند.
امروز یمن، یمنی که با صراحت، صداقت، شجاعت، درایت و وقار خود، جهان متمدن و آفتزده غرب را شوکه کرده است.
یمن تکرار و تکثیر خمینی است، امروز یمن خمینی است، امروز لبنان خمینی است، امروز عراق دیگر عراق بعثی صدام نیست و… امروز حشدالشعبی فرزندان خلف خمینی هستند.
امروز باید از خود بپرسیم که خمینی در کدام جبهه در دنیای مظلوم و مستضعف امروز ظالم و عدالت خواه نیست؟ خمینی و اندیشه استبداد ستیزش زنده ترین اندیشه سیاسی جهان است، درست است، ما چشمانمان را بسته ایم چون مشغول دنیا هستیم، باید چشمانمان را باز کنیم، خمینی همه جا هست، راه عدالتخواهی خمینی. این واضح ترین شکل جهت گیری انسان امروزی است. بله همه ما کم و بیش مقصریم مخصوصا نهادهای فرهنگی و سیاسی و رسانه ای.
بله، ما مقصریم، ما وظیفه داشتیم که خمینی را آنطور که بود و نه آنطور که دوست داریم به نسل های بعدی عرضه کنیم.
219215