به گزارش رکنا، در کتاب تو برای ملکه صحرا می خوانی. گرترود بل، دختر یک خانواده سرشناس نورثومبریایی، مجبور شد با راهنمایی یک پیشخدمت خاص، شوهر مناسبی پیدا کند و خانواده ای برای نگهداری و تربیت فرزندان طبقه ثروتمند بریتانیا تشکیل دهد. اما بل دقیقا برعکس عمل کرد. او دست به اقدامی برهم زننده زد و به دانشگاه آکسفورد رفت و اولین پیروزی تاریخ را به دست آورد، اما در جوانی همسری پیدا نکرد که با زبان تیز و هوش او برابری کند.
بل به دور دنیا سفر کرد، از کوههای آلپ بالا رفت، کوههایی که شیبدارتر از همه بودند و سپس در 23 سالگی در پست دیپلماتیک خود در ایران با شخصی آشنا شد و عاشق شد. بیابان تبدیل شود.
وقتی بل برای اولین بار تهران را ترک کرد، منظره کوههای برهنه و زمین خالی بیکران و وسیع را ستایش کرد. او نوشت: “کیلومترها و کیلومترها زمین خالی بدون هیچ چیز، هیچ چیز در حال رشد… باورنکردنی است.” اما بیابان، گویی در یک پارادوکس، فرهنگ و سیاستی به همان اندازه در جهان داشت. بل همچنین عاشق اعراب و روش ها و آداب و رسوم آنها شد که برگرفته از تاریخ باستان، سنت مفصل مهمان نوازی، هنرهای غنی و معماری ظریف و پیچیده، پرده های طرح دار باشکوه و جذابیت قبیله ای جذاب و چیزهای خارق العاده و غیرقابل پیش بینی از نقطه نمایی از بریتانیای آرام و بیهوده
بل، به عنوان کاشف بیابان های شمالی و مرکزی عربستان، محقق، باستان شناس، نویسنده و همکار TE Lawrence (که بیشتر به نام لورنس عربستان شناخته می شود) حرفه ای درخشان در خاورمیانه داشت. در طول جنگ جهانی اول، دولت بریتانیا از دانش بینظیر خود از صحرا و قبایل آن استفاده کرد و بل تنها مقام زن در عملیاتهای اطلاعاتی بریتانیا در منطقه عربی شد، جایی که او به عنوان یک شخصیت کلیدی در ایجاد صحرا ظاهر شد. دموکراسی مدرن روز عراق
با وجود دستاوردهای قابل توجه بل، مورخان او را به عنوان یک پاورقی در نظر گرفته اند. این موضوع در زندگینامه تخیلی جانت والاک است. [Janet Wallach]”ملکه صحرا” [Desert queen : the extraordinary life of Gertrude Bell, adventurer, adviser to kings, ally of Lawrence of Arabia] (ترجمه فارسی: مهین خالصی؛ کتابفروشی نیک) تصحیح شده است. این کتاب شرح حال زنی است که زندگی خود را وقف آموختن درباره اعراب صحرا کرده است. شاید بهتر از هر اروپایی دیگری در زمان خود باشد.
بل 6 اکسپدیشن در نقاط مختلف صحرای عربستان انجام داد. بل در یک کاروان شتر همراه با نگهبانان و راهنماها، مجهز به هر وسیله ممکن، از جمله یک ست چینی Wedgwood، یک وان حمام برزنتی، لباس مسافرتی، و یک چتر پر زرق و برق سفر کرد. او که با شخصیتهای عرب در چادر در صحرا صرف غذا میشد، لباسهای پاریسی و کلاههای گلدار به تن داشت تا ظاهر خیرهکننده، موهای قرمز و چشمهای سبز آبیاش را تکمیل کند. صدای او از کشیدن سیگار به سیگار خشن بود، زیرا مردان قلیان می کشیدند و او به زبان عربی روان با آنها در مورد سیاست یا مرزهای قبیله ای صحبت می کرد.
بل بیشتر از هر کسی در مورد اعراب می دانست. او انگلیسی ها را تشویق کرد تا از شورش کلیدی اعراب علیه اشغالگران ترک حمایت کنند. اطلاعاتی که بل در اختیار لارنس قرار داد به او و متحدان شورشی عربش اجازه داد تا با حملات چریکی چشمگیر به خطوط راه آهن عثمانی در صحرا، ترک ها را درهم بشکنند. بل خشمگین بود زیرا نمی توانست بجنگد، اما نتیجه زندگی او کمک به جنگجویان شجاع صحرا بود که بر پشت اسب و شتر ترکان را در شن ها شکست دهند.
پس از جنگ جهانی اول، بل نقشه برداری گسترده ای انجام داد و درک خود را از قبایل بیابانی افزایش داد و مرزهای عراق را مشخص کرد. او در کنفرانس قاهره شرکت کرد، جایی که وینستون چرچیل ریاست سرنوشت کشور جدید را بر عهده داشت. بل و لورنس با هم توطئه کردند تا فیصل بن حسین، یکی از اعضای اشراف مکه (با فیصل مدرن عربستان سعودی یا صدام حسین اشتباه نشود) اولین پادشاه عراق شود.
ملک فیصل زمانی که در عراق به قدرت رسید یک فرد بیگانه بود و به بل به عنوان مشاور و دوست برای آموزش جغرافیای قبیله ای و سیاست های بحث برانگیز پادشاهی نوپای خود به بل وابسته بود. در زمان فیصل، این کشور به سلطنت مشروطه تبدیل شد و اولین کشور عربی بود که به جامعه ملل پذیرفته شد، اگرچه حکومت او در دهههای بعد تا زمانی که صدام حسین به قدرت رسید با چندین کودتا مواجه شد.
بل به عنوان «ملکه تاجنشده عراق» شناخته شد، اما با پایان چندین رابطه عاشقانه، او محکوم به فنا شد و روزهای افتخار او به طور فزایندهای به گذشته تبدیل شد. او سالهای پایانی زندگی خود را در بغداد گذراند و یک موزه باستان شناسی تأسیس کرد و برای اولین بار اصرار داشت که آثار باستانی حفاری شده در کشور خود باقی بماند.
آبنما: کتاب خبری