زهرا علی اکبری – مریم فخری: خودروسازان روزانه 3.7 میلیارد دلار ضرر می کنند؛ ضرری که هر روز از جیب مصرف کنندگان و سهامداران خارج می شود. این حکایت غم انگیز این روزهای صنعت خودروی کشور است که به نظر می رسد آن را به شدت شکننده کرده است.
کارشناسان و تحلیلگران حوزه خودرو بر این باورند که درد صنعت خودروسازی کنونی، دولتی بودن و دخالت های دولت است. که دولت او را بازداشت نمی کند و او را آزاد نمی کند. فرهاد احتشام زاد، کارشناس صنعت خودرو معتقد است: شاید راهآهن اولیه در بخش خودرو راهآهن درستی بود، اما آنچه در مسیر اشتباه قرار گرفت دخالتهای بیمورد دولت بود.
به گفته وی، برای اصلاح شرایط یک سری اقدامات اساسی و تصمیمات کلان لازم است که باید در سطوح عالی کشور اتخاذ شود و دولت باید در این صنعت دل کند. البته احتشام زاد هشدار می دهد که این نگرانی وجود دارد که اگر صنعت خودرو را به بخش خصوصی بسپاریم، خصوصی سازی که بارها در کشور و مناطق تجربه کرده ایم، این بار در سطح وسیع تری رخ دهد. این در حالی است که سرمایه گذاری های زیادی برای این صنعت انجام شده است که اگر از بین برود، سرمایه زیادی را از دست خواهیم داد.
آنچه در ادامه می خوانید قسمت اول گفت و گو با فرهاد احتشام زاد کارشناس صنعت خودرو در خبرگزاری خبرآنلاین است.
* موضوعی که در حال حاضر مطرح است، انتقاد وزیر صمت از صنعت خودرو؛ که دوره حمایت بی چون و چرا از صنعت خودرو به پایان رسیده است. به هر حال صنعتی که در 50 سال گذشته دولتی بوده، آیا خیلی عجیب است که یک مقام دولتی این گونه به آن انتقاد کند؟ این یک صنعت دولتی است و دولت قیمت گذاری اجباری را ایجاد کرده و ادامه می دهد. آیا این نوع نقد فقط برای جلب توجه افکار عمومی است یا ارزیابی دیگری دارید؟
ببینید واقعیتی که باید در نظر بگیریم روند و فراز و نشیب صنعت خودروسازی کشور در 50 سال اخیر است. از پروژه خودکفایی و سرمایه گذاری های زیادی که در تامین کنندگان انجام شده است. به توانایی تامین قطعات و توسعه فناوری هایی که داشتیم و… شاید راه آهن اولیه راه آهن درستی بود، اما چیزی که مسیر اشتباه را طی کرد دخالت های بی مورد دولت بود.
زمانی که سایتی را به دلیل یک نماینده و در یک شهر فعال می کنیم، زمانی که به درخواست یک اینفلوئنسر یا کارکنانی که ظاهر می شوند مجاز به استخدام نیستیم، یا زمانی که به دلیل افراد سفارشی اجازه نداریم ترکیب سازمان را لمس کنیم. . ، تولید آن یعنی شما با یک شرکت خودروسازی روبرو خواهید شد که زیان انباشته آن روز به روز در حال افزایش است. بر اساس آخرین آمار شش ماهه اول سال 1402، سه مجتمع خودروسازی دولتی حدود 34 میلیارد تومان معادل 183 میلیارد تومان زیان دیده اند.
* یعنی هر روز کار می کنند 183 میلیارد تومان ضرر می کنند.
بله، اگر 183 میلیارد تومان را با نرخ فعلی دلار در نظر بگیریم، یعنی روزانه 3.7 میلیون دلار ضرر می کنیم.
چه کسی تاوان این ضرر را خواهد داد؟
این پول از جیب مصرف کننده بیرون می آید و این سهامدار است که از جیبش پرداخت می کند.
* مشخص است این سه خودروساز چند سهامدار واقعی دارند؟
الان اطلاعات دقیقی ندارم حالا اگر بخواهیم بگوییم چه شد، تا اینجا آمدیم، فایده ای ندارد. بهتر است الان به این فکر کنیم که باید چه کار کنیم.
*با این حال خودروسازی یکی از سودآورترین و سودآورترین صنایع دنیاست.
نه لزوما برای همه؛ در غیر این صورت همه کشورها خودروساز خواهند بود. ما باید بپذیریم که هر کشوری در یک زمینه متخصص است. ما در دنیا به فرش، پسته و زعفران معروف بودیم. ما در این زمینه ها اولین بودیم. هلند به خاطر گل ها معروف است. هر کشوری برای یک محصول معروف است.
* طبیعتا اگر همه خودروساز بودند، صنعت خودرو سودی نداشت. منظورم این بود که اگر خودروسازی در جایی فعالیت کند و به خاطر سودش، برند شده و تبلیغات داشته باشد.
ببینید، فرض کنید هدف هر سازمان عاملی کسب سود است و اگر سودآور نباشد، طبیعتاً توجیه پذیر نیست. حتی موسسات خیریه ما که فعالیت می کنند و هدفشان کسب درآمد نیست، اما پول مثل خون در رگ های سازمان است و اگر پول نداشته باشند نمی توانند فعالیت کنند.
اکنون گروه هایی را می بینیم که نتایج آزمایش خون آنها بسیار بد است و تمام پارامترهای خون نشان می دهد که روزانه 183 میلیارد دوز از دست می دهند. این عدد نشان می دهد که ما خواهان درمان هستیم و حال بیمار ما خیلی خوب نیست. برای درمان ابتدا باید بپذیریم که در این زمینه سرمایه گذاری زیادی شده و دولت باید به این صنعت رسیدگی کند. اما این بی مهری با نگرانی هایی همراه است که البته موجه است; نگرانی این است که اگر این صنعت را به بخش خصوصی بسپاریم و خصوصی سازی که بارها در کشور ما در حوزه ها و شرکت های مختلف اتفاق افتاده است، اگر این بار اتفاق بیفتد در مقیاس بسیار بزرگ تری خواهد بود.
برای این صنعت سرمایه گذاری های زیادی انجام شده و هزینه های زیادی برای رسیدن به اینجا شده است و اگر این صنعت از بین برود، سرمایه زیادی را از دست خواهیم داد. به همین دلیل، شما باید بسیار مراقب باشید تا به سرنوشت آنها دچار نشوید.
در نتیجه یک سری اقدامات اساسی و تصمیمات کلان لازم است و این تصمیمات باید در سطوح عالی کشور اتخاذ شود. اگر آقای وزیر می گوید ما فکر می کنیم باید این کار را انجام دهیم، نظر شخصی ایشان است، زیرا او بخشی از قدرت را دارد و تنها او نیست که تصمیم می گیرد. اگر آنها تصمیم گیرنده بودند حداقل می توانستند درباره قانونی که مجلس تصویب کرده و در اختیار دولت قرار داده و مسئولیت آن به وزارت صمت سپرده شده است، تصمیم بگیرند. زیرا این تصمیم باعث شد تا دولت به درآمدی که در بودجه در نظر گرفته بود برسد. دولت 32 میلیارد تن درآمد دولت از محل مالیات واردات خودرو تعیین کرده است، بنابراین یک نهاد به تنهایی نمی تواند تصمیم بگیرد.
نحوه استفاده از گزارش های کسر بودجه، سال به سال، خود یک سوال است. می بینیم که گزارش ها با برنامه هایی که داده می شود متفاوت است. بودجه 1402 انحرافات زیادی دارد و اکنون در بودجه 1403 نیز بر همین اساس و با شدت بیشتری شاهد این انحراف هستیم و تنها بر شدت خطاها می افزاید.
تا زمانی که مایل نباشیم این واقعیت را بپذیریم که مشکل در کجاست، آن را تشخیص داده ایم و اکنون می خواهیم آن را برطرف کنیم، طبیعتاً نمی توانیم انتظار پیشرفت داشته باشیم. اما متأسفانه عوامل متعددی مانند ترس از دست دادن شغل، ترس از موقعیت و نگرانی از مسائل مختلف که شاید همه ما از آن آگاه نباشیم، به این معناست که واقعیت ها را آزادانه از زبان مسئولان نمی شنویم. شاید اگر ما هم جای شما مینشستیم همین دغدغهها را داشتیم، اما باید جور دیگری صحبت میکردیم که محبوبتر باشد. اما واقعیت این است که مردم ما بسیار باهوش هستند. ممکن است این حجم از اطلاعات و داده های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در مورد مردم را در هیچ کجای دنیا نبینید.
*شاید به این دلیل است که در زندگی آنها تأثیر زیادی دارد.
شاید به این دلیل است که آنها احساس می کنند باید بیشتر از دیگران به خودشان فکر کنند و هیچ کس دیگری نمی تواند به اندازه کافی از آنها محافظت کند. اگر امروز در کشور سن بازنشستگی زیر سوال می رود به این دلیل است که حتی شما از میزان درآمد در زمان بازنشستگی اطمینان کافی ندارید. مانند بودجه 1403 که رشد حقوق بازنشستگان 20 درصد و رشد تورم 50 درصد است. یعنی درآمد شما در این زمان 30 درصد کاهش یافته است.
شاید مجموع همین دغدغه ها باشد که مردم ما را به متخصصانی تبدیل کرده که باید حسگرهای خود را در زمینه های مختلف فعال نگه دارند، اطلاعات را رصد کنند و ضامن بقای خود باشند.
* در مورد اینکه می گویید وزیر صمت در حوزه خودرو نظر شخصی خود را بیان می کند، به نظر شما آینده صنعت خودرو چیست؟ با زیان روزانه 183 میلیارد تومبا. با این شرایط یک شرکت تا کی می تواند ادامه دهد؟ با این حال دولت می تواند تا حدی پول تزریق کند.
طبیعتا بخشنامه های جدید با هدف حمایت از خودروسازان و ابلاغی به بانک ها نشان می دهد که دولت نگران از بین رفتن این سرمایه ها است. شاید این تعبیر چندان خوشایند نباشد، اما من این مثال را می زنم. ما یک کودک ناقص معلول داریم که نمی توانیم آن را رها کنیم. در هر صورت او پسر ماست و ما برای او هزینه زیادی کرده ایم و دوستش داریم. اما تا قبول نکنیم که نیاز به جراحی دارد، به او ظلم می کنیم. متاسفانه ما هنوز این موضوع را نپذیرفته ایم. شاید جرات انجام عمل جراحی را نداشته باشیم، شاید بدانیم که ظرفیتی برای اتخاذ آن تصمیم بزرگی که باید وجود داشته باشد و برای خودروسازان مأموریتی تعریف کند، وجود ندارد، نه نظمی وجود دارد، نه رانتی، نه سازوکاری برای سرمایه گذاری خارجی. .
امروز دولت درگیر تجارت است. طبیعتاً وقتی خارج از نقش خود هستید، نمی توانید صادقانه و در جای درست تصمیم بگیرید. به این ترتیب شما تبدیل به یک رقیب بخش خصوصی می شوید و سپس می بینید که خودروسازان با مشکلات زیادی روبرو هستند. مانند قیمت ها و نرخ ها. در اینجا می بینید که واردات با یک بحران بزرگ مواجه است. در سال 1396 واردات خودرو به دلیل کمبود ارز ممنوع بود، اما دو سال پیش تصمیم گرفتیم واردات را آزاد کنیم. چه اتفاق خاصی افتاد؟! از کجا به طور ناگهانی منبع ارزی پیدا کنیم که تصمیم بگیریم واردات را آزاد کنیم؟ حالا موضوع اینجاست: دو سال است که ما بازار خودرو را در معرض گفتار درمانی قرار داده ایم که مردم آن را دوست دارند.
دولت ها الگوهایی برای مردم هستند و مردم از دولت ها یاد می گیرند. اگر دولت ما که نقش والدین را در خانواده ایفا می کند، حقیقت را به فرزندان خود نگوید، طبیعتاً اعتماد آنها سلب می شود. اگر در جامعه چه اتفاقی بیفتد، اعتمادم را بگیرند، می گویند حتماً چیزی پشت این داستانی است که به من می گویند. آنها حتی به بدیهی ترین چیزها هم اعتقاد ندارند. امیدوار بودیم شرایط تغییر کرده و در این دولت با خبرهای واقعی تری مواجه شویم. همه ما می دانیم که بحران های زیادی وجود دارد که اجازه نمی دهد همه برنامه ها طبق برنامه پیش بروند. این طبیعی است. اما انحراف خیلی زیاد است. اگر بگوییم امسال 300 هزار خودرو می خواهیم وارد کنیم و از پارسال 100 هزار خودرو باقی مانده و ظرف 8 ماه فقط 3400 خودرو وارد می شود، این انحراف نیست، بلکه بی برنامگی و چشم انداز جامع است. موضوع یک کشور است ما نمی توانیم دو سال برنامه ریزی کنیم و بعد از دو سال به یک درصد می رسیم!
عکس: امیرعلی معزی
۲۲۳۲۲۵