افزونه پارسی دیت را نصب کنید Saturday, 2 November , 2024
5

یا باید برانداز باشیم، یا اصلاح طلب یا منفعل. راه دیگری وجود ندارد

  • کد خبر : 145229
یا باید برانداز باشیم، یا اصلاح طلب یا منفعل.  راه دیگری وجود ندارد

کد خبر: 13241 ۱۴۰۲/۰۹/۱۴ ۲۳:۲۱:۳۳ محمد عطریانفر عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی به انتخاب رئیس اتاق بازرگانی ایران واکنش نشان داد. گفتن فردا | در روزهای اخیر ناصر ایمانی، فعال سیاسی اصولگرا و محمد عطریانفر، فعال سیاسی اصلاح طلب مهمان کافه خبرآنلاین بودند. عطریانفر در بخشی از بیانیه خود نکاتی را در مورد چگونگی […]



کد خبر: 13241

۱۴۰۲/۰۹/۱۴ ۲۳:۲۱:۳۳






محمد عطریانفر عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی به انتخاب رئیس اتاق بازرگانی ایران واکنش نشان داد.

گفتن فردا | در روزهای اخیر ناصر ایمانی، فعال سیاسی اصولگرا و محمد عطریانفر، فعال سیاسی اصلاح طلب مهمان کافه خبرآنلاین بودند. عطریانفر در بخشی از بیانیه خود نکاتی را در مورد چگونگی افزایش اعتماد مردم به انتخابات، حمایت از حسن روحانی، گفتگو و … بیان کرده است که در ادامه می خوانید.

موضوعی که هر دو بزرگوار به آن اعتقاد دارند، نارضایتی عمومی حاکم بر کشور است. آقای عطریانفر معتقد است که این موضوع بعد از انتخابات 1400 تشدید شد و آقای ایمانی معتقد است که در طی یک پروسه 20 ساله و با اقدامات چند دولت و مجلس، موضوع به اینجا کشیده شده است. آیا مردم کاری انجام می دهند؟

اساساً ما در اینجا در مقامی نیستیم که مصادیق متهم را مشخص کنیم و در این آشفتگی سیاسی گردن چه کسی را بگیریم. ما عمدتاً سعی می کنیم مفاهیم و مضامین کلی را بیان کنیم تا به اصطلاح ضمیر بتواند مرجع خود را پیدا کند.

تمام کنش های سیاسی مبتنی بر یک ذهنیت سیاسی است و مبنای روانی، ذهنی و درونی دارد که اگر روی آن تمرکز کنیم مشکل حل می شود. من می خواهم تأکید کنم که ما در موقعیتی نیستیم که بتوانیم در اینجا درست یا نادرست عمل سیاسی را تشخیص دهیم و بگوییم چرا اینطور است. نه! برای یافتن ردپای این مشکل در ذهنیت ها باید یک قدم جلوتر برویم.

یک نیروی پنهان می خواهد نظام جمهوری را سرنگون کند

من معتقدم در یک دوره تاریخی 30 ساله پس از رحلت امام (ره) اگرچه جانشین مناسب و مناسبی برای رهبری ایران (که آیت الله خامنه ای است) شکل گرفت، اما بدنه ها و نیروهای پنهان سعی در تخریب اصل داشتند. و حقیقت انقلاب ایران که در واقع جمهوری مبتنی بر توان رهبری امام (ره) است به پیروزی بزرگ و شگفت انگیزی در ایران دست یافت. روز با عوامل پنهان تقویت می شود.

آنها بسیار علاقه مندند که قرائت دینی و اسلامی و قرائت مردمی رهبران ایران اعم از آیت الله خامنه ای یا امام (ره) در جامعه ما ریشه دوانده و عمیق نشود.

این جنبش و این مردم چگونه به قدرت رسیدند؟

عطریانفر: می توانند فرصت ها و فرصت ها را برای خود کنار بگذارند یا به سمت خراب کردن ذهنیت ها و معادلات بروند. از فرصت هایی که در رقابت های سیاسی شکل گرفت، برای خود فرصت ایجاد کردند، در حالی که نه به چپ و نه به راست اعتقادی نداشتند و در مقام قدرت طلبی و اشتراک و پیروزی به دنبال انجام کارهایی در آن فرصت بودند. قدرت کسب منافع .

ما باید این ذهنیت را اصلاح کنیم. اگر امروز این سوال را بپرسید، چگونه باید آن را اصلاح کرد؟ پاسخ این است که ما باید از این مسیر اشتباهی که امروز به آن رسیده ایم دست برداریم.

برای اینکه عنصر فعال باشیم باید برانداز باشیم، اصلاح طلب یا منفعل. راه دیگری نیست!

آیا می توان آن را برگرداند؟

مطمئن! اگر به این نتیجه رسیدیم که امکان بازگشت وجود ندارد، اساساً هرگونه فعالیت سیاسی برای امثال ما باید متوقف شود و به دنبال زندگی خود برویم.

اگر بخواهیم یک عنصر فعال باشیم، فقط سه راه داریم. یا باید برانداز باشیم یا باید برویم تا مسیر را اصلاح کنیم یا منفعل باشیم و راهی جز این سه فرآیند در پیش نیست و فصل چهارم قابل تعریف نیست.

کسانی که به این ملت دل بسته اند و می خواهند برای مردم کاری انجام دهند، قطعا نباید منفعل شوند، خودشان را در گوشه ای بگذارند و برای خودشان زندگی عادی داشته باشند. البته وقتی می گویم اصلاح طلبی، منظورم تئوری گروهی نیست که می گویند ما اصلاح طلب هستیم، بلکه اساساً هر فردی که دلش به ایران، ملت ایران، انقلاب ایران و اسلام است، باید شرایط را بهبود بخشد. روز به روز نسبت به روز قبل این جریان، جریان اصلاحات است.

بیشتر بخوانید: رد صلاحیت ها برای انتخابات مجلس دوازدهم و یک سوال بزرگ: چه کسانی متعهد به جمهوری اسلامی هستند؟

ما باید از افرادی مثل حسن روحانی حمایت کنیم

ما در این جریان نیروهایی مثل آقای روحانی داریم که پایگاه اصولگرایی دارد و مدتی روی کار آمده اما گرایش ها، رویکردها و روندهای ایشان کاملا اصلاح طلبانه و قابل دفاع است و باید از ایشان حمایت کرد.

بنابراین ما باید به این راه برگردیم و برای بازگشت به این راه، هر فردی در هر شرایطی، از بالاترین مقام و حداکثر قدرت سیاسی و دینی ملت که رهبری است، تا لایه های زیرین امکان پذیر باشد. . که فرودست هستند و بالاخره احزابی که می توانند قدرت و قدرت پیدا کنند، عمل کنند و بتوانند تأثیرگذار باشند یا شخصیت های اجتماعی و نهادها و اتحادیه ها و دیگران، همه باید این باور را که مردم این کشور همه کاره هستند زنده کنند.

فیلم همچنان منتشر می شود و می بینیم که امام (ره) با جمعی از خبرگان رهبری و روحانیون صحبت می کنند و می گویند که هیچ معنایی ندارد که بخواهند ولایت مردم را داشته باشند، حتی اگر اعتقاد راسخ این باشد که درکشان این باشد. درست است و مردم اشتباه می کنند، مردم به دنبال اشتباهات او هستند، شما حق ندارید نظر خود را تحمیل کنید. مردم باید این راه را طی کنند و روزی از این راه برگردند، اما اگر بخواهید به جای مردم تصمیم بگیرید، به تدریج در یک روند طولانی مدت این قانون غلط شکل می گیرد، مردم چه می کنند؟ ما برای مردم کار می کنیم.

فلان شخص می خواهد به جای همه مردم تصمیم بگیرد!

فاجعه ای که در زمان شاه در گروه های سیاسی و انقلابی داشتیم این بود که مثلا فلان شخص می گفت من چریک هستم و کادر جدایی ناپذیر یک گروه سیاسی و انقلابی هستم و می خواهیم برای این گروه تصمیم بگیریم. مردم. و به جای هزار مرد کشته شوی و به جای هزار مرد روند را تغییر بده. این بد است.

ثبات و بقای سیاسی یک کشور که به تک تک مردم بستگی دارد، در این است که هر فردی صرف نظر از درک و علاقه ای که به مشارکت دارد، باید میدان وسیعی برای مشارکت داشته باشد و درک و شعور او درگیر باشد. . در اداره کشور

ما از این مشکل رنج می بریم که قدرت بیان دولت با قدرت شنیداری مردم رابطه منطقی برقرار نمی کند، به این معنی که وقتی شما دو نفر در حال گفتگو هستید، اگر قرار است این گفتگو نتیجه خوبی داشته باشد، باید باشد. بین فردی که صحبت می کند و فردی که گفتارش زبان مشترک بودن را می پذیرد. باید برای ایجاد این شرایط قدمی گذاشت.

اگر قرار باشد آقای ایمانی صحبت کند اما حواس ما جای دیگری باشد، گفتگوی درستی انجام نمی شود. من باید این قانون را رعایت کنم. اگر این انطباق شکل بگیرد، دو اتفاق می افتد. یکی اینکه قدرت حاکم به جامعه پذیری معتقد است. یعنی به جامعه اصالتی داده می شود که من صاحب قدرت باید این جامعه را بشناسم و بپذیرم و متقابلاً یک رابطه معکوس شکل می گیرد که من جامعه چون قصد و تدبیر این قدرت حاکم را دارد می پذیرم. به نام من رفتار و حرکت شما برای من محترم و قابل قبول است و به آن متعهد هستم.

پیام پرونده اخیر اتاق بازرگانی ایران چه بود؟

اجتماعی شدن قدرت حاکم و ناتوانی جامعه این مشکل را ایجاد کرده است که بین مخاطبان مردم و سخنگوی دولت شکاف اساسی وجود دارد و باید این موضوع اصلاح شود.

اما چه زمانی این مشکل حل می شود؟ ابتدا باید عناصری که در این محیط نقش واسطه را ایفا می کنند و می توانند ایمان ایجاد کنند و پیام مثبتی به جامعه بدهند، دوباره فعال شوند. همه نهادهای اجتماعی، احزاب سیاسی و همه مستعمراتی که نقش واسطه بین دولت و مردم دارند باید دوباره فعال شوند. باید به آن ها زمینه ای داده شود تا بر اساس توانایی ها و مهارت هایشان ایفای نقش کنند.

در اتفاقات اخیر و در مورد اتاق بازرگانی ایران چه مشکلاتی ایجاد کردند و چه پیامی داشتند؟ پیام این بود که قدرتی بدون هیچ کارکرد مشروعی می خواهد انتخابات داخلی یک گروه را به هم بزند و با قدرت مسلط خود معادلات را در آنجا تغییر دهد. خب این اشتباهه چه اشکالی دارد که اتحادیه کار خود را انجام دهد؟ چرا یک نهاد اجتماعی نباید خود را روی زمین برنامه ریزی کند؟

وقتی این تصور وجود دارد که برخی افراد با نفوذ در بالاترین سطوح قدرت سیاسی و اجتماعی ما معتقدند که نهادهای اجتماعی مراکز سرمایه گذاری دشمن هستند و دشمن به آنجا می آید و نفوذ می کند، باید کل حاکمیت را به هم بزنیم، حتی اگر من معتقدم: اگر دشمن همین کار را بکند و نهادهای اجتماعی را از بین ببرد، به تدریج این رابطه منطقی بین مردم و دولت از بین می رود.

دیگر صدایی از رسانه ها شنیده نمی شود

با این تفاسیر راه حل این است که به اعتقادات اول امام (ره) برگردیم و آنها را ملاک قرار دهیم، ثانیاً در این زمینه و در فرصتی که وجود دارد، این موضوع را تشخیص دهیم که لازم است نهادهای واسطه فعال شوند. به عنوان مثال، اکنون ما ضعیف ترین رفتار رسانه ای را در کشور داریم. اساساً با چه منطقی می توان پذیرفت که جامعه بزرگ ایرانی با فرهنگ عمومی کاملاً توسعه یافته از ابزار کافی برخوردار نباشد؟ چون دیگر صدایی از رسانه ها شنیده نمی شود.

در سال های 78، 79 و 80 بیش از 2 میلیون و 500 هزار نشریه در حوزه رسانه های مکتوب منتشر شده بود و مردم به دلیل ارتباط با دولت از این طریق آنها را دنبال می کردند. با کمال تاسف امروز به شما می گویم که با گذشت 20 سال از آن تاریخ، کمتر از 150 هزار نشریه داریم.

لینک کوتاه : https://iran360news.com/?p=145229

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.