افزونه پارسی دیت را نصب کنید Sunday, 27 October , 2024
3

دختر 18 ساله پلیس را اذیت کرد! / اتفاقی که پلیس را با خبر کرد!

  • کد خبر : 143618

به گزارش رکنا، اینها بخشی از اظهارات جوان 18 ساله ای است که به اتهام گزارش کذب و ایجاد مزاحمت برای پلیس به کلانتری احضار شد. این جوان با بیان اینکه نمی دانستم گزارش اکاذیب به مراکز پلیسی مجازات سنگینی دارد، ماجرای خود را برای مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری طبرسی شمال گفت. مشهد گفت: […]

به گزارش رکنا، اینها بخشی از اظهارات جوان 18 ساله ای است که به اتهام گزارش کذب و ایجاد مزاحمت برای پلیس به کلانتری احضار شد.

این جوان با بیان اینکه نمی دانستم گزارش اکاذیب به مراکز پلیسی مجازات سنگینی دارد، ماجرای خود را برای مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری طبرسی شمال گفت. مشهد گفت: تا زمانی که یادم می آید پدر و مادرم همیشه با هم درگیری داشتند. پدرم معتاد بود و به همین دلیل مدام مادرم را کتک می‌زد و نمی‌توانست از پس مخارج زندگی بربیاید تا اینکه بالاخره صبر مادرم تمام شد و او را طلاق داد. در این شرایط من که کلاس هفتم می خواندم ترک تحصیل کردم و برای کمک به مادرم در کارگاه تراشکاری عمویم مشغول به کار شدم. چون حضانت من و خواهر کوچکترم را به عهده گرفته بود و خودش هم در یکی از شرکت های تولید کار می کرد. از طرفی روزی چند ساعت بعد از تعطیلی مغازه با دوستانم در خیابان قدم می زدم و خوش می گذراندم. اما هیچ وقت به دنبال بی نظمی نبودم تا اینکه یک شب در حالی که با دوستانم در پارک قدم می زدیم و می خندیدیم، ناگهان جوانان دیگری از کنارمان رد شدند و یکی از آنها عمدا دوستم را زد.

با این رفتار آنها دعوا بین ما شروع شد زیرا غرور طرفین اجازه نمی داد این رفتار را نادیده بگیریم. خلاصه نفهمیدم این بحث لفظی چطوریه چاقو زدن و دعوا به پایان رسید. در جریان این درگیری، آن جوانان متواری شدند، اما زمانی که همه شهادت می دادند به خودروی همسایه آسیب رسانده ام، به خودم آمدم، اما آن همسایه که من و مادرم را به خوبی می شناخت، گوشی مرا برای پرداخت پول گرفت. خسارات و هزینه تعمیر ماشینش را دریافت کرده بود، اما من پولی نداشتم و با تکذیب موضوع به همسایه فحش دادم. از طرفی دوست نداشتم مادرم دعوا کند، چاقو بزند و مرا سرزنش کند. خیلی عصبانی بودم و راهی برای پس گرفتن گوشیم نداشتم. به همین دلیل برای یافتن راه حل با دوستانم مشورت کردم. خلاصه یکی از دوستانم به من پیشنهاد داد. پلیس 110 با من تماس بگیرید و داستان جعلی اجبار بگو خیلی سریع و بدون اینکه به عواقب چنین چیزی فکر کنم با پلیس تماس گرفتم و گفتم شخصی با قمه به من حمله کرده و تلفن همراهم را دزدیده است. سرقت گرفته است؛ اما پس از پیگیری سریع نیروهای پلیس، کل ماجرا لو رفت و من به همراه چند تن از دوستانم به کلانتری منتقل شدم.

چون همسایه آن شب گوشی مرا مخفیانه به مادرم داده بود تا من را از بیرون رفتن با دوستان نباب منع کند، اما من با مشورت دوستانم در چنین شرایطی قرار گرفتم که نمی دانستم گزارش دروغ و آزار و اذیت به پلیس یک امر است. مجازات شدید. . حالا مادرم همه ماجرا را فهمیده و به کلانتری آمده است. اما ای کاش…

از آنجایی که رفتار این جوان جرم خاص و مهمی محسوب می شود، با دستور ویژه سرهنگ قاسم همت آبادی (رئیس کلانتری طبرسی شمالی) به مراجع قضایی معرفی شد.

داستان واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی

منبع: روزنامه خراسان

لینک کوتاه : https://iran360news.com/?p=143618

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 1در انتظار بررسی : 1انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.