به گزارش رکنا، متهم که اکنون 45 سال دارد، 11 سال قبل و بعد آدم کشی او فرار کرد و سال ها اثری از او نبود تا اینکه در بازگشت به تهران دستگیر شد.
11 سال پیش در منطقه ورامین بین دو همسایه درگیری خونین رخ داد و جوانی به نام مهدی با ضربات چاقو مجروح شد. ساعاتی بعد این جوان در بیمارستان جان باخت. این در حالی بود که همسایه وی که متجاوز شناسایی شده بود متواری شد.
تحقیقات گسترده پلیس برای دستگیری متهمان آغاز شد اما ناکام ماند. دستگیری این کار را نکرد. بررسی ها نشان می داد که درگیری مهدی و همسایه اش به نام شاکر به خاطر همسر شاکر بوده است، اما جزئیات بیشتری از آن مشخص نشد تا اینکه پس از 9 سال، شاکر دوباره در نزدیکی محل قتل دیده شد و دستگیر شد. وی پس از دستگیری به قتل اعتراف کرد و گفت: مهدی را زدم چون دعوای شرافتمندانه بود. سعی کردم با او درگیر نشوم اما فایده ای نداشت. مهدی همیشه من را تحریک می کرد.
پس از تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. نماینده دادستان در جلسه اتهام شاکر را قرائت کرد و با توجه به اینکه پدر و مادر مهدی در این سال ها فوت کرده اند و برادران او قیم محسوب می شدند، درخواست دیه کردند و گفتند از قصاص منصرف می شوند. این در حالی بود که شاکر هم اعلام کرد حالا که رضایت خانواده مهدی را گرفته، سهم کمتری از پسر مهدی که آن زمان چند ماهه بود را پرداخت خواهد کرد.
بدین ترتیب متهم از نظر جنبه عمومی جرم مورد قضاوت قرار گرفت. وی در مورد روز حادثه گفت: تازه به آن محل رفته بودیم. من تازه خونه خریدم همسرم به من گفت همسایه ای که روبروی خانه ما زندگی می کند از پشت پنجره او را تماشا می کند. به همسرم گفتم در خانه باید چادر ضخیم و حجاب داشته باشد. با این حال مهدی همچنان به همسرم نگاه می کرد. یک روز که در خانه بودم همسرم به من زنگ زد و گفت همسایه خانه ما را زیر نظر دارد. سر مهدی داد زدم و گفتم اگر به خانه من نگاه کند سرش را خراب می کنم! مهدی هم فحش داد و گفت: اگر راست می گویی، بیا پایین تا من با تو رفتار کنم.
متهم در ادامه گفت: پایین رفتم. چاقوی آشپزخانه را هم گرفته بودم. با هم درگیر شدیم و من او را زدم. بعد از ماجرا فرار کردم و به کرمانشاه رفتم و چندین سال در آنجا کشاورزی کردم و به همسر و فرزندانم نگفتم کجا هستم. فکر می کردم همه چیز آرام شده و می توانم برگردم، اما به محض برگشتن، پلیس مرا دستگیر کرد. من دو سال است که در زندان هستم و تمام دارایی ام را به عنوان دیه داده ام. من از دادگاه کمک می خواهم.
سپس وکیل متهم در جایگاه قرار گرفت و خواستار صدور حکم خفیف برای موکلش شد.
در پایان جلسه دادگاه هیأت قضات برای تصمیم گیری به شور مراجعه و متهم را به سه سال حبس تعزیری محکوم کردند.
منبع: اعتماد آنلاین