بازار؛ گروه بین الملل: آتش بس چهار روزه در جنگ غزه از ساعت 7 صبح روز جمعه در حالی آغاز شد که بمباران بی وقفه مناطق مختلف فلسطین اشغالی توسط هواپیماهای رژیم صهیونیستی تا سحرگاه ادامه داشت.
بر اساس توافق حماس و اسرائیل، طی یک آتش بس موقت چهار روزه که از ساعت 7 صبح روز جمعه آغاز شد، هرگونه اقدام نظامی از سوی دو طرف متوقف خواهد شد. همزمان با برقراری آتش بس، 50 اسیر اسرائیلی و 150 زن و کودک فلسطینی آزاد خواهند شد.
بر اساس این توافق، 200 کامیون با مواد غذایی و دارویی به نقاط مختلف نوار غزه ارسال می شود. اما در این بین، با ادامه جنگ در غزه، نقش جهانی ایالات متحده هر روز زیر سوال می رود و با انتقادهای بیشتری مواجه می شود که ممکن است اثرات ژئوپلیتیکی عمیقی داشته باشد.
شکاف بیشتر بین ایالات متحده و شرکای آن
کارشناسان بر این باورند که نبرد اسرائیل و فلسطین که در هفته های اخیر به شدت ادامه داشته تا مدتی ادامه خواهد داشت. اما با وجود نامشخص بودن پایان، پیامدهای آن چه در سطح منطقه و چه در سطح جهانی از هم اکنون قابل مشاهده است و می توان گفت که جهان دیگر هرگز مثل سابق نخواهد بود. یکی از بدیهی ترین و واضح ترین واقعیت ها ممکن است کاهش شدید هژمونی آمریکا در منطقه و جهان باشد. در زمینه حوادث اخیر در غزه، ایالات متحده ناتوانی کامل خود را در ایفای نقش هژمون نشان داده است که با افزایش نارضایتی ها شکاف بین ایالات متحده و سایر نقاط جهان را بیشتر خواهد کرد.
اولاً، این بحران شکاف درون خود ایالات متحده را بین مردم آمریکا و سیاستگذاران بیشتر خواهد کرد. ایالات متحده مدت هاست که بر سر سیاست های خود در قبال اسرائیل و درگیری گسترده تر اسرائیل و فلسطین اختلاف نظرهای شدیدی داشته است.
در حالی که کاخ سفید و کنگره به شدت از تل آویو حمایت می کنند، روشنفکران، دانشگاهیان و طبقه متوسط نیز به شدت مخالف دولت های آمریکا هستند که ثروت ملی این کشور را برای مسائلی که با منافع ملی آنها مرتبط نیست هزینه کنند. جان میرشایمر و استفان والت در کتاب معروف خود با عنوان «لابی اسرائیل و سیاست خارجی آمریکا» به خوبی اختلاف نظر بسیاری از دانشگاهیان آمریکایی را با سیاستمداران آمریکایی نشان داده اند.
در حالی که کاخ سفید و کنگره به شدت از تل آویو حمایت می کنند، روشنفکران، دانشگاهیان و طبقه متوسط نیز به شدت مخالف دولت های آمریکا هستند که ثروت ملی این کشور را برای مسائلی که با منافع ملی آنها مرتبط نیست هزینه کنند.
شواهد نشان میدهد که تماسهای اخیر بین سیاستمداران آمریکایی و اسرائیلی به شکاف گستردهتری بین مردم آمریکا و جامعه سیاستگذار منجر خواهد شد. زمانی که جو بایدن از اسرائیل بازدید کرد و حمایت قاطع آمریکا از اسرائیلی ها را نشان داد و در یک سخنرانی عمومی از کنگره خواست تا میلیاردها دلار بودجه جدید به اسرائیل بدهد. اما در واقع مردم آمریکا مخالف کاخ سفید و کنگره بودند. با درک اشغال فلسطین به عنوان عامل اصلی بحران، تظاهرات گسترده علیه اشغالگری اسرائیل و سیاست آمریکا در خاورمیانه در شهرهای آمریکا از جمله نیویورک و واشنگتن نیز برگزار شد.
در دهه گذشته شکاف بزرگتری در ایالات متحده بین مردم و سیاستمداران وجود داشته است، زیرا مردم به طور فزاینده ای نارضایتی خود را از سیاستمداران و سیاست های آنها ابراز کرده اند. انتظار می رود نارضایتی کنونی از سیاست های دولت فعلی و شخص رئیس جمهور جو بایدن در مورد اسرائیل شکاف بین مردم آمریکا و سیاستمداران را بیشتر کند. در حالی که شهرهای آمریکا در تظاهرات ضد اسرائیلی تکان خورده اند، وزیر امور خارجه بلینکن دو بار از دولت اسرائیل بازدید کرد و با قاطعیت به رهبران اسرائیلی از حمایت بی دریغ دولت بایدن گفت و خواستار مبلغ هنگفتی پول برای کمک به این دستگاه شد. ارتش اسرائیل برای نابودی مردم فلسطین تضمین کرده است
دوم، بحران غزه بدون شک شکاف بین ایالات متحده و متحدانش در جهان عرب را بیشتر خواهد کرد. درست است که برخی از رهبران عرب مایل به حضور قدرتمند آمریکا در منطقه برای حفظ امنیت کشورهای خود هستند، اما به همان اندازه، هیچ کشور عربی خود را با سیاست آمریکا در منطقه همسو نکرده است، زیرا ایالات متحده اغلب آشکارا مداخله کرده است. در امور داخلی خود و مغرضانه حق مشروع فلسطینیان برای ایجاد کشور خود را تضعیف کرده است. به ویژه در دهه اخیر، جهان عرب به تدریج توهم «دفاع» آمریکایی را کنار گذاشته است، زیرا ایالات متحده عمدتاً به دنبال منافع خودخواهانه خود بوده است تا اینکه به عنوان یک مدافع عرب عمل کند.
بحران غزه، مانند بسیاری از بحران های قبلی، بار دیگر سیاست بسیار جانبدارانه ایالات متحده در مناقشه اسرائیل و فلسطین را آشکار کرد. ایالات متحده به جای حداقل تلاش برای کاهش تنش، بسیاری از کشتارهای اسرائیل در نوار غزه را پنهان کرد و به اشغال اسرائیل اشاره نکرد و اعتماد اعراب به ایالات متحده را تضعیف کرد. تعجب آور نیست که گسترش شکاف چندین ایده اخیر ایالات متحده در مورد خاورمیانه را از بین خواهد برد، از جمله طرح ایجاد نسخه خاورمیانه از ناتو، روند توافق ابراهیم که به دنبال عادی سازی روابط بین اسرائیل و کشورهای عربی است، و کریدور IMEC.
واشنگتن می خواست یک کریدور اقتصادی از هند به شبه جزیره عربستان، اسرائیل و اروپا بسازد. حداقل همه این طرح ها و ایده ها مدتی است که کنار گذاشته شده اند و احتمالا هرگز به نتیجه نخواهند رسید. شکی نیست که دولت های آمریکا یکی پس از دیگری اعتبار و احترام خود را در خاورمیانه از دست داده اند و هر سال که می گذرد از نفوذ آنها کاسته می شود.
بحران غزه، مانند بسیاری از بحران های قبلی، بار دیگر سیاست بسیار جانبدارانه ایالات متحده در مناقشه اسرائیل و فلسطین را آشکار کرد. ایالات متحده به جای تلاش حداقلی برای کاهش تنش، بسیاری از کشتارهای اسرائیلی در نوار غزه را پنهان کرده و اشاره ای به اشغالگری اسرائیل نکرده است.
سوم، این بحران همچنین شکاف بین ایالات متحده و بقیه جهان را افزایش می دهد. در واقع، ایالات متحده یک رهبر در جهان غرب به حساب می آمد، اما رهبری آن با وجود تلاش هایش برای نامیدن خود به عنوان یک رهبر جهانی، هرگز توسط سایر کشورها به رسمیت شناخته نشد. سایر ملل جهان به ماهیت ویرانگر سلطه، استکبار، خودخواهی (اول آمریکا) و نفاق واقف بودند. می توان به اروپای امروز نگاه کرد که هم از نظر سیاسی و هم از نظر اقتصادی از هژمونی آمریکا و تمایلش برای انتقال تمام وزن جنگ به رهبری ایالات متحده در اوکراین علیه روسیه به اروپایی ها رنج می برد.
افشای ریاکاری واشنگتن
بحران غزه ممکن است از بسیاری جهات قابل توجه باشد، اما برجسته ترین اثرات آن باید افشای کامل ریاکاری آمریکا باشد. واشنگتن در برههای از زمان و حتی در حال حاضر، مسائل حقوق بشر در کشورهای دیگر از جمله چین، ایران و حتی کشورهای عربی را به نام اومانیسم ابداع شده آمریکا به شدت مورد انتقاد قرار داده است. اما زمانی که یک بحران واقعی انسانی در نوار غزه در نتیجه محاصره و اشغال اسرائیل در نوار غزه به وجود آمد، ایالات متحده نه تنها از اسرائیل انتقاد نکرد، بلکه از اقدامات این رژیم برای تشدید اوضاع با ارائه محموله بیشتر به آنها دفاع و حتی تشویق کرد.
برخی از رهبران اروپایی برای نشان دادن همبستگی با جو بایدن به اسرائیل سفر کردند، اما مشخص شد که خیابانهای ایالات متحده و بسیاری از کشورهای اروپایی بخش بسیار متفاوتی از ماجرا هستند. آنها علیه دههها اشغال، محاصره غزه، تخریب خانهها و یک بحران انسانی بزرگتر صحبت کردند. تردیدی وجود ندارد و بسیاری از سیاستمداران و شخصیت های عمومی هم عقیده دارند که دنبال کردن چنین سیاست های ریاکارانه ای شکاف بین ایالات متحده و سایر کشورهای جهان را بیشتر خواهد کرد.
سرکوب آزادی بیان حتی به ایالات متحده نیز کشیده شده است. آمریکاییهایی که از اسرائیل و سیاستهای آن انتقاد میکنند، بلافاصله ضد یهود شناخته میشوند. برخی دیگر شغل خود را از دست داده اند
اینجاست که ایالات متحده با حمایت “پیروان خجالتی” خود در سراسر جهان، به ویژه در اروپا، کانادا و استرالیا وارد میدان می شود. هواپیماها و بمب های مورد استفاده اسرائیل توسط ایالات متحده تامین می شود. این و همچنین حمایت مالی توسط مالیات دهندگان آمریکایی پرداخت می شود.
ایالات متحده همیشه حمایت سیاسی برای سرکوب انتقاد از اسرائیل ارائه می کند. ایالات متحده حدود 100 وتو در شورای امنیت سازمان ملل برای دفاع از سیاستها و اقدامات رسوایی اسرائیل صادر کرده است. این وتوها ایالات متحده را از بقیه جهان منزوی می کند، که حداقل می بیند چه اتفاقی در میدان می افتد.
سرکوب آزادی بیان حتی به ایالات متحده نیز کشیده شده است. آمریکاییهایی که از اسرائیل و سیاستهای آن انتقاد میکنند، بلافاصله ضد یهود شناخته میشوند. برخی دیگر شغل خود را از دست داده اند. حتی در دانشگاهها، که سنگرهای فرضی آزادی بیان هستند، اهداکنندگان ثروتمند یهودی نارضایتی خود را از انتقاد از اسرائیل با امتناع از تأمین مالی مؤسساتی که انتقاد از اسرائیل را سرکوب نمیکنند، ابراز میکنند.
این به طور کلی درست است که ایالات متحده همچنان قوی ترین قدرت اقتصادی و نظامی در جهان است. اما جهان اعم از اعراب، مسلمانان و مردم کشورهای غربی و غیر غربی بیش از گذشته نسبت به ریاکاری دولت آمریکا آگاه شده اند. این امر به شدت به افول ایالات متحده و حتی تسریع آن کمک می کند و در آینده جهان تحت قوانین جدید جامعه چند قطبی زندگی خواهد کرد.