عابدین سیاه از دسته های معروف شهرری که شهرتش در دهه 50 به محله های تهران رسید به این سرنوشت دچار شد. حمید ناصری نویسنده و پژوهشگر تهرانی درباره شرح زندگی عابدین سیاه می گوید: شهرت عابدین آنقدر زیاد شد که به قول معروف لات های تهران هم روی او حساب می کردند و بی شک می توان از او نام برد. معروف ترین شخصیت شهری دهه 50.”
آشنایی با یاران اصلی امام (ره) و عوامل اصلی انقلاب اسلامی نقطه عطف زندگی عابدین سیاه به شمار می رود و آشنایی با حلقه نزدیک آیت الله بهشتی او را در مسیری جدید رهنمون می کند. حمید ناصری می گوید: «عابدین در بحبوحه مبارزه انقلابیون با رژیم شاه با دوستان و نزدیکان شهید بهشتی آشنا می شود و گفته می شود در جلسات مخفیانه آنها برای حمله به حکومت پهلوی شرکت می کند و سرانجام این دیدارها او را پیدا کرد. شهید بهشتی را نزدیک کنید.»
عابدین; فردی که در بالای عکس قرار دارد کلاه بر سر دارد.
عابدین سیاه در مدت نسبتاً کوتاهی از نظر رفتاری و اخلاقی متحول می شود و به عنوان فردی انقلابی به جمع دوستان و معتمدین شهید بهشتی می پیوندد. ناصری میزبانی از عناصر اصلی انقلاب را مهمترین بخش زندگی عابدین سیاه میداند: «زمانی که انقلاب در آستانه پیروزی بود و شاه میخواست یاران اصلی امام (ره) یعنی عابدین سیاه را تمام کند. با اعتبار و مقبولیتی که در بین مردم شهرری پیدا کرده بود، وارد میدان شد و شهید بهشتی، شهید مطهری و آیت الله هاشمی رفسنجانی را در خانه ای دنج و کوچک نزدیک چشم علی مخفی کرد تا گزشی بر فعالیت های انقلابی او اضافه نشود. با بیان اینکه یاران امام (ره) به مدت 40 روز در چشمه علی مهمان عابدین سیاه بودند و در این مدت نسبتاً طولانی با میهمانان خود برخورد خاصی داشت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، عابدین سیاه، مانند بسیاری از لات های تهران، ناگهان آداب و رسوم خود را تغییر داد و برای ادامه زندگی به مرام و مسلک لوطی روی آورد. ناصری می گوید: عابدین حتی در بین مراجع انقلاب نیز احترام به دست آورد و پس از پیروزی انقلاب، نزدیک ترین فرد به شهید بهشتی شد. وی سال ها در حلقه حفاظت شهید بهشتی فعالیت می کرد و در کنار همه فعالیت های روزمره، نیازمندان را نیز برای فدیه دستگیری می کرد. وقتی در دهه 1970 درگذشت، مردم به دنبال جنازه او به سوی ابن بابویه رفتند و مرد معروف شهرری با احترام به خاک سپرده شد».